دیدهبان ایران؛ لیلا شوقی - میشود یک لیست بلندبالا از تعرضهای پیاپی بیماران و همراهان آنها به پزشکان، پرستاران و کادر درمان، درست کرد. هر روز هم بخشی از این تعرضها رسانهای میشود؛ در آخرین نمونهها اما قتل عمد پزشک متخصص قلب در یاسوج و حمله به آمبولانس و شهادت تکنسین اورژانس در ایرانشهر، اذهان عمومی را مکدر کرد، تا همه در ذهنشان این سوال هک شود که چرا سرمایه انسانی ارزشمندی مانند یک پزشک که به گفته محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت و درمان، برای تربیت او دولت باید یک میلیارد تومان هزینه کند، آن هم در شرایطی که کشور با کمبود شدید پزشک و پرستار مواجه است، باید اینقدر راحت، جان بسپارد یا مورد ضربوشتم قرار گیرد؟
البته این فقط پزشکان نیستند که بهویژه در چند سال گذشته توسط بیماران و همراهان آنها مورد ضربوشتم قرار گرفتهاند و بارها شاهد حملههایی به پرستاران، بهیاران، پرسنل اورژانس و دیگر اعضای کادر درمان در سراسر کشورمان بودهایم، بماند که خشونتهای کلامی و توهین لفظی به کادر درمان هم سکه رایج این روزهای بیمارستانها بخصوص در بخش دولتی شده است. در این میان مدتی است که هشتگ «نه به خشونت علیه کادر درمان» در فضای مجازی به راه افتاده است و یکی از افراد مشهوری که مطالبی را در این زمینه منتشر کرده، دکتر حسین کرمانپور، رئییس مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت است.
با دکتر کرمانپور که اخیرا با انتشار یک پست در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق)، خواستار ارائه راهکارهایی برای حل این معضل شده است، درباره خشونت علیه کادر درمان و ریشهها و راهحلهای آن گفتوگو کردهایم؛ کسی که سالها مسئول بخش اورژانس یکی از بیمارستانهای مهم تهران بوده است و میگوید خودش بارها مورد هجمه و توهین قرار گرفته است.
در سریالها و سخنرانیها، جایگاه کادر سلامت را به خطر میاندازیم
اخیرا ما دو نفر از اعضای کادر درمان شامل یک پزشک و یک تکنسین اورژانس را به خاطر خشونت از دست دادیم، چه راهکارهایی برای کاهش آسیب به کادر درمان که به نظر میآید قبح آن از بین رفته است، پیشنهاد میدهید؟
در حال حاضر ۳ تا ۴ کارگروه در وزارتخانه برای حل این معضل تشکیل شده است و اتفاقا استفاده از بندهای قانونی در اولویت قرار دارند و تقریبا همه معتقدند که قوانینی که در حال حاضر موجود است، بازدارنده نیست و باید در قوانین فعلی تجدید نظر شود. در وزارتخانه هم ما در تلاشیم تا در قالب طرح و یا لایحهای، پیشنهاداتی ارائه دهیم.
اصلاح قوانین فعلی به چه دردی میخورد، زمانی که همین حالا منشور حقوق کادر درمان را داریم و از طرف دیگر هم یک قانون داریم که مربوط به سازمان استخدامی و درباره تمام کارکنان دولت است که توهین و آزار کارمندان مشمول جریمه و برخورد قانونی میشود؟
ما دو مشکل بزرگ داریم. یکی این که مردم به اندازه پیشرفت در علم پزشکی، آگاهیهای لازم را کسب نکردهاند، مثلا نمیدانند که در یک اورژانس، کار تریاژ چیست؟ و یا در یک بخش، به کجا مراجعه کنند؟ در شیفت قبلی من در اورژانس، در اتاق پزشکی، در حال مداوای یک فرد مبتلا به سرطان بودم که مشکلات گوارشی پیدا کرده بود و یک جوان دیگر هم همسر بیمارش را به اتاق من آورده بود و در حین مداوای بیمارم، مدام تشنج و استرس ایجاد میکرد، حتی وارد اتاق ویزیت شد و در درمان مداخله ایجاد کرد، درصورتی که قبل از ورود بیمار، تریاژ تشخیص داده بود که شرایط او حاد نیست و نیاز به درمان فوق اورژانسی ندارد. مردم ما درست آموزش ندیدهاند و این وظیفه ما در وزارت بهداشت است که آنها را آموزش دهم.
