شناسهٔ خبر: 70194486 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جمله | لینک خبر

یادداشت سردبیر به بهانه روز جهانی حقوق بشر؛

حقوقی که هر روز پايمال می‌شود

در جريان جنگ جهاني دوم، هنگامي که منشور ملل متحد در دست تدوين بود، احترام به حقوق بشر و آزادي‌هاي سياسي مورد توجه نمايندگان کشورهاي مختلف جهان واقع شد.

صاحب‌خبر -

پس از چندي، سازمان ملل متحد تصميم گرفت که اين حقوق، همه‌جا و براي همه ملت‌ها قابل اجرا باشد. در ادامه، کميسيون حقوق بشر در ژانويه سال ۱۹۴۷ ميلادي شروع به‌کار کرد و پس از مدتي مطالعه و بررسي در قوانين اساسي کشورها و بحث و گفت‌وگو در کميسيون‌هاي مختلف، نتيجه مطالعات خود را به صورت لايحه‌اي به مجمع عمومي تقديم کرد.
مجمع مزبور در دهم دسامبر ۱۹۴۸ ميلادي (۱۹ آذر ۱۳۲۷ ش) با ۴۸ رأي مثبت و ۸ رأي ممتنع، اعلاميه جهاني حقوق بشر را تصويب کرد و اين روز به عنوان روز جهاني حقوق بشر نامگذاري شد. اين اعلاميه شامل يک مقدمه و سي ماده است و در ماده اول آن به برابري افراد بشر و حاکميت روح برادري در ميان آنها اشاره شده است. علي رغم تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر، واقعيت در عمل به گونه اي ديگر شکل گرفت. نگاهي گذرا به رويدادهاي سياسي و نظامي جهان پس از پايان جنگ دوم جهاني، تصويري از وقايع اسفبار را نشان مي‌دهد که دقيقاً بيانگر فاصله زياد ميان اهداف با عملکرد جامعه بين‌المللي در دفاع از حقوق بشر است. به علاوه بر خلاف تصور اوليه، شعار دفاع از حقوق بشر، عملاً به ابزاري در جهت اعمال فشارهاي سياسي و اقتصادي دولت‌هاي غربي بر کشورهاي مستقل جهان براي پيشبرد منافع استعماري اين دولت‌ها، مبدل شده است. هم‌اکنون بسياري از کشورهاي جهان، با توجه به اين واقعيت تلخ و همچنين به‌دليل ناهمخواني برخي بندهاي اعلاميه حقوق بشر با اعتقادات، فرهنگ و رسوم آنان، خواستار تغيير در اين بندها و جلوگيري از استفاده ابزاري از اين اعلاميه هستند. به‌دنبال تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در دهم دسامبر ۱۹۴۸ ميلادي توسط مجمع عمومي سازمان ملل متحد و تأييد حقوق طبيعي و اجتماعي افراد بشر توسط اين سازمان بين المللي، روز دهم دسامبر (برابر با ۱۹ آذر ۱۳۲۷ش) به عنوان روز جهاني حقوق بشر نامگذاري شده است.

نخستین اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد می‌گوید: «تمام افراد بشر آزاد زاده می‌شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.» ایده‌های اساسی‌ای که در این اعلامیه ۳۰ ماده‌ای آمده و در سطح بین‌المللی مطرح گشتند، حاصل صدها سال تفکر در باره حقوق انسان به عنوان انسان بودند.

با وجود این پشتوانه عظیم فکری که محصول صدها سال کار فیلسوفانی است که به حقوق انسان به عنوان انسان اندیشیده‌اند، باز لازم بود که در سال‌های پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر اصولی تکمیلی به آن افزوده شود تا روشن گردد که اسیران جنگی، آوارگان، زنان، مخالفان با جنگ، قربانیان شکنجه و کودکان نیز انسان‌هایی هستند که باید از حقوق پایه‌ای بشری برخوردار باشند. این اصول دست کم روی کاغذ ثبت شد. چون اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد تنها قصد و خواستی را بیان می‌کنند و به لحاظ قضایی و حقوق ملل الزام‌آور نیستند. با وجود این، اعلامیه جهانی حقوق بشر سال ۱۹۴۸ یکی از مهمترین اسناد بشریت است. این اعلامیه سنگ محکی است در تاریخ و برای بسیاری از کشورها الگویی بوده است در تدوین قانون اساسی ملی‌شان.

