شناسهٔ خبر: 70078722 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رکنا | لینک خبر

در گفت و گو با پژوهشگر اجتماعی مطرح شد

حجاب در میدان سیاست؛ ابزار یا ارزش؟ / وقتی سیاست‌های قهری، سرمایه‌های اجتماعی را می‌سوزاند

رکنا اجتماعی ، موضوع حجاب و عفاف بار دیگر به صدر اخبار ایران بازگشته است؛ اما آیا تکیه بر سیاست‌های قهری و ابزارسازی سیاسی از حجاب، راه‌حل این چالش عمیق اجتماعی است؟ پژوهشگران معتقدند ناکارآمدی رویکردهای مدیریتی، نه‌تنها فاصله میان نسل‌ها را عمیق‌تر کرده، بلکه جامعه‌ای مطالبه‌گر و پرسش‌گر را با بحران هویتی مواجه ساخته است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مبحث حجاب و عفاف در ایران به یکی از چالش‌های جدی میان گروه‌های اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. این مسئله، در میان فاصله عمیق نسلی و ارتباطی که بین نسل‌ها در ایران وجود دارد، حتی به یک جدال فراگیر نیز مبدل شده است. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد برخی از افراد در رده‌های سیاسی کشور از موضوع حجاب به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی یا کسب امتیازات خاص بهره می‌برند.

در روزهای اخیر، قانون حجاب و عفاف بار دیگر به صدر اخبار ایران بازگشته است. این در حالی است که کشور با مسائل مهم دیگری نظیر اقتصاد نابسامان، بحران‌های انرژی و تلاش‌ها برای برقراری دیپلماسی و توافقات بین‌المللی مواجه است. توجه دوباره به مبحث حجاب در چنین شرایطی، نیازمند درایت و ذکاوت مدیران استراتژیک کشور است تا بتوانند این موضوع را به شیوه‌ای متعادل و سازنده مدیریت کنند.

در این میان، بررسی این مسئله اجتماعی و فرهنگی نیازمند رویکردی جامع و عمیق است که علاوه بر در نظر گرفتن ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی، به کاهش تنش‌ها و ایجاد زمینه‌ای برای گفتگوی موثر میان نسل‌ها نیز توجه داشته باشد. پرداختن به موضوع حجاب و عفاف با هدف بهره‌برداری سیاسی، نه تنها به حل مشکلات موجود کمکی نمی‌کند، بلکه می‌تواند به افزایش شکاف اجتماعی و فرهنگی نیز دامن بزند. در چنین شرایطی، اتخاذ رویکردی مدبرانه و بر پایه تعامل، می‌تواند به جایگاه بهتری برای حل این چالش منجر شود.

چالش‌های تربیتی فرزندان انقلاب: نقد سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی حاکمیت

روزگذشته مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشور در دومین گفت و گو تلویزیونی خود از عفاف و حجاب و قانون حجاب و عفاف گفت.

آقای کیارسی تحلیل گر مسائل اجتماعی

مرتضی کیارسی - پژوهشگر اجتماعی در واکنش به سخنان مسعود پزشکیان با طرح این سوال که سهم حاکمیت در تربیت فرزندان انقلاب ۵۷ چقدر است؟ اینگونه  به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: رئیس‌جمهور به نکته مهمی اشاره کرد؛ اگر امروز فرزندان ما درک عمیق و مکتبی از حجاب اسلامی ندارند و تنها به صورت ظاهری یا ژنتیکی این موضوع را پذیرفته‌اند، مشکل از کجاست؟ باید این کاستی را در روش‌ها و نگرش‌های متولیانی جستجو کنیم که طی دهه‌ها، در سیاست‌گذاری‌های آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی، جایگاهی برای واقع‌گرایی و منطق قائل نشده‌اند و به‌جای آن، رویکردهایی ساده‌انگارانه و غیرمنعطف را برگزیده‌اند.

