شناسهٔ خبر: 70227332 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

یادداشت/ سردار سیاوش مسلمی

ائتلاف رسانه‌ای محور مقاومت؛ گامی استراتژیک برای تسلط بر روایت‌ها در فضای مجازی

نباید فراموش کرد که غفلت از حکمرانی در فضای مجازی، به معنای واگذاری یک جبهه استراتژیک به دشمن است. تجربه‌های سوریه، داعش و طالبان به‌خوبی نشان داد که مدیریت روایت‌ها و افکار عمومی در فضای مجازی می‌تواند به‌اندازه قدرت نظامی اهمیت داشته باشد.

صاحب‌خبر -

گروه استان‌های دفاع‌پرس_سردار «سیاوش مسلمی» فرمانده سپاه کربلا؛ در جهان امروز، میدان نبرد دیگر محدود به خاک، دریا یا آسمان نیست. فضای مجازی به یکی از مهم‌ترین عرصه‌های جنگ‌های شناختی و روانی تبدیل شده است. در این عرصه، سلاح اصلی نه تفنگ یا موشک، بلکه روایت‌ها، محتوا‌ها و افکار عمومی است. تسلط بر این فضا می‌تواند معادلات میدانی را به‌طور کامل تغییر دهد و حتی بدون شلیک یک گلوله، پیروزی یا شکست یک ملت را رقم بزند. نمونه‌های ملموس و تاریخی، مانند ظهور داعش و بحران سوریه، به‌خوبی این واقعیت را نشان می‌دهند.

داعش نمونه‌ای برجسته از بهره‌گیری موفق از فضای مجازی در جنگ‌های شناختی است. این گروه تروریستی، با تولید محتوای تصویری حرفه‌ای، از جمله ویدیو‌های کوتاه از اعدام‌های بی‌رحمانه و نمایش قدرت خود در میدان نبرد، به‌طور هم‌زمان دو هدف را دنبال می‌کرد: ایجاد رعب و وحشت در میان دشمنان و جلب حمایت جوانان از کشور‌های مختلف. داعش با استفاده از تکنیک‌های عملیات روانی، مانند ایجاد حس بی‌قدرتی در برابر گروه، تبلیغ جذابیت ایدئولوژیک و تقویت تصور شکست‌ناپذیری، توانست پیام خود را به میلیون‌ها نفر منتقل کند و حتی با ابزار‌های ساده‌ای مانند تلگرام، یوتیوب و توییتر، تصویری نادرست از قدرت خود ارائه دهد. این اقدامات نشان داد چگونه یک گروه کوچک می‌تواند با حکمرانی مؤثر در فضای مجازی، روایت‌های خود را به میلیون‌ها نفر منتقل کرده و میدان نبرد را از خاک به عرصه افکار عمومی گسترش دهد.

اما آنچه سقوط سوریه را به فاجعه‌ای استراتژیک تبدیل کرد، فراتر از بحران‌های نظامی بود. ارتش سوریه از نظر اعتقادی، توان عملیاتی و ساختار فرماندهی با مشکلات قابل‌توجهی مواجه بود، اما تیر خلاص به انسجام این ارتش، جنگ روانی گسترده‌ای بود که از طریق فضای مجازی و رسانه‌های جهانی به راه افتاده بود. معارضین مسلح با بهره‌گیری از رسانه‌ها، به‌طور سیستماتیک از تکنیک‌های عملیات روانی مانند شایعه‌پراکنی، برجسته‌سازی شکست‌های کوچک و تضعیف روحیه عمومی استفاده کردند. جعل تصاویر و روایت‌ها، ارتش سوریه را در چشم مردم و جامعه جهانی ناتوان و شکست‌خورده جلوه داد. انتشار این روایت‌ها، به‌ویژه در لحظاتی که ارتش نیازمند انسجام ملی و روحیه جنگی بود، باعث کاهش اعتماد عمومی و تضعیف روحیه نیرو‌ها شد.

