شناسهٔ خبر: 70233328 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نورنیوز | لینک خبر

افتادن آمریکا و اسرائیل از چاله به چاه

آمریکا و رژیم اسرائیل با تصور مهار ایران در بازی حذف نظام سوریه در یک طمع ورزی از چاله به چاه افتاده‌اند در حال حاضر گروه‌هایی که گرایش بیشتری به حماس دارند بر سوریه حاکم شده‌اند که نتیجه آن می‌تواند تهدیدات به مراتب جدی‌تر برای رژیم صهیونیستی باشد.

صاحب‌خبر -

نور نیوز-گروه بین‌الملل: سوریه در روزهای اخیر به کانون تحولات غرب آسیا و جهان مبدل شده است. در کنار رفتارها و عملکردهای بازیگران داخلی و بیرونی و سرنوشت سراسر ابهامی که برای آینده این کشور وجود دارد، نکته قابل توجه ماهیت شناسی جریان‌های غالب در پهنه معادلات منطقه نظیر جریان تحریرالشام، جریان‌های سیاسی معارض سوریه که بخش قابل توجهی از آنها در ترکیه بوده‌اند و... است. جریان‌هایی که به عنوان فاتحان دمشق برای تشکیل ساختار سیاسی ایفای نقش خواهند داشت و در مقطع کنونی نیز دولت موقت برای اجرای امور را تشکیل داده‌اند.

آنچه در این میان در قبال این جریان‌ها قابل توجه است ماهیت و تفکرات بنیادین آنهاست. هر چند که در ظاهر آنها با عنوان معارضان اسد شناخته می‌شوند اما تصور ذهنی و تفکراتی این جریان‌ها در چارچوب اخوان المسلمین قابل تعریف است. جریان‌هایی همچون تحریر الشام حداقل در ظاهر هم که شده، اهل سنت با رویکرد سیاسی نزدیک به اخوانی‌ها هستند که خوشنودی ترکیه، طالبان، برخی اعضای حماس از سقوط نظام سوریه و شکل گیری ساختاری با محوریت جولانی و.. به دلیل همین گرایش‌ها و رویکردهاست.

هر چند که جریان‌های مذکور با بهره‌گیری از تجربیات گذشته برآنند تا خود را در ساختاری همگرا در داخل و تعامل آمیز با منطقه و جهان معرفی نمایند اما در نهایت با توجه به ماهیت اندیشه‌ای ذکر شده، این جریان‌ها طبیعتا باید رویکرد حمایتی و پشتیبانی بیشتری از حماس داشته باشند چنانکه یک دهه پیش زمانی که شرایط داخلی سوریه در جریان بهار عربی با بحران‌های امنیتی همراه شد، بخشی از حماس به حمایت از این همین جریان‌ها در برابر نظام سوریه قرار گرفت. حقیقت آن است که حکومت بشار اسد حکومتی سکولار به دور از اندیشه‌های ایدئولوژیک فکری و ریشه مخالفتش با رژیم صهیونیستی نیز بر اساس ملاحظات سیاسی بوده است چنانکه در طول دوران طوفان الاقصی نیز اقدام و تحرکی خاص در حمایت از غزه نداشته و روند گذشته را طی کرده است.

در این شرایط می‌توان گفت که ساختار جدید فاتح دمشق با تفکرات ذکر شده عملا در تعامل بیشتر با حماس قرار می‌گیرد و حتی اگر نظام سیاسی ترکیه هم به دنبال کنترل این جریان‌ها باشد در عمل نمی‌توان پذیرفت موفقیتی کسب کند.  

در چنین شرایطی می‌توان گفت که آمریکا و رژیم صهیونیستی با تصور مهار و مقابله با ایران در بازی حذف نظام حاکم بر سوریه گرفتار آمده‌اند و اکنون سوریه در مسیری قرار گرفته است که گروه‌های سنی با اندیشه‌های اسلام سیاسی که گرایشات بیشتری به حماس دارند بر آن حاکم شوند که نتیجه آن قطعا تهدیدات به مراتب جدی‌تر برای رژیم صهیونیستی می تواند باشد.

به عبارتی دیگر می‌توان گفت که آمریکا و صهیونیست‌ها در یک طمع ورزی از چاله به چاه افتاده‌اند که رفتارهای این روزهای آنها علیه سوریه در روزهای اخیر مهر تاییدی بر این وضعیت است. هر چند که آمریکایی‌ها در فضای رسانه‌ای چنان ادعا می‌کنند که سرنگونی نظام سوریه نوید بخش معادلات جدید در چارچوب اهداف آمریکا در سوریه و منطقه است و نتانیاهو نیز سقوط اسد را دستاورد خود معرفی می‌کند اما رفتار عملی آنها در روزهای اخیر مبنی بر ویران سازی ظرفیت‌های نظامی و امنیتی و حتی زیرساختی سوریه گواهی بر هراس آنها از آینده سیاسی و شکل گیری ساختاری است که می‌تواند روابطی گسترده‌تر با حماس داشته باشد.

آنها در حالی گرفتار بازی ترکیه شده‌اند که اکنون با آگاهی از پیامدهای این وضعیت تحرکات گسترده‌ای را در پیش گرفته اند نخست آنکه آمریکایی‌ها با دو ادعای مبارزه با داعش و نیز مقابله با آنچه تهدیدات سلاح‌های شیمیایی در سوریه می نامند تحرکات نظامی و بمباران مراکزی حساس را در پیش گرفته‌اند چنانکه فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) مدعی شده است که ده‌ها حمله هوایی دقیق علیه اردوگاه‌ها و عوامل شناخته‌شده داعش در مرکز سوریه انجام داد.