از انتشار ایده تا تحقق آن
با وجود همه امضاهایی که کشورهای دنیا در پای اعلامیه جهانی حقوق بشر نهاده‌اند، در عمل در سراسر جهان هر روز این حقوق را نقض می‌کنند.
هنوز هم وضعیت جهان به گونه‌ای است که انسان‌ها از اینکه حقوقی انسانی دارند آگاه نیستند و تنها آنجا که انسان بداند حقوقی دارد می‌تواند برای برخوردار شدن از آن حقوق مبارزه کند.

هیچ کشوری در دنیا نیست که بتواند ادعا کند توانسته است صد درصد اصول ایده‌آل اعلامیه جهانی حقوق بشر را تحقق بخشد.

اصل بیست و پنجم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید: «هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود.» اما هر روز صدهزار انسان در جهان بر اثر گرسنگی می‌میرند.

اصل پنجم اعلامیه می‌گوید: «هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.» طبق گزارش سالانه سازمان عفو بین‌الملل اما هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان انسان‌ها را شکنجه می‌کنند.

اصل بیست و ششم اعلامیه می‌گوید: «هر شخصی حق دارد از آموزش و پرورش بهره‌مند شود.» اما در سراسر جهان بیش از یک میلیارد بی‌سواد وجود دارد.

اصل بیست و دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید: «هر شخصی به‌عنوان عضو جامعه حق امنیت اجتماعی دارد.» یک و نیم میلیارد انسان اما در این کره خاکی در فقر هستند اصل بیست و سوم این اعلامیه از حق کار برای همه انسان‌ها می‌گوید.

ایده‌هایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شده‌اند، ایده‌هایی چون رهایی از محرومیت و ترس، آزادی بیان و عقیده، آزادی مذهب، حق پیشرفت و خوشبختی ایده‌هایی مجرد و ذهنی نیستند. این ایده‌ها از دل مشاهده رنج‌های بشری در طی قرون برآمده‌اند و در تلاش برای رفع رنج‌های بشری است که محقق می‌شوند. اگر به این توجه کنیم که هر روز حقوقی که در اعلامیه جهانی منظور شده‌اند به توسط افراد، گروه‌ها و دولت‌ها پایمال می‌شوند، درمی‌یابیم که هدف‌هایی که در این اعلامیه آمده کاملا واقعی هستند.

نیاز به ساز وکار برای مهار سوء‌استفاده‌گران از قدرت

همیشه این خطر وجود دارد که کسی که قدرتی در اختیار دارد و آن را بر انسان‌های دیگر اعمال می‌کند، از قدرت خود سوءاستفاده کند، به ویژه اگر سازوکارهایی وجود نداشته باشند که جلوی این سوءاستفاده را بگیرند. اما بیش از پنجاه سال است که در سراسر جهان انسان‌ها کوشیده‌اند تا این ساز و کارها را به وجود آورند، ساز و کارهایی که خود را در پشت مفاهیمی چون ایجاد دموکراسی و دست یافتن به حقوق بشر پنهان می‌کنند.

در سطح جهانی جامعه بین‌الملل توانسته است در سال ۱۹۹۳ در وین، پایتخت اتریش، گامی دیگر بردارد. در کنفرانسی جهانی که از سوی سازمان ملل متحد در وین درباره حقوق بشر برگزار شد، هم اصولی برای همکاری‌های بین‌المللی در زمینه دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان تعیین شدند، هم طرح برنامه‌ای عملی ریخته شد. در این کنفرانس تاکید شد بر اینکه حقوق بشر حقوقی هستند جهان‌شمول، حفاظت از این حقوق وظیفه قانونی جامعه بین‌الملل است. بدین ترتیب می‌توان در سراسر جهان کسانی که حقوق بشر را نادیده می‌گیرند، مجازات کرد و در آن میان این بهانه که در “امور داخلی کشوری دخالت شده است”، پذیرفتنی نیست.