شناسهٔ خبر: 70174071 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

نقطه‌عطف لیبرالیسم: دنیا در انتظار پایان عمر بلوک غرب/ گزارش اسپوتنیک

صاحب‌خبر -

شفقنا آینده– خبرگزاری اسپوتنیک در مطلبی- به قلم الکساندر دوگین فیلسوف مشهور روس- تحت عنوان «لحظه لیبرال» نوشته که غرب به تدریج دارد به پایان عمر خود نزدیک می‌شود- و زمان زیادی به پایان نظم و دیدگاه موسوم به غرب باقی نمانده است. این فیلسوف دوران‌ساز این مطلب را با این پرسش آغاز کرده- که جهان طی سه دهه گذشته چگونه تغییر کرده؛ و با این مقدمه دیدگاه و بینش خود درباره ادامه این روند را با خوانندگان خود به اشتراک گذاشته است.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از خبرگزاری اسپوتنیک؛ به نظر می‌رسد که ما [یا با نگاهی عمومی‌تر: دنیا] وارد دوران پسالیبرال شده‌ایم. البته این دوره همان چیزی نیست که خیلی‌ها بر اساس دیدگاه‌های مارکسیستی یا کمونیستی‌شان انتظارش را می‌کشیدند. [حتی می‌توان از این هم فراتر رفت و به این واقعیت اشاره کرد که] از یک جهت؛ جنبش جهانی سوسیالیستی از هم پاشیده و سنگرهای آن- از قبیل اتحاد جماهیر شوروی و چین- اشکال ارتدکس سوسیالیسم را کنار گذاشته و به درجات مختلف به مدل‌های لیبرال‌تر روی آورده‌اند. نکته دیگر هم این که فروپاشی لیبرالیسم را نه ایدئولوژی‌های ماتریالیستی سوسیالیستی، بلکه ارزش‌های سنتی و هویت‌های تمدنی ریشه‌دار انجام خواهند داد.

بشریت به تدریج دارد از مرحله لیبرالیسم فراتر می‌رود و این روند، البته، نه بر اساس منطق و انتظارات سوسیالیستی-ماتریالیستی-تکنولوژیک؛ بلکه از طریق احیای لایه‌های فرهنگی صورت می‌گیرد- که زمانی مدرنیته غربی آن‌ها را منسوخ یا در حال انقراض می‌دانست. در واقع این نشان‌دهنده بازگشت به ارزش‌های پیشامدرن است، نه پست‌مدرنیسم- که خودش هم در نهایت به نوعی در مدرنیته غربی ریشه دارد. پسالیبرالیسم که در تضاد کامل با دیدگاه چپ مترقی است؛ دوران تسلط غرب در عصر مدرن را در بر می‌گیرد و آن را صرفاً به عنوان یک مرحله و پدیده موقت می‌بیند که نه ویژگی‌های مشترک دارد و نه جهانی است.

برای بیش از پنج قرن، غرب با تلاش برای جهانی کردن هنجارها، روش‌ها و اهداف خود هژمونی موفقی در جهان داشته است. با این حال، این دوران به پایان مسیر خود نزدیک شده و بشریت به تدریج دارد به شرایط دوران پیش از غرب باز می‌گردد. لیبرالیسم نمایانگر شکل نهایی [و تکامل‌یافته] امپریالیسم غربی است که تمام اصول مدرنیته اروپایی از قبیل سیاست‌های جنسیتی، ایدئولوژی ووکیسم، فرهنگ کنسل کردن، نظریه نژادی و هستی‌شناسی شی‌گرا را در بر می‌گیرد و آن‌ها را به بالاترین حد منطقی خود ارتقا می‌دهد.

پایان لحظه لیبرال بیش از پایان لیبرالیسم خواهد بود و می‌تواند به نوعی نشان‌دهنده پایان سلطه غرب بر بشریت نیز باشد.

در بحث پایان لیبرالیسم سلطنت نیز اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت– که البته این حضور نه به عنوان یادگاری از گذشته، بلکه به عنوان چشم‌اندازی برای آینده خواهد بود. لیبرال‌دموکراسی و دوران جمهوریت حالا دیگر در سطح جهانی تبدیل به روندی خسته‌کننده شده‌اند؛ تلاش برای ایجاد یک جمهوری جهانی نیز به کلی شکست خورده و تا ژانویه 2025 این شکست به طور قطع تایید خواهد شد.

اما بعد چه خواهد شد؟ چه چیزی دوران پسالیبرال را تعریف خواهد کرد؟ این سوال هنوز پاسخی ندارد. با این حال، خود این ایده که کل پروژه مدرنیته اروپایی- با علم، فرهنگ، سیاست، فن‌آوری، جامعه و ارزش‌های خودش- صرفاً یک اپیزود کوتاه با پایانی تحقیرآمیز و رقت‌انگیز بود؛ به خوبی نشان می‌دهد که آینده پسالیبرال چقدر غیرمنتظره خواهد بود.

متن کامل مطلب دوگین را در خبرگزاری اسپوتنیک بخوانید