خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-عصمت علی آبادی: امروز سوم جمادیالثانی سالروز شهادت حضرت زهرا (س) است بر همین اساس با حجت الاسلام محمد عابدی میانجی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام به گفتگو پرداختیم تا بیشتر با سیره بانوی دوعالم آشنا شویم در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*مهمترین ویژگی حضرت زهرا (س) که عصاره پیام قرآن نیز هست ایمان به خدا است؛ ابتدا در خصوص ایمان به خدا صحبت بفرمائید:
ستون اصلی خیمه اسلام، پذیرش خدا و ایمان به اوست و واژه «الله» دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجید آمده است. در آیات مختلف خدا معرفی میشود، مانند خدا بی همتاست، هیچ معبودی جز او نیست، آفریدگار همه چیز است، حافظ و نگهبان بر همه اشیاست، به هر چیزی داناست، حمد مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است، حاکمیت و مالکیت جهان هستی به دست اوست و او بر هر چیز تواناست، بر کارش توانا و پیروز است، زنده میکند و میمیراند و زندگی و مرگ به دست اوست یا آمده هر که در آسمانها و زمین هست حاجت خود را از او میخواهند، او هر روز در کار به خصوصی است.» و صدها معرفی و توصیف دیگر.
*ایمان واقعی و حقیقی باید چه جلوههایی داشته باشد؟
نکته کلیدی این است که انسان هم باید به خدا ایمان داشته باشد و هم باید مطابق آن ایمان، خدا را تنها در قلب و زبان نگه ندارد؛ بلکه در زندگی اش به خدا میدان بدهد و مطابق خواست او زندگی کند؛ خدا را به خانه و کارخانه و بازار و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و....هم بیاورد؛ این بدان معناست که کارکرد ایمان قلبی به خدا این است که در عمل و میدانهای زندگی هم تعاملات انسان بر مدار امر و نهی خدا باشد. و عمل مومنانه، فقط از کسی بر میآید که مؤمن به خدا باشد. خداوند در سوره «والعصر» همه انسانها را در زیان و خسران می بیند جز کسانی که در درجه اول، ایمان دارند و سپس عمل صالح و از حق دفاع میکنند و به صبر توصیه مینمایند؛ «وَالْعَصْرِ اِنَّ الاْنْسانَ لَفِی خُسْر اِلاَّ اَلَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ».
الگوهای هنر تداوم ایمان از قلب تا عمل در قرآن کدام است؟ خداوند در قرآن از دهها نمونه یاد میکند که در هنر «تداوم ایمان از قلب تا عمل» را داشتهاند. از زنان میتوان به زن فرعون اشاره کرد. خداوند در آیه ۱۱ تحریم میفرماید: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَک بَیتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»؛ «و خداوند برای کسانی که ایمان آوردهاند، به همسر فرعون مثل زده است. آن گاه که گفت: پروردگارا! برای من نزد خویش در بهشت خانهای بساز و مرا از فرعون و کردار او نجات بده و مرا از گروه ستمگر رهایی بخش».
*آسیه مگر چه کرد که توانست مثل و الگو برای مؤمنان شود؟
بر اساس برخی آیات، آسیه با آنکه در دربار فرعون میزیست اما به خداوند ایمان داشت؛ وقتی معجزه عصای حضرت موسی را دید به او ایمان آورد. او ایمان خود را از فرعون پنهان نگاه میداشت و هنگامی که فرعون از ایمان او آگاه شد، از او خواست تا از پرستش خدا دست بردارد، اما آسیه نپذیرفت و فرعون او را شکنجه کرد و دستور داد دست و پای او را به میخهایی بسته، بدنش را در آفتاب قرار داده و سنگ بزرگی بر سر او فرود آورند که در اثر همین شکنجهها، کشته شد. اتفاقی که افتاد این بود که وقتی آسیه به خدای موسی ایمان آورد، عملش نیز مطابق ایمانش شد، یعنی در عمل نیز نشان داد که خدا را به خدایی میپذیرد و حضرت موسی را به نبوت قبول میکند و هر فرمان و دستوری و هر عملی که مخالف خواست خدا باشد را رد میکند حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.