همچنین آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا با اشاره به تلاش داعش برای تجدید قوا و سازمان یافتن مجدد در خاک سوریه گفته واشنگتن آشکارا درباره مسایلی چون تجزیه سوریه و صدور تروریسم و افراطی‌گری از داخل خاک این کشور حساسیت به خرج خواهد داد. در همین حال آمریکایی‌ها ادعای نگرانی از سلاح‌های شیمیایی در سوریه را مطرح و اقدام نظامی به این بهانه را مطرح کرده‌اند.هراس از انچه در سوریه جریان دارد را در چراغ سبز امریکا به رژیم صهیونیستی برای اشغال اراضی سوریه و انهدام زیر ساخت‌های آن می‌توان مشاهده کرد.

رسانه‌های صهیونیستی گزارش دادند که در کمتر از چهل‌وهشت ساعت، حدود ۳۰۰ حمله به سوریه انجام شده است. منابع صهیونیست در ادامه ادعا کردند:«ما در مسیر نابود کردن نیروی هوایی سوریه هستیم». همزمان رسانه‌های عربی از تجاوزات هوایی اشغالگران به تأسیسات نظامی در شهرهای «حمص»، «حلب» و «حماه» خبر دادند. همچنین تانک‌های رژیم صهیونیستی پس از عبور از استان قنیطره به مرز استان ریف دمشق رسیدند. تانک‌های اسرائیلی به مرزهای استان ریف دمشق از سمت جنوبی و نزدیکی مرزهای لبنان رسیدند. این تجاوزات همزمان با آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو فروپاشی توافق «انفصال» سوریه و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۴ در منطقه جولان را اعلام کرده است. رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که کابینه این رژیم با اشغال منطقه جبل الشیخ سوریه و برپایی یک منطقه حائل در این منطقه موافقت کرده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز ادعا کرد که امروز همه اهمیت تسلط ما بر بلندی‌های جولان را درک می‌کنند.

هراس صهیونیست‌ها زمانی آشکارتر می‌شود که همزمان با حمایت آمریکا از کردها، گدعون ساعر وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در اولین یارگیری تل‌آویو در داخل سوریه، از گروه موسوم به «نیرو‌های سوریه دموکراتیک» (قسد) در مقابل حملات مخالفان مسلح سوری حمایت کرد. این رفتار نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها برآنند تا سوریه درگیر جنگ داخلی باقی بماند تا در نهایت مانع از شکل گیری دولتی شود که احتمال زیاد با رویکردی اخوانی شکل خواهد گرفت. در همین حال آمریکا و صهیونیست‌ها برآنند تا با حفظ آتش بحران و جنگ در سوریه از یک سو تمامی زیرساخت‌ها و تسلیحات این کشور را نابود کنند و از سوی دیگر مانع از شکل گیری یک ساختار سیاسی فراگیر گردند تا خطرات احتمالی برای این رژیم را کاهش دهند بویژه اینکه انتخاب‌های صورت گرفته به عنوان دولت موقت دیدگاه تشکیل ساختاری با اسلام سیاسی نزدیک‌تر به حماس را آشکارتر ساخته است.

آنچه احساس گرفتار آمدن در بازی ترکیه‌ را میان سران آمریکا و صهیونیست‌ها افزایش می‌دهد نوع واکنش رسانه‌های غربی به تحولات سوریه است که برخلاف گذشه پس از سقوط دمشق، ادبیات گفتاری آنها در باب این گروه‌ها تغییر کرده و در حالی که پیشتر آنها را معارض، جهادی، انقلابی و.. می‌نامیدند اکنون از واژگانی همچون شورشیان، قدرت طلبان و.. استفاده کرده و کلید واژه‌هایی همچون قدرت گرفتن داعش، نامعلوم بودن سرنوشت سوریه، جنگ قدرت، خطر تجزیه سوریه و... در ادبیات پردازشی آنها برجسته شده است در حالی که ناجی مقابله کننده با این وضعیت را آمریکا و متحدانش معرفی می‌کنند.

نکته قابل توجه در عملکرد رسانه‌های غربی که نشانگر همراهی آنها با آمریکایی‌ها و صهیونیست ها، تقلای آنها به پرداختن و بزرگنمایی حاشیه‌هایی همچون وضعیت زندانیان است در حالی که همزمان اخبار تجاوزگری رژیم صهیونیستی و آمریکا را کم رنگ می سازند. به عنوان مثال اخباری همچون ادعای گروه دفاع مدنی سوریه که با نام «کلاه‌سفیدها» شناخته می‌شود، مبنی بر اینکه در حال بررسی روایت‌های کسانی است که از زندان مخوف صیدنایا جان به در برده‌اند و می‌گویند زندانیان آن در سلول‌های مخفی زیرزمینی نگهداری می‌شوند در راس اخبار این رسانه‌ها قرار گرفته است.

با توجه به این شرایط می‌توان گفت که در حالی که  سرنوشت سوریه در ابهام قرار دارد، این روزها آمریکا و صهیونیست‌ها که در ابتدا ادعا می‌شد که برندگان اصلی معادلات سوریه هستند، به شدت در هراس هستند و با احساس اینکه رویکرد مثبت به بازی ترکیه، اشتباه محاسباتی و هیجانی بوده که می‌تواند هزینه‌‌های بسیاری برایشان به همراه داشته، برآنند تا در حملاتی پیش دستانه آتش نابودی و بحران سیاسی و امنیتی در سوریه را حفظ نمایند. رویکردی که با توجه به سابقه فتنه انگیز آنها محدود به سوریه نخواهد بود لذا تمامی دلسوزان داخلی و خارجی سرنوشت سوریه و منطقه باید تلاش کنند تا ضمن پایان دادن به اشغالگری آمریکا و صهیونیست‌ها، زمینه تحقق ثبات و امنیت در سوریه را فراهم سازند.