مهسا مژدهی: آینده سوریه مبهم است. چهره تازه ابومحمد الجولانی که نامش هنوز در فهرست تروریستی ایالات متحده قرار دارد، همه را غافلگیر کرده است. سوریها هنوز درگیر باز کردن در زندانهای مخوف دوران گذشته هستند و انتقال قدرت برای آنها در مرحله بعدی قرار دارد. همزمان با این وقایع در سطح جامعه، جولانی که دیگر خودش را احمد الشرع میخواند در حال رایزنی با برخی از مقامات دولت اسد برای انتقال قدرت است و برخی از نخستین قوانین جدید را وضع کرده. در میان قوانینی که رهبر گروه تحریرالشام وضع کرده، ممانعت از انتقامگیریهای سیاسی هم دیده میشود.
اما چرا کار بشار اسد که در سال ۲۰۰۰ قول تغییرات عمده سیاسی و اجتماعی را داده بود به اینجا رسید و آینده سوریها با توجه به بمبارانهای پیاپی اسرائیل، حضور هستههای افراطیگری در کشور و... چه خواهد شد؟
مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در مورد چرایی وقایع اخیر در سوریه و آینده این کشور به خبرآنلاین گفت: سوریه تراکم بسیاری از مسائل داخلی و نابهسامانیهای ناشی از بحران ناکارآمدی دولت بشار اسد را به نمایش میگذارد. به نظر میرسد که جامعه سوریه در درون خود دچار شکنهای بسیار سخت و گسلهای بسیار زیادی بوده و نارضایتیها تنها در حد اعتراضات بخشهای سیاسی نبوده است. حکومت خاندانی حافظ و بشار اسد چیزی شبیه به کره شمالی با رویکرد ملیگرایانه و جهتگیریهای حزب بعث بود که اکنون با افتادن پرده از دامنه عملکرد آن شاهد بسیاری از ایرادها و حفرههای موجود در آن هستیم.
این کارشناس در مورد علت سقوط دمشق تأکید کرد: باید این نکته را مورد نظر قرار دهیم که مسائل داخلی استحکام درونی حکومت اسد را تضعیف کرده بود. از طرف دیگر قرار گرفتن بشار اسد در موقعیتی که تلاش داشت از طریق ایجاد فضای گفتمانی ضد غرب و ضد تحرکات کشورهای فرامنطقهای در محور مقاومت برای خود مشروعیت ایجاد کند، موجب شد تا زمینههای گذار این وضعیت داخلی به وضعیت منطقهای و بینالمللی نیز کشیده شد؛ جایی که بشار اسد در تلاش بود تا فضایی علیه گفتمان غرب تشکیل دهد و از تحرکات کشورهای فرامنطقهای انتقاد کند. به هر روی آنچه که برای نظام قدرت اهمیت دارد، استحکام و استمرار قدرت پس از استقرار آن است. لذا از قواعدی تبعیت میکند که این قواعد در تداوم با ارادههای دیگر رقابت و دشمنی را برمیانگیزد. سوریه در دهههای اخیر وارد معرکه ایجاد تحرکات ضدغربی در منطقه خاورمیانه عربی یا شبهجزیره عرب با پشتیبانی ایران و روسیه بوده است. بنابراین شکلگیری جبهه مقاومت اراده سیاسی رقیب را در برابر آن تحریک کرده و شاهد این بودیم که هر چه مقاومت گستردهتر شد، زمینههای ایجاد فضای مناسب بر اساس اصل سوم قانون نیوتون (قانون سوم نیوتن یا قانون کنش ـ واکنش بیان میکند که هر زمان جسم اولی به جسم دومی نیرویی وارد کند، جسم دوم هم نیرویی برابر ولی در خلاف جهت به جسم اول وارد میکند) برای نیروهای رقیب و دشمن در منطقه فراهم شد. به عبارت دیگر با بررسی تحرکات سوریه در محور مقاومت میتوان دریافت که حتی اگر این امر بر اساس چهارچوبهای نظری و قواعد عینی حاصل از آن بر مبنای یک ایدئولوژی عدالتخواهانه و جهانگستر هم باشد، در عمل و بر اساس تئوری جنگهای نامتعادل زمینههای بهتری را برای گسترش ظهور و حضور قدرت رقیب در منطقه آماده میکند.