*چرا حضرت فاطمه (س) الگوی عمل مومنانه برای همیشه تاریخ است؟
چرا که به پیامبر و دین او و خدای قرآن ایمان آورده است و در تمام دوره حیات خود به لازمه ایمان؛ یعنی عمل پایبند بوده است. هم در محدوده خانه؛ هم در گستره جامعه؛ هم در رابطه خود با خانواده؛ هم رابطهاش با مردم و هم در رابطهاش با حکومت، تمام اعمال و کارهای حضرت مطابق ایمانش به خدا و وعدهها و تدبیرهای الهی است.
از مهمترین هنرهای بندگی حضرت فاطمه این است که خدا را به خانه آورده است. خیلیها هستند که در جامعه نماد ایمان هستند ولی در خانه و خلوت خود کافر به خدا هستند. اینان کسانی هستند که در منطق قرآن منافق نام میگیرند. یعنی حتی در جامعه نیز مؤمن واقعی نیستند و تجارتشان، قانون گذاریشان؛ قضاوتشان؛ حکومت کردنشان، فکر و خیالشان و…همه و همه در لایه واقعی خلاف خواست و رضایت خداست. اما حضرت فاطمه چنین نیست. در هر عرصهای که ردی از فاطمه در تاریخ مانده میتوان نشانه خدایی بودن و عمل طبق رضایت خدا را دید.
*یعنی خانه حضرت فاطمه، محضر همیشگی خداست.
بله دقیقاً. خدا همیشه در خانه فاطمه (س) حاضر است، یعنی حضرت فاطمه هر لحظه و در هر مناسبت و کاری خدا را به خانه اش میکشاند، چون این چنین حس حضور دائمی خدا در منزل، لازمه ایمان کامل فاطمه به خدایی است که بر هر کاری قدرت مطلق دارد؛ در همه جا حضور دارد؛ آشکار و پنهان را میداند؛ خالق و نابود کننده و زند کننده و میراننده هر چیزی است؛ بدون اذن او اتفاقی نمیتواند بیفتد؛ در عین رحمت و محبت؛ دارای غضب و خشم و انتقام و حسابرسی دقیق است و....
*پس حس حضور خدا در خانه فاطمه (س) سبب میشد ایشان با شرم از درخواست معیشتی خارج از توان از همسر نخواهد؟
درست است. زمانی حضرت علی (ع) به خانه آمد و از همسرش فاطمه (س) غذایی خواست. فاطمه فرمود: دو روز است چیزی نداریم. حضرت پرسید: چرا نگفتی تا تهیه کنم؟ عرض کرد: یا أباالحَسَنِ! إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ مالاتَقدِرُ عَلَیهِ». من از پروردگارم شرم دارم که تو را به سختی بیندازی که توان برآوردنش را نداشته باشی.
خدا را میتوان در عمل فرهنگی فاطمه (ص) نیز مشاهد کرد و یا توجه به خدا انگیزه ایثار به مراجعان به خانه فاطمه نیز باید مورد توجه قرار گیرد چرا که آیه ۸ سوره انسان «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا» زمانی نازل شد که به گفته اکثر مورخان، محدثان و مفسران شیعه و اهل سنت، حضرت علی، فاطمه (س)، حسن و حسین (ع) در ماه ذیحجه به خاطر نذری که کرده بودند سه روز روزه گرفتند. روز اول هنگام افطار مقدار نانی را که برای افطاری تهیه کرده بودند، به فقیری که در خانه را زد و تقاضای غذا کرد، دادند، روز دوم به یتیم و روز سوم به اسیر و به این ترتیب سه روز را فقط با آب روزه گرفتند. نکته مهم این است که این ایثار به تصریح آیه «لوجه الله» به خاطر خدا بود. یعنی آثار هم که یک عمل انسانی و اخلاقی است باید در مدار خواست خدا و رضایت خدا باشد. به کسی باشد و به نوعی باشد و از چیزی باشد که خدا میخواهد.
