به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا غلامرضا معاون شهید قاسم سلیمانی اظهار داشت:واضح است که بعد از بیداری اسلامی و سقوط بعضی از دولت های غیر مردمی و وابسته به غرب چه اتفاقی افتاد، آمریکایی ها هوشیار شدند و تلاش کردند که فلش مبارزه را به طرف یکی از مقاومت ببرند و آن یعنی سوریه! تاریخ دوباره دارد تکرار می‌شود اما چرا آمریکا دوباره به سمت سوریه رفت؟ آن ها می‌خواستند به استعمار نوین در قبال سوریه برسند ولی چگونه ممکن بود؟! صحنه امروز مشابه همان ٢٠١١ شده یعنی تحرکاتی که در سوریه آغاز شد و در ٢٠١۴ داعش و تکفیر وارد عراق شد اما در عراق اتفاقی افتاد که نشان داد شاید تصوراتشان در این باره غلط از کار درآمده چون تصوری از شکل گیری حشد الشعبی نداشتند البته در سوریه هم دفاع وطنی شکل گرفت.
وی در برنامه ثریا افزود: به موازات ارتش سوریه، کاری را حاج قاسم شروع کرد با ابداع دفاع وطنی در عراق و سوریه و حاج حسین همدانی هم ادامه داد در سوریه آنطور که باید تکمیل نشد. امروز یکی از اقداماتی که برای سوریه ضروری است همین تکمیل دفاع وطنی ست که با هدایت ما باید انجام شود که ضعف ها و نقص های ارتش سوریه را پوشش بدهد. این صحنه در سوریه دوباره دارد تکرار می‌شود (حوادث ٢٠١١)که تا نزدیکی دروازه های دمشق و کاخ بشار اسد هم رفتند!
سوریه هزینه سنگینی در قبال مقاومت داد
غلامرضا اضافه کرد : سوریه یکی از ارکان مقاومت است، تحول سوریه ممکن است در عراق و یمن هم تاثیر بگذارد و بی ربط با غزه و لبنان هم نیست هر چند که کلید مقاومت فلسطین است. سوریه چه از زمان حافظ اسد که در کنار ما و در دفاع مقدس پشتیبان ایران بود و چه در زمان بشار اسد مرتب پیشنهادهای اغوا کننده ای از طرف آمریکا داشت که پشت مقاومت را خالی کند اما نپذیرفت و هزینه های زیاد و سنگینی را هم داد از جمله ورود داعش و پدیده تکفیر به این کشور.
ورود تکفیری ها به سوریه برای فراموشی فلسطین است
وی ادامه داد : یکی از اهداف ورود آن ها به سوریه فراموشی فلسطین بوده و هست. طوفان الاقصی به دو دلیل اتفاق افتاد، روند داخلی فلسطین و منطقه. در داخل با روی کار آمدن نتانیاهو و گسترش شهرک نشینی، یهودی سازی و تعرض به مسجد الاقصی کلید طوفان الاقصی زده شد. هدف تکفیر هم الان این است که نام فلسطین دفن بشود. در کنار این تحولات داخلی با روی کار آمدن ترامپ و آن معادله قرن، بنا بود که کرانه باختری به سرزمین های اشغالی ملحق شود اما پیمان ابراهیم و یا همان نظم نوین در منطقه که پوسته اش سیاسی و مغزش اقتصادی ست چگونه با طوفان الاقصی منتفی شد؟ در سال ٢٠١١ سران عرب در بیروت ابتکار عملی داشتند که معروف شد به طرح ریاض برای دو دولتی در فلسطین و به مرور زمان مسئله کشورهای عربی شد تکفیر در منطقه و رفته رفته با اسرائیل شروع کردند به عادی سازی. در صلح و ابتکارِ عمل سران عرب این عادی سازی پیش بینی شده بود و قرار بود که فلسطین دیگر مسئله ای برای سران عرب نباشد. طوفان الاقصی این معادله را بهم زد تا نام فلسطین دوباره بیفتد بر سر زبان ها و این بار مقاومت فراگیر شد در دنیا علیرغم جنایت هایی که اسرائیل در قبال غزه مظلوم انجام داد و زمانی که به رژیم صهیونیستی فشار آمد و در مخمصه گرفتار شد تن به آتش بس با لبنان داد چرا که نه به آزاد سازی اسرا رسید و نه به حماس پایان داد.
