کتاب «کُرد در آیینه شعر فارسی: از رودکی تا شفیعی کدکنی» نوشته فرامرز آقابیگی منتشر شد.
به گزارش ایسنا، در مقدمه فرامرز آقابیگی، بر این کتاب میخوانیم: «جستوجو درباره سَیرِ یک واژه، علاوه بر شناسایی وجود کاربرد آن، همزمان میتواند روند دگردیسیِ بار معناییِ واژه در ادوار مختلف را هم نشان دهد.
در کتاب حاضر بهصورت متوالی از دوره آغاز شعر فارسی تا معاصر؛ یعنی از رودکی تا شفیعی کدکنی، به بازجُستِ این واژه در کلام شاعران پرداخته شده است تا با گردآوری نمونههای هرچند قلیل، بتوان از این رهگذر به دریافتی دقیق از کاربرد و معنای واژه کُرد در ادبیات منظوم گذشته نایل آمد و همچنین در خلال آن به پارهای از آرای مطرح پیرامون این واژه پرداخت که عموما از آن خوانشهایی تکمعنایی استنتاج کردهاند، درحالی که واژه کُرد در دایره ذهن شاعران گذشته، فقط مفهومِ تک ساحتی نداشته، بلکه بهجز معنی لغویِ صرف واژه، پارهای ویژگیهای خاص قومی و فرهنگی و مانند آن نیز از آن قابل استنباط و برداشت است.
پژوهش حاضر ضمن به دستدادن نمونههایی از شعر شاعران که در آنها واژه کُرد آمده است، بهطور کلی درصدد پاسخ به این پرسش ضمنی هم هست که تلقی شاعران عموما از واژۀ کرد، چه بوده است؟ آیا آنها صرفا معنای لغوی واژه را مد نظر داشتهاند ویا آن را در معنای باشندگان با خصوصیات قومی_نژادی خاص در نظر داشتهاند که در گسترۀ جغرافیایی ایران؛ مانند سایر اقوام دیگر، در بودوباس بودهاند؟
در کنار واژۀ کُرد در ادبیاتِ شاعران، گاه در برخی از آثار؛ برای نمونه شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی، به هویت و وجود کُردها در قالب یک روایت طولانی و نهاشارهای، توجه شده است؛ یعنی به خاستگاه و پیدایششان و همچنین کموبیش به ویژگیهای اخلاقی، روانی، اجتماعی آنها نیز نظر افکنده شده است.
در بخشی از کتاب، به رد یا به عبارت دقیقتر تصحیح این نظریه پرداخته شده که برخی محققان واژۀ «کُرد» را تنها به کوچنشین و چادرنشین اطلاق کردهاند که در جغرافیای ایران در آمدوشد بودهاند، اما طبق شواهد منقول از شاعران، معلوم میشود که این برداشت تنها میتواند یک خوانش از واژۀ کُرد باشد؛ زیرا در گذشته همه اقوام کوچنشین را کُرد نمینامیدند بلکه هر یک برای خود اسم و رسمی داشتهاند و از آنجاکه کوچنشینی یکی از شیوههای زندگی در گذشته بوده، پس طبیعتا اقوام و تیرههای متعددی از این زندگی، پیروی میکردند که همه را نمیتوان تحت این نام گردآورد.
اگر فرضا همه کوچنشینان، کُرد بوده باشند پس پیدا شدن نامِ اقوام و قبایل دیگر؛ مانند لُرها، بلوچها، ترکمنها، گیلکها و... که زندگی آنها هم در آغاز بر کوچنشینی استوار بوده، چگونه قابل توجیه است؟ اگر تلقی ما از واژۀ کُرد، به طور عام هم کوچنشینان باشد پس تفاوت در آدابورسوم و زبانشان، چگونه ممکن گشته است؟! بنابراین گفته برخی پژوهشگران، که کوچنشینان در گذشته همه بر یک نام بودهاند، نمیتواند درست باشد و اگر هم درست باشد چگونه مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همه کوچنشینان _در عین پراکندگی- تحت نام کُرد شکل گرفته است؟ در اینجاست که باید واژۀ کُرد را بهعنوان یک نام برای هویت مردمانی دانست که به سبب زندگی (دامداری و چوپانی) به آن اشتهار یافتهاند و زبان، آدابورسوم، نظام قبیلهای و طایفهای خاصِ خود را داشتهاند. از اینرو اطلاق نام کُرد در ازمنۀ گذشته بر همه کوچنشینان، در شناسایی اقوام و دستهجات قلمرو ایران، خالی از اشکال نبوده است و نیست. با توجه به آثار منظوم فارسی، کُردها یکی از باشندگان جغرافیای بزرگ ایران بودهاند که نامشان نزد اغلب شعرا آشنا بوده، هرچند گاه تنگنای قافیه هم باعث یادکردِ آنها در اشعار گردیده است!
او نویسنده یادآور شده است: پرداختن به واژه کُرد در بازه زمانی، از رودکی تا دوره معاصر، غیر از تبیین دامنه تحقیق، بدان روی بوده که در دوران مورد اشاره، بهدلیل کمبود منابع درباره کردها، ذکر این واژه از منظرِ شاعران میتواند ما را از وجود معانی و نوع کاربرد آن مطلع کند.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: کُردها از جهان باستان، هم بهلحاظ زبانی و هم از نظر جغرافیایی در قلمرو جهان ایرانی بهعنوان بخشی از ماد کهن تعریف و شناخته شدهاند. یکی از پرسشها درباره کردها میتواند این باشد که این واژه چه معنا و بازتابی در شعر فارسی، از دوره آغازین تا عصر ما داشته است. پژوهش حاضر، علاوه بر اشارهای به شاعران کرد در قلمرو زبان و ادب فارسی، این موضوع جذاب و درخور توجه را در هفت دوره ادبی خراسان، عراقی، وقوع، هندی، بازگشت، مشروطه و معاصر، واکاوی کرده و با نمونههای متعدد، سیر تاریخی معنا و بازتابِ کُرد در شعر فارسی را بهخوبی نشان داده است.
«کُرد در آیینه شعر فارسی: از رودکی تا شفیعی کدکنی» نوشته فرامرز آقابیگی در ۲۳۴ صفحه با شمارگان ۳۳۰ نسخه و بهای ۲۵۰ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.