به گزارش ایرنا، «مدیرفنی در فوتبال ایران یعنی کشک» این جمله معروف علی پروین است که ۲۰ سال پیش در توصیف بخشی از واقعیت حاکم بر فضای فوتبال به زبان آورد. ۲ دهه پیش اکبر غمخوار، مدیرعامل وقت پرسپولیس در حالی پس از انتخاب وینگو بگوویچ به عنوان سرمربی، پست مدیر فنی را به اسطوره پرسپولیس پیشنهاد داد که پروین میدانست با این پست به دنبال به حاشیه راندن نقشش در امور فنی هستند. او هم با همان صراحت لهجه همیشگی چنین پستی را کشک و بیمصرف نامید.
با گذشت سالها از آن صحبت معروف به نظر میرسد همچنان پستهایی مانند مدیر فنی و در یک درجه بالاتر کمیته فنی در فوتبال ایران جایگاه خاصی ندارند و با توجه به نمایشی بودن، تاثیرگذاری خاصی در تصمیمات باشگاهها و فدراسیون فوتبال ندارند.
شاهد این مسئله، صحبتهای مجید جلالی، رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال است، حرفهایی که نشان داد همچنان در فوتبال ایران، در روی یک پاشنه میچرخد و قرار نیست پستهایی مانند مدیر فنی یا کمیته فنی که در فوتبال حرفهای دنیا، جایگاه تعریفشده و موثری دارند در فوتبال ایران جایگاه واقعیشان را پیدا کنند.
پرسش درباره آخرین وضعیت انتخاب سرمربی تیم فوتبال امید، بهانهای شد تا رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال سفره دلش را باز کند و از عدم توجه به کمیته فنی و محدوده وظایفی که این کمیته باید داشته باشد، انتقاد کند. صحبتهای او به خوبی نوع نگاه مسئولان فدراسیون فوتبال به جایگاه کمیته فنی را آشکار میکند.
جلالی گفته بود:«شاید بیش از یک ماه است جلسه کمیته فنی را برگزار نمیکنیم درحالی که هفتهای برگزار میشد. آن هم به این دلیل که در ابتدا باید جایگاه کمیته فنی از طرف فدراسیون مشخص شود. اگر یک بخش تخصصی است که میتواند دیدگاههای خودش را بگوید باید معلوم شود که نظراتش جایی به حساب میآید یا خیر. پس از مشخص شدن جایگاه کمیته فنی، سایر مسئولیتها را انجام میدهیم. میگویند از نظر اساسنامه کمیته فنی نباید کاری به انتخاب سرمربی داشته باشد. اگر این کمیته چنین کاری ندارد، مدیریتش هم دلیلی ندارد. فدراسیون باید حدود اختیارات کمیته فنی را مشخص کند.»
با توجه به صحبتهای جلالی به نظر میرسد همچنان همان نوع نگاهی که پروین ۲ دهه پیش از آن انتقاد کرده بود، بر فوتبال ایران سیطره دارد، اگر او آن روز این مسئله را در سطح یک باشگاه عنوان کرد، امروز در سطح بالاتر و در مجموعهای که متولی فوتبال کشور است، هم نگاه «کشک» محور بر کمیته فنی حاکم است. این نگاه سبب شده تا در عمل این کمیته با توجه به صحبتهای جلالی، اختیار خاص و ویژهای برای تاثیرگذاری فنی در فوتبال ایران نداشته باشد و دستهای آنها بسته است.
این در حالی است که وقتی پای حرف به میان بیاید، از مسئولان باشگاهها گرفته تا فدراسیون فوتبال، از اهمیت پستهایی مانند کمیته فنی که از خبرگان متخصص و استخوانخردکردههای فوتبال تشکیل شده است، برای ارتقای فوتبال صحبت میکنند.
با این حال با وجود برشمردن چنین نقش موثری اما در میدان عمل، کمیته فنی آن طور که جلالی هم به آن معترف است، نه تنها وظایفش مشخص نیست، بلکه جایگاه آن هم در مجموعه فدراسیون فوتبال نامشخص است. شرایطی که نشان میدهد کمیته فنی در فوتبال ایران بیشتر از هر چیزی یک نهاد تشریفاتی است که باید در چارت مجموعه فوتبال برای به رخ کشیدنِ اهمیت دادن به تخصصگرایی وجود داشته باشد، هر چند دست اعضای این کمیته برای استفاده از این تخصص جهت تاثیرگذاری در فوتبال بسته است.
نمایشی دانستن کمیته فنی و مشخص نبودن جایگاه آن که تصمیمات فوتبال از تخصص و دانش و تجربهای که باید مکمل آن باشد، خالی میکند، بارها در فوتبال ایران اثراتش را نشان داده است. یکی از دلایل اصلی وضعیت رو به نزول فوتبال باشگاهی و ملی ایران در ۴ دهه گذشته را باید در اهمیت ندادن به جایگاه مدیر فنی یا کمیته فنی دانست، کمیتهای که متشکل از افراد با تجربه که میتواند با نظارت بر روی عملکردها، مدیران فوتبال را از گرفتن تصمیمات اشتباه باز بدارد.
با این حال در فوتبال ایران نگاه مدیریتی به یک پست فنی و تخصصی، یک نگاه نمایشی است، به طوری که منتقدان این جایگاه را «کشک» مینامند، به همین خاطر هم تصمیمات مدیران آن هم در خیلی از موارد از وجهه تخصصی و فنی برخوردار نیست و سبب میشود فوتبال ایران چه در عرصه ملی و چه باشگاهی در یک مسیر نزولی قرار بگیرد.
با توجه به صحبتهای رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال، شاید بیشتر بتوان دلایل عدم موفقیت فوتبال باشگاهی و ملی را در آسیا در بیش از ۴ دهه گذشته را درک کرد. به خصوص که وقتی یک مجموعه از اعتماد و میدان دادن به نیروهای متخصص و اهل فن پرهیز کند، در عرصه نتیجهگیری و دانش روز هم از سایر رقبا عقب میافتد و به جای داشتن یک نقشه راه، به تک جرقهها و نتایج دیمی بسنده میکند.