برخی فکر میکنند که با نوبتدهی میتوان مشکل را حل کرد، در صورتی که برخی از افراد، مشکل اورژانسی دارند و نوبتدهی حداقل درباره آنها جواب نمیدهد. مشکل بعدی این است که نقد کردن وزارت بهداشت با نقد کردن وزارتخانهای مثل راه و شهرسازی متفاوت است. برخورد وزارت بهداشت و درمان، مواجهه انسان با انسان است و جنس مطالبهگریاش هم با جنس مطالبهگری مربوط به وزارت راه و شهرسازی که با راه و مسکن سر و کار دارد، متفاوت است. ما ولی در سریالها و سخنرانیهایمان، جایگاه کادر سلامت را به خطر میاندازیم و نتیجه مطالبهگری، همراه با خشونتی میشود که یک پزشک یا پرستار را حذف میکند و بعد هم دیگر جایگزینی برای او نیست. در یکی از شهرها اخیرا متخصص قلبی حذف شد که دیگر جایگزینی برای او نیست و مردم برای مداوا باید به شهرهای دیگر بروند.
تنش در بخشهای اورژانس به دلیل کمبود تخت بیمارستانی
یعنی ما حق نداریم که کادر درمان یا نظام سلامت را نقد کنیم؟
نه، ما باید در حوزه سلامت، در ارائه آمار، در تیتر زدن و نقادی کردن جانب احتیاط را رعایت کنیم؛ مثلا درباره خودکشی، آمار و مقالههای علمی وجود دارد که نشان میدهد بعد از هر بار که در سریالی خودکشی را نشان میدهیم، آمار خودکشی هم به طور فزایندهای افزایش پیدا میکند. در مجموع باید در نقد حواسمان باشد و نوعی از مطالبهگری را داشته باشیم که جان انسانی را به خطر نیندازد.
اما دلیل برخی از مشکلاتی که اخیرا برای پزشکان و تکنسینها به وجود آمد، به خاطر مشکلاتی است که در نظام سلامت وجود دارد.
تعداد متخصصین و پرسنل کادر درمان ما در بیمارستانها کافی نیستند، در همین تهران، ظرفیت تختهای بیمارستانی ۱۰۰ درصد اشغال است و ما بزرگترین تنش را در اورژانس داریم. طبق استانداردها، ۸ تا ۱۰ درصد تعداد تختهای یک بیمارستان باید در اورژانس باشد، حال آن که در اورژانس هم مراجعات زیاد است و ما حتی از تخت اضافی هم استفاده میکنیم، آن تختهای اضافه هم کم میآید و همراه بیماری که برای بیمارش تخت ندارد، عصبانی میشود؛ بنابراین، دولت، وزارت بهداشت و و خیرین باید تلاش کنند تا ظرفیتهای نیروهای انسانی و تخت بیمارستانی را افزایش دهند.
آسیب دیدن کمیت و کیفیت تجهیزات بیمارستانی در ۸ سال اخیر
کمبود پزشک و پرستار چقدر در بروز این مشکلات تاثیر دارد؟
کمبود نیروی انسانی در کاهش کیفیت ارائه خدمات متاثر است، در برخی از مواقع، به ازای ۶ تخت، ما تنها یک پرستار داریم. در نظام سلامت تلاش ما این است که کیفیت را بالا ببریم، حال آن که در برخی از مشاغل مانند کادر درمان، خلبانها، نیروهای پلیس و قضات، استرس شغلی بسیار بالایی هم وجود دارد و هرچقدر کمبود نیرو بیشتر باشد، تنش و استرس نیروهای موجود هم بیشتر میشود.
کادر درمان با حجم زیادی از استرس مواجه است، با بیماری که دستش قطع شده و چهرهاش پر از خون است؛ متاسفانه پرسنل درمانی ما که عمدتا حقوقبگیر دولت هستند، حقوق کمی هم دارند. من خودم ۱۴ سال در اورژانس کار کردم و میدانم که کادر درمانی که شغل پراسترسی دارد، باید تفریح اجباری و استراحت او تامین و مشکلاتش هم برطرف شود. البته ما در وزارت بهداشت برای رفع این مشکلات تلاش میکنیم.
