به گزارش شفا آنلاین : پژوهشهای موجود در ایران نشان میدهند که پس از پایان دوره درمانی اولیه، بسیاری از بیماران به دلیل نبود پیگیریهای مستمر و برنامههای حمایتی، از ادامه درمان خودداری میکنند. در حالی که دوران نقاهت میتواند بهعنوان مرحلهای کلیدی برای تثبیت بهبودی و پیشگیری از بازگشت بیماری عمل کند، در بسیاری از موارد به آن توجه کافی نمیشود. این وضعیت، بهویژه در بیماریهای روانی مزمن، خطر بازگشت بیماری و پیچیدهتر شدن شرایط را افزایش میدهد.
پیامدهای کمتوجهی به دوران نقاهت در بیماران روانی
مطالعات مختلفی در ایران بر تأثیرات منفی کمتوجهی به دوران نقاهت بیماریهای روانی تأکید کردهاند. در پژوهشی که توسط دانشگاه تهران انجام شد، مشخص شد که بیماران روانی که دوران نقاهت خود را بهدرستی سپری نکردند، بیشتر در معرض عود بیماریهای روانی خود قرار گرفتند. این یافتهها تأکید دارند که پس از درمان بیماریهای روانی، ادامه حمایتهای روانشناختی و اجتماعی ضروری است، تا فرد از بازگشت به وضعیت حاد بیماری جلوگیری کند.
تحقیقاتی که در بیمارستانهای روانی ایران انجام شدهاند، نشان میدهند که بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانی که بهویژه در مرحله بازتوانی درمان خود را نادیده میگیرند، دچار علائم شدیدتری از بیماری میشوند. در این مطالعات، بیماران بدون پیگیری و مشاورههای مستمر در دوران نقاهت دچار افسردگی مزمن، اضطراب و حتی اختلالات شخصیتی جدید شدند. این مسائل نه تنها سلامت روانی فرد را تهدید میکند، بلکه کیفیت زندگی اجتماعی، شغلی و خانوادگی وی را نیز کاهش میدهد.
عوامل موثر در کمتوجهی به دوران نقاهت در ایران
در ایران، عوامل مختلفی منجر به کمتوجهی به دوران نقاهت بیماریهای روانی میشود. از جمله این عوامل میتوان به محدودیتهای منابع درمانی، ناآگاهی عمومی و اجتماعی، و نگرشهای منفی جامعه نسبت به بیماریهای روانی اشاره کرد.
محدودیت منابع درمانی
یکی از چالشهای اصلی در دوران نقاهت بیماریهای روانی در ایران، کمبود خدمات درمانی و روانشناختی است. بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی به دلیل کمبود بودجه و نیروی متخصص، قادر به ارائه مراقبتهای ویژه به بیماران در دوران نقاهت نیستند. به گفته برخی از کارشناسان در وزارت بهداشت ایران، دسترسی محدود به روانشناسان و مشاوران باعث میشود بیماران پس از درمان اولیه نتوانند بهطور مؤثر درمانهای بعدی را دنبال کنند. در تحقیقی که در بیمارستان روانپزشکی امینآباد تهران انجام شد، ۴۳ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی که دوران نقاهت را جدی نگرفته بودند، بعد از درمان اولیه دوباره به وضعیت قبلی بازگشتند.
ناآگاهی عمومی و خانوادگی
در بسیاری از خانوادهها و حتی در سطح جامعه، اطلاعات کافی درباره اهمیت دوران نقاهت بیماریهای روانی وجود ندارد. این ناآگاهی میتواند به عدم پیگیری درمان منجر شود. طبق نتایج یک مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تهران، اغلب بیماران و خانوادههای آنها از اهمیت ادامه درمانهای روانشناختی در دوران نقاهت آگاهی ندارند و بسیاری از آنها پس از پایان دوره درمان، درمانهای روانشناختی را قطع میکنند. این عدم آگاهی میتواند عواقب جبرانناپذیری را برای بیماران به همراه داشته باشد.
نگرش منفی جامعه نسبت به بیماریهای روانی
در ایران، بیماریهای روانی هنوز هم بهطور کامل از نظر اجتماعی پذیرفته نشدهاند و افراد مبتلا به این نوع بیماریها گاهی بهعنوان افراد ضعیف یا غیرقابلاعتماد شناخته میشوند. این نگرش منفی نه تنها باعث میشود که بیماران از دریافت حمایتهای اجتماعی خودداری کنند، بلکه ممکن است احساس انزوا و طرد شدگی نیز در آنها ایجاد کند. پژوهشی که توسط مرکز تحقیقات روانشناسی ایران انجام شد، نشان داد که ۶۲ درصد از بیماران مبتلا به اختلالات روانی به دلیل ترس از قضاوتهای اجتماعی، از ادامه درمان خودداری کردهاند.
راهکارهای مقابله با کمتوجهی به دوران نقاهت
برای مقابله با کمتوجهی به دوران نقاهت بیماریهای روانی در ایران، نیاز به اصلاحات در چندین سطح مختلف وجود دارد. اولین گام مهم در این زمینه، ارتقای آگاهی عمومی در خصوص اهمیت دوران نقاهت بیماریهای روانی است. مطالعات نشان میدهند که آموزش و اطلاعرسانی به بیماران و خانوادههای آنها میتواند تأثیر مثبتی بر روند بهبودی داشته باشد. در ایران، برخی برنامههای آموزشی در بیمارستانها و مراکز درمانی شروع شدهاند که هدف آن آموزش بیماران در خصوص اهمیت پیگیری درمان پس از ترخیص است.
دومین گام، افزایش دسترسی به خدمات درمانی و روانشناختی در دوران نقاهت است. برای این منظور، وزارت بهداشت باید امکانات و منابع لازم برای روانشناسان و مشاوران را در اختیار بیمارستانها و مراکز درمانی قرار دهد. همچنین، تأسیس مراکز مشاوره روانشناختی برای بیمارانی که نیاز به پیگیری درمان دارند، میتواند به کاهش کمتوجهی به دوران نقاهت کمک کند.
سومین گام، اصلاح نگرشهای اجتماعی نسبت به بیماریهای روانی است. ایجاد کمپینهای اجتماعی و فرهنگی برای تغییر نگرش عمومی میتواند موجب پذیرش بیشتر بیماران روانی در جامعه و کاهش میزان استیگما (برچسبزنی اجتماعی) شود. پژوهشها نشان میدهند که تغییر نگرشهای اجتماعی میتواند به بهبود کیفیت زندگی بیماران روانی کمک کند و در نتیجه، میزان مراجعه آنها به خدمات درمانی در دوران نقاهت را افزایش دهد.
کمتوجهی به دوران نقاهت بیماریهای روانی یکی از مشکلات اساسی در فرایند درمان این بیماریها در ایران است که میتواند به عواقب جدی برای بیماران منجر شود. این عواقب شامل بازگشت بیماری، بروز اختلالات جدید روانی، کاهش کیفیت زندگی و انزوای اجتماعی است. برای مقابله با این مشکل، نیاز به ارتقای آگاهی عمومی، افزایش دسترسی به خدمات درمانی و تغییر نگرشهای اجتماعی است. از طریق این اقدامات میتوان به بیماران کمک کرد تا دوران نقاهت را با موفقیت پشت سر بگذارند و به زندگی طبیعی خود بازگردند.
∎