وی در ادامه گفت: تا زمانی که این نیاز برای توجیه افکار عمومی وجود داشت، زمینه نیز برای حکومتهایی مانند اسد فراهم بود. من بارها تأکید کردم که از سال ۲۰۱۸ این زمینه محدود شد. دوران تأسیس و استحکام قدرت در منطقه بر اساس نظم نوین جهانی شکل گرفت. درست همان زمانی که ترامپ رئیسجمهور کنونی برجام را پاره کرد و به طبع زمینههایی را به نمایش گذاشت که نشاندهنده رویکردها و رهیافتهای تثبیتکننده قدرت در منطقه بود. اگر چه بایدن آرامتر این منطق را دنبال کرد اما عمق بیشتری به آن بخشید. پس از آن با حادثه هفت اکتبر شاهد فرصتی بودیم که امریکا به عنوان رهبریکننده حرکت بر ضد مقاومت وارد عمل شد. چرا که از نظر غربیها دیگر این محور برای توجیه حضور در منطقه ضرورت نداشت و دوران استقرار و استحکام را باید به پایان میرساند و لذا دیدیم از هفت اکتبر به عنوان ضد واقعه بهره برده شد و دست و پای مقاومت یعنی لبنان و غزه سرکوب شدند. حذف سران گروهها در دستور کار قرار گرفت و سپس ستون فقرات مقاومت یعنی سوریه را نشانه رفتند. با توجه به تحولات اخیر میتوان دریافت آمریکا طبق قانون سوم نیوتن حضور گروههای مقاومت در منطقه را توجیهپذیر نمیداند و به تثبیت قدرت خود در منطقه میاندیشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از نظر غرب باید نظم جدیدی مستقر شود و این نظم در پرتو مبارزه دموکراسیهای غربی خود را به نمایش میگذارد. این سیاستی است که سالها در محافل راهبردی غرب ریلگذاری شده و هدف آن حضور در نیم کره شرقی و شرق آسیا است. لذا اکنون گام دیگری در مسیر گسترش در حال آغاز است که تنها به سوریه و غزه و لبنان محدود نمیشود. بر همین اساس باید مسائلی چون تغییرات بنسلمانی و یا فروریختن جامعه سوریه به رهبری اسد را شاهد باشیم. اگر چه آینده سوریه در تلاطمها و تشویشها و نگرانیها قرار دارد اما در عمل باید بگوییم امروز جولانی که در سوریه دولت انتقالی را تشکیل داده است، نمیتواند مانند دیگر رهبران داعش در گذشته عمل کند. این فضا نمایانگر ایجاد دوران انتقال از وضع قبلی به وضع جدیدتر است.
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد آینده سوریه توضیح داد: به نظر میرسد سوریه در تلاش برای استقرار یک دموکراسی خارج از یک نظام حکومتی اقتدارگرا در آینده تاریخ است. مردم منطقه میدانند که چه حکومتهایی را نمیخواهند اما در عین حال نگران استقرار حکومتهایی هستند که ممکن است وضعیت فعلی بد و بدتر را به بدترین وضعیت نسبت به امروز کند. اسرائیل و نیروهای هوادار ایالات متحده آمریکا به دنبال ایجاد یک قشای امنیتی برای خود هستند. از این جهت باید گفت که این معنا با عنایت به تغییر و تحولات موجود در قرن بیست و یکم میلادی، گسترش ارتباطات، گسترش آگاهیهای سیاسی و تبادل سریع اطلاعات موجب میشود که ما لایههایی از دموکراسی را در آینده منطقه شاهد باشیم. در اینجا پرسشهای مهمی وجود دارند؛ اگر این لایههای دموکراتیک دربرگیرنده وضعیت زمینه مناسبی نباشند چه؟ به بیان دیگر اینکه به این نام وارد عرصه شوند ولی در عینحال رژیمهای جدید استبدادی پدید آیند. این نگرانی در مورد سوریه اکنون وجود دارد. پاسخ دقیق به چند سؤال سناریوهای آینده سوریه را در وضعیت عدم قطعیت روشن خواهد کرد. اینکه مردم سوریه با توجه به تجارب گذشته خود به حکومت استبدادی جدید تن بدهند یا شاهد نظامی جدید و متعهد در کشور خود باشند.
۳۱۱۳۱۲