همچنین باید در نظر گرفت که در هشت سال اخیر، به خاطر گرانی فزاینده، افزایش قیمت دلار و مشکلات اقتصادی، کمیت و کیفیت تجهیزات در بیمارستانها کاهش پیدا کرده است. امروز بسیاری از تختها خراب است، در همین اورژانسی که کار میکنم، همراه بیمار صندلی ندارد، با کمبود یک بالش روبهرو هستیم، معلوم است که همراه بیمار عصبانی میشود. بیمار در دستگاه امآرآی است و به یکباره گاز دستگاه تمام میشود. یا تیوپ یک دستگاه سیتیاسکن میسوزد و بعد شرکت سازنده باید دستگاه را برای تعمیر به خارج از کشور ببرد تا چندین ماه زمان ببرد تا دستگاه دوباره درست شود. امروز با ارز ترجیحی، یک باطری قلبی یا گران است و یا گیر نمیآید و این طبیعی است که همراهان بیمار، برخورد کلامی و درگیری داشته باشند.
پس شما خودتان هم با برخورد بیماران و همراه بیمار آشنا هستید.
حوصله من عموما زیاد است و در ۱۴ سالی که در اورژانس کار کردم، به تعداد انگشتان دست، مورد توهین کلامی قرار گرفتم. بیشتر مواقع نفر سوم بودم و برای رفع مشکلات مداخله کردم، البته که من هم عصبانی شدهام. مثلا در دوران کرونا و پس از آن، ما شاهد برخوردهای زیادی بودیم. یادم است حتی یک بار، یک بیمار مبتلا به کرونا، فریاد میزد و تهدید به انتقال بیماریاش میکرد و خانمها را هم خیلی ترسانده و حتی پلیسی هم که برای مداخله آمده بود، جرات برخورد کردن با او را نداشت. خاطراتی از این دست زیاد است، اما با صبر و حوصله تنش را کاهش دادیم.
اگر در نظام سلامت، مشکلی پیش بیاید، امکانات کشور نابود میشود
در این دوره، ما رئیسجمهوری داریم که پزشک است و سالها عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بوده و سابقه تصدیگری وزارت بهداشت یا معاونت در وزارت بهداشت را هم دارد. وزیر بهداشت کشورمان هم سالها رئیس سازمان نظام پزشکی و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است. با این سوابق رئیسجمهور و وزیر بهداشت، چه مقدار میتوان به حل مشکلات اینچنینی امیدوار بود؟
اتفاقا چند روز پیش ما در جلسهای به خدمت رئیسجمهور رسیدیم و ایشان خط مشی چهار سالهای را برای سلامت کشور ارائه کردند. واژه سلامت، هم ردیف واژه امنیت است و باید بدانیم که اگر در نظام سلامت، مشکلی پیش بیاید، امکانات کشور هم نابود میشود.
در جلسه اخیر، رئیسجمهور حرف جالبی زدند و گفتند اگر توانستیم برای سلامت ایران کار کنیم و مشکلات هم حل شوند، در بقیه قسمتها، مثل انرژی، نفت، آموزشی و در بخشهای دیگر، میتوانیم مشکلات را مرتفع کنیم. به نظرم، امروز نظام سلامت در طلاییترین دوره خودش قرار دارد، رئیسجمهور خود در پزشکی پلههای ترقی یکییکی بالا آمده است، در خانه بهداشت فعالیت داشته است، معاون دانشگاه بوده، بعد معاون وزیر و نماینده مجلس شده است و سابقه بلندبالایی در نظام سلامت دارد.
ایشان شاید در وزارتخانههای دیگر، وزیر و معاون را بشناسد، اما در وزارت بهداشت، از معاونین تا رئیس دانشگاهها را هم میشناسد و ما نمیتوانیم به او آمار غیرواقع دهیم، چون به وزارتخانه ما کاملا اشراف دارد و همه افراد را میشناسد. درباره رفع مشکلات هم ایدههای زیادی دارد و با همافزایی و کار تیمی امیدواریم که مشکلات را حل کنیم. البته مشکلات در بلندمدت قابل حل هستند.
منبع: دیدهبان ایران