از زمانی که مزدا صوفی به عنوان سرپرست فدراسیون کاراته معرفی شده، تحولات زیادی در این فدراسیون به وقوع پیوسته است. احکامی که پیدرپی از سوی وی صادر شده به قدری زیاد بوده که آمار دقیق آن دیگر به راحتی قابل پیگیری نیست. این حجم از تغییرات، به ویژه قطع همکاری با تمامی مربیان تیمهای ملی، سوالات جدی را در خصوص جهتگیریهای مدیریتی او به وجود آورده است.
اما شاید مهمترین اتفاق در این مدت، استعفای شهرام هروی، سرمربی تیم ملی بزرگسالان کاراته، باشد. هروی که از مربیان با سابقه و برجسته این رشته است، به طور ناگهانی و پیش از موعد مقرر از سمت خود کنارهگیری کرد.
آقای قابل اطمینان کاراته بعد از نایب قهرمانی تیمش در جهان استعفا داد تا ثابت کند تصمیمش حرفهای بوده، چون اگر در سمت خود باقی میماند، با کولهباری از افتخار باید به یکباره از سمت خود برکنار میشد. شاید هم هروی به درستی پیشبینی کرده که تحت چنین شرایطی نمیتوان به کار خود ادامه داد.
با وجود اینکه به نظر میرسد تصمیمات صوفی در راستای تغییرات مدیریتی بوده، اما باید به این نکته اشاره کرد که سرپرست فدراسیون بهطور طبیعی باید نقش موقتی داشته باشد و تمرکز اصلی او باید بر حفظ ثبات و آرامش در فدراسیون باشد و مقدمات برگزاری مجمع را فراهم کند، اما شواهد که بیانگر چیز دیگری است!
بیتردید صوفی، با تصمیمات پیدرپی خود ثبات و شرایط عادی در فدراسیون را تحتالشعاع قرار داده است. آیا این حجم از تغییرات در ساختار فدراسیون، نه از روی ضرورت، بلکه از روی اشتیاق برای تاثیرگذاری سریع، درست و بهموقع است؟
با این حال، نباید از نظر دور داشت که این سوال بزرگ مطرح است: آیا صوفی به عنوان یک سرپرست، تنها به دنبال انجام اصلاحات است یا اینکه در پشت پرده، برنامههایی برای رسیدن به مقام ریاست فدراسیون کاراته در سر دارد؟ چنین اقداماتی از یک سرپرست معمولاً نگرانکننده است و این گمانهزنی را به وجود میآورد که شاید صوفی در حال آمادهسازی زمینهها برای تصدی ریاست فدراسیون باشد.
در نهایت، این تغییرات و اتفاقات باید مورد توجه قرار گیرد تا مشخص شود که آیا واقعاً این تحولات در راستای بهبود کاراته ایران بوده است یا اینکه صرفاً برآمده از تصمیمات عجولانه و بیبرنامهای است که ممکن است در آینده نتایج منفی به همراه داشته باشد. شاید هم قرار است عکس مزدا صوفی به عنوان رئیس بعدی در اتاق ریاست فدراسیون کاراته قاب شود!
انتهای پیام/