کیارسی با بیان اینکه فرزندی که در نظام اسلامی متولد شده، در خانواده‌ای مسلمان رشد کرده، پای برنامه‌های مذهبی صداوسیما نشسته، در آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌های اسلامی تحصیل کرده و تحت قوانین جامعه اسلامی زندگی کرده است، اگر امروز هنجارشکن به نظر می‌رسد، باید ریشه مشکل را در ساختارها، روش‌ها و بینش‌های مدیریتی جستجو کرد نه در دشمنان خارجی یا عوامل بیگانه که همواره بهانه‌ای برای پوشاندن ضعف‌ها بوده‌اند گفت: دشمن مشخص و عیان است و وظیفه‌اش نفوذ فرهنگی و عقیدتی برای تغییر باورها و ارزش‌هاست. اما سوال اصلی اینجاست: حاکمیت طی بیش از چهل سال، با صرف هزاران میلیارد تومان بودجه و فعالیت بیش از ۲۵ نهاد و دستگاه فرهنگی و آموزشی، چقدر در تربیت فرزندان انقلاب موفق بوده است؟ اگر دستاورد این تلاش‌ها ناکافی است، چرا هنوز به همان رویکردها ادامه می‌دهیم؟

مرتضی کیارسی ادامه داد: امروز با صرف بودجه‌های کلان، یگان‌های اجرایی برای ارشاد دختران جامعه به خیابان‌ها می‌آیند. نتیجه این سیاست‌ها گاهی تهدید امنیت ملی به خاطر مسائل ظاهری می‌شود. این در حالی است که بسیاری از جوانان، آرزوهایشان را در سفارت‌خانه کشورهای دیگر جستجو می‌کنند.فرزندان انقلاب در طول ۱۶ سال آموزش رسمی، فرصت کافی برای شکل‌گیری اندیشه و شخصیت تحت هدایت نظام تعلیم و تربیت داشته‌اند. اگر خروجی این نظام همچنان با استانداردهای مورد انتظار فاصله دارد، تجربه نشان داده است که مشکل در ساختار و روش‌هاست، نه در افراد.

این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه نسل امروز در فضایی متفاوت رشد کرده است گفت: تلفن همراه و اینترنت به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی آن‌ها تبدیل شده‌اند. این نسل مشاهده می‌کند، تحلیل می‌کند و مطالبه‌گر است. آن‌ها با تکنولوژی‌های نوین پرورش یافته‌اند و شخصیت‌هایی جسور و کنش‌گر دارند. سوال اینجاست: آیا با این نسل می‌توان با همان ادبیات و روش‌های دهه‌های ابتدایی انقلاب تعامل کرد؟

کیارسی با گفتن از اینکه یکی از معضلات اساسی در حوزه مدیریت فرهنگی و اجتماعی، نبود متولی و سیاست‌گذار واحد است ادامه داد: رویکردهای قهری و غیرمنطقی، به جای تکیه بر عقلانیت و واقع‌گرایی، معمولاً نتایج منفی به دنبال دارند. تصمیمات هیجانی نه تنها مسائل را حل نمی‌کنند، بلکه اغلب بحران‌ها را تشدید می‌کنند. به همین دلیل است که یک مسئله ساده اجتماعی گاهی به بحران سیاسی و امنیتی تبدیل می‌شود. راه‌حل در تمرکز بر پایش هوشمندانه تغییرات اجتماعی، توجه به ترکیب جمعیتی و درس گرفتن از تجربیات گذشته است. تغییرات سریع فناوری و سبک زندگی شهری ایجاب می‌کند که سیاست‌گذاری‌ها انعطاف‌پذیرتر و به‌روزتر باشند.

مرتضی کیارسی با اعلام اینکه تصمیمات فرهنگی و اجتماعی، به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی روزمره مردم، تأثیرات خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن نشان می‌دهند افزود: جامعه جوان و پویای ایران، نسبت به رویکردهای هیجانی و قهری حاکمیت به سرعت واکنش نشان می‌دهد. در این میان، نباید از تهدیدهای اجتماعی مانند افسردگی، بی‌انگیزگی و سرخوردگی که در میان جوانان، به‌ویژه بانوان، در حال گسترش است، غافل شد. این معضلات می‌توانند تهدیدی جدی برای نظام باشند، همان‌گونه که در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ نمود یافتند.

این پژوهشگر اجتماعی در پایان تاکید داشت: برای رسیدن به جامعه‌ای آرمانی، باید از روش‌های شکست‌خورده گذشته درس گرفت و به‌جای نگاه‌های تک‌بعدی و قهری، به واقعیت‌های جامعه و تغییرات نسل جدید توجه کرد. آینده از آنِ کسانی است که توانایی شنیدن، تحلیل و پاسخ‌گویی مناسب به نیازهای جامعه را داشته باشند