شورشیان مسلح توانستند از این طریق، ارتش سوریه را نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در ساحت جنگ روانی و شناختی شکست دهند و برخی مناطق استراتژیک سوریه در کمترین زمان و بدون درگیری یا با مقاومت اندک از دست دولت مستقر برود. این روند نشان می‌دهد که حکمرانی در فضای مجازی به‌دلیل سرعت و گستره اثرگذاری، به یک ابزار استراتژیک برای مدیریت افکار عمومی تبدیل شده است. برخلاف نبرد‌های نظامی که محدود به جغرافیای خاصی هستند، جنگ شناختی و روانی در فضای مجازی هیچ محدودیتی ندارد و می‌تواند در هر لحظه و در هر نقطه‌ای از جهان، باورها، ارزش‌ها و حتی رفتار‌های مردم را تحت تأثیر قرار دهد.

با این حال، در کشور ما همچنان بحث‌ها بر سر فیلترینگ یا نبود آن متمرکز است، در حالی که این نگاه سطحی به فضای مجازی، موجب غفلت از مسئله اصلی یعنی حکمرانی در این فضا شده است. تجربه‌های تلخ سوریه و موفقیت دشمن در عملیات روانی علیه افکار عمومی، به ما نشان داد که تکیه بر سیاست‌های محدودکننده بدون برنامه‌ریزی استراتژیک برای مدیریت روایت‌ها و تقویت حضور ملی، ما را از میدان اصلی نبرد دور می‌کند. وقتی دشمن روایت اول را در افکار عمومی شکل می‌دهد، نتیجه آن چیزی جز تضعیف اعتماد و انسجام ملی نخواهد بود.

برای مقابله با این تهدیدات، باید برنامه‌ای جامع برای حکمرانی در فضای مجازی تدوین کرد. این برنامه باید شامل توسعه زیرساخت‌های بومی، ایجاد شبکه‌های اجتماعی ملی، تولید محتوای حرفه‌ای و جذاب و تقویت روایت‌های ملی باشد. تجربه موفق کشور‌هایی مانند چین در راه‌اندازی پلتفرم‌های بومی مانند وی‌چت نشان می‌دهد که این مسیر نه‌تن‌ها ممکن، بلکه ضروری است. در کنار این اقدامات، آموزش و توانمندسازی نیرو‌های رسانه‌ای و کاربران فضای مجازی برای شناسایی و مقابله با روایت‌های مخرب، یکی از گام‌های حیاتی است.

از سوی دیگر، همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی میان کشور‌های همسو می‌تواند نقش مهمی در تقویت حکمرانی در فضای مجازی ایفا کند. ایجاد ائتلاف رسانه‌ای میان کشور‌های محور مقاومت، بستری برای تبادل اطلاعات و مقابله با جنگ روانی دشمنان فراهم می‌کند. این همکاری‌ها، علاوه بر کاهش تهدیدات خارجی، موجب تقویت اعتماد عمومی در داخل کشور‌ها نیز می‌شود.

نباید فراموش کرد که غفلت از حکمرانی در فضای مجازی، به معنای واگذاری یک جبهه استراتژیک به دشمن است. تجربه‌های سوریه، داعش و طالبان به‌خوبی نشان داد که مدیریت روایت‌ها و افکار عمومی در فضای مجازی می‌تواند به‌اندازه قدرت نظامی اهمیت داشته باشد.

امروز بیش از هر زمان دیگری به درک این حقیقت نیاز داریم که فضای مجازی، میدان جنگ نوینی است که پیروزی در آن نیازمند نگاه راهبردی، برنامه‌ریزی دقیق و اقدام هماهنگ است. باید این فضا را به بستری برای تقویت انسجام ملی و اقتدار کشور تبدیل کنیم، زیرا در غیر این صورت، در جنگی که زمین بازی در اختیار دشمن است، به‌سادگی شکست خواهیم خورد.

انتهای پیام/