همین حس حضور سبب شده بود اهالی منزل شاهد توزیع عادلانه مسئولیتهای خانه بین خود و کارکنان خانه باشند؛ بنابراین خدا حتی در زندگی خصوصی حضرت فاطمه در تقسیم کارها با خادمان و کارکنان منزل هم حضور دارد و ایمانش صرفاً در محدوده اعتقاد و زندان قلب و مناسک مذهبی خاص و گوشه مسجد و خواندن نماز نیست. حضرت با سن کم و طی کمتر از ده سال زندگی مشترک با امیرمومنان (ع) صاحب ۶ فرزند (حسن و امام حسین (ع) و محسن که ۶ ماهه سقط شد و زینب کبری، زینب صغری یا امکلثوم و سکینه) شد و شرایط سختی در آن دوران آغازین اسلام در مدینه داشت تا اینکه تصمیمی گرفتند کمک کاری داشته باشند. به تناسب فرهنگ آن زمان که کنیزها به عنوان سازوکار کمک به مردم بودند، آنها هم صاحب کنیزی به نام فضه شدند که انصافاً شخصیت عجیبی هم داشت و من در کتاب فضه همراز زهرا (س) به بخشی از شخصیت وی اشاره کردهام. در هر حال فضه خادم این خانواده بود، اما ببینید عدالتی که خداوند در قرآن به آن دستور میدهد «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» چطور در خانه فاطمه حضور دارد. حضرت زهرا (س) کارها را تقسیم کرد به این صورت که یک روز حضرت کار کند و فضه به کارهای خودش برسد و روز بعد برعکس.
خداوند زمانی هم که کسی برای استفاده علمی و معرفتی به خانه فاطمه میآمد حضور داشت یعنی فاطمه در نحوه تعامل با این افراد نیز مطابق خواست الهی عمل میکرد، روایت شده است که بانویی به محضر حضرت آمد و عرض کرد مادر ناتوانی دارم که درباره نماز به احکام و مسائل آن ناآگاه است، مرا نزد شما فرستاده، تا آن احکام را از شما بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. او ده سوال پشت سر هم پرسید و پاسخ آنها را دریافت کرد ولی دیگر از سوال کردن خجالت کشید و اظهار کرد که بیش از این شما را زحمت نمیدهم. حالا برخورد فاطمه (س) را ببینید! حضرت بازهم پای خدا را وسط میکشد و توجه به پاداش الهی، معیار پاسخ و نوع برخورد فاطمه با او میشود و میفرماید: آنچه نمیدانی بپرس آیا شخصی را میشناسی که در برابر صد هزار دینار اجیر شود که فقط یک روز بار سنگینی را بالای بام ببرد و اظهار خستگی کند؟ او عرض کرد: نه. فاطمه فرمود: من نیز در پیشگاه خداوند اجیر شدهام که در برابر هر مسألهای که میپرسی و به تو پاسخ میدهم، پاداش بسیار بگیرم که اگر بین زمین تا عرش را پر از گوهر ناب کنند و به من بدهند، باز ارزش آن پاداش، بیشتر است و بعد هم فرمود از پدرم رسول خدا (ص) فرمود: علمای شیعه ما در قیامت به مقدار علمشان و به اندازه تلاششان در راهنمایی مردم پاداش میبرند.
میبینید که در همه ابعاد زندگی فاطمه در محدوده خانه خودش و رد همه روابط از همسرداری تا همسایه داری از تعامل با کارکنان منزل تا مراجعان علمی و معیشتی در همه و همه فاطمه میدان را مناسب می بیند که آن گونه که خدا میخواهد رفتار کند. این یعنی ایمان به خدا. ایمان به خدا فقط نباید در قلب بماند یا فقط در عبادات مناسکی فردی و جمعی خود را نشان بدهد که این هم خیلی مهم است ولی ایمان زمانی که در عرصه حیات خانوادگی و اجتماعی خود را نشان دهد در قالب عمل صالح ظاهر میشود و این عمل صالح فرد فرد انسانهای مؤمن است که وقتی جمع میشود، جامعه ایمانی را شکل میدهد. اگر هر خانه که کوچکترین واحد اجتماعی است بر مدار ایمان به خدا اداره بشود شاهد آن خواهیم بود که جامعه نیز بر مدار ایمان به خدا، اداره میشود. مشکل این است که به جای توجه به تربیت توحیدی خانواده، خانواده را بی سرپرست و در هیاهوی مشکلات اقتصادی و فرهنگی و رسانهای رها کردهایم و انتظار داریم با اینکه در واحدهای اجتماعی جو کاشتهایم، در واحد کشوری گندم اعلی درو کنیم.