اسرائیل نتوانست اهداف آمریکا در لبنان را محقق کند
معاون اسبق شهید سلیمانی در نیروی قدس سپاه گفت: همین هایی که مدعی هولوکاست و کوره های آدم سوزی بودند امروز خودشان به نقطه ای رسیدند که در مقابل مردم بی سلاح از فناوری های در جنگ استفاده می‌کنند که بدن انسان را ذوب می‌کند! و بعد رسیدند به لبنان و آغاز درگیری با حزب الله با آن اتفاق پیجر ها که خیلی هم ناگوار بود برای لبنان و بعد هم کمپین ترور فرماندهان ارشد و سید حسن که هر ارتشی در هر کجای دنیا این آسیب های مکرر و سریالی را می‌دید تا الان فروپاشیده بود و تمام شده بود اما حزب الله ظرف دو هفته خودش را پیدا کرد و مقابل ۵ لشکر اسرائیل ایستاد که ۶٠ هزار نفر را با پیشرفته ترین سلاح ها شامل میشد. حزب الله دو ماه مقاومت کرد و اسرائیل نتوانست بیاید جلو و خودش را تثبیت کند. وقتی می‌خواهیم در مورد صحنه غزه و لبنان صحبت کنیم باید از نیمه پری که واقعی است و نه ساخته خیال هم حرف بزنیم. آمریکایی ها متوجه شدند که اسرائیل نمی‌تواند اهدافش را در لبنان محقق کند و حالا باید آتش بس ابتکاری آمریکا را قبول می‌کرد.
محمد رضا غلامرضا اضافه کرد: در یک مقطعی در سوریه ١٣٠ هزار تروریست تکفیری در بیش از ٨٠٠ گروه کوچک و بزرگ قرار داشتند که رفته رفته این کشور را تحت فشار قرار دادند. پیش بینی وزیر خارجه وقت ترکیه این بود که نظام بشار اسد سقوط می‌کند و به سران و مسئولان ما هم گفت که ما واسطه می‌شویم بین شما و بعضی از این گروه ها برای مذاکره! که حداقل منافع شما در سوریه حفظ شود سال ها گذشته و این اتفاق یعنی سرنگونی حاکمیت سوریه اتفاق نیفتاده. چندین سال قبل از شهادت حاج قاسم یکی از اندیشکده های غربی آمده بود و عوامل ترور حاج قاسم را توضیح داده بود که چرا این مرد باید ترور شود، یکی از موضوعات همین خط آتشی بود که شهید حاج قاسم سلیمانی ایجاد کرد در سوریه برای مقابله با تکفیر که به صورت زمینی تا سواحل مدیترانه ادامه پیدا می‌کرد و منافع بزرگ و مهم اقتصادی برای مقاومت و ایران داشت که هم از بعد نظامی، اقتصادی و امنیتی میشد برای عراق، لبنان، سوریه و ما حائز اهمیت باشد.
ترکیه و عملیات فریب علیه سوریه!
غلامرضا با این توضیح که امروز جبهه النصره و جولانی (رهبر کنونی تحریر الشام) که در ٢٠١١ این جبهه را تشکیل داد و از القاعده جدا شد گسترش پیدا کرده و تحولات امروز در سوریه را رقم زده افزود: از دو ماه پیش این ها با بعضی از طرف های عربی و اسرائیل ارتباطشان بیشتر شد و در مقابل ترک ها تضمین دادند به سران عرب که اولویت با غزه است و این جبهه در منطقه به سوریه، عراق و... کاری ندارد! و امروز می‌بینیم که این فریب ترک ها بود در حالی که میشد با ادامه نبرد در حلب و ادلب در زمان داعش، جبهه النصره هم نابود بشود اما ترکیه این عملیات فریب را انجام داد و دست به مسلح زدن این ها زد تا به امروز و در این ۶ سال با طراحی هایی که کردند درست در جایی که با آتش بس محور مقاومت میشد دوباره جان بگیرد ترکیه و اسرائیل این جبهه را به جان سوریه انداختند.
وی ادامه داد : ترکیه دشمن سوریه است و ارتش سوریه باید این پیشگیری را انجام می‌داد. چرا امروز نتانیاهو از جنگ موجودیتی حرف می‌زند؟ اسرائیلی ها حاضر شدند اعتبار جهانی شان را زیر سوال ببرند اما بازدارندگی برگردد! در قضیه و ماجرای سوریه وقتی دیدند چاره در این است که این آتش به جان سوریه و به طور کلی مقاومت بیفتد هیچ ترسی از این ندارند تا صحنه دوباره برایشان عوض شود. کشورها زمان صلح باید خودشان را برای روز جنگ آماده کنند و سوریه هم باید این کار را می‌کرد هر چند که تمامیت ارضی و حاکمیتی این کشور به طور کامل در دست دولت نیست. ارتش سوریه با رسانه باخت و باید از دل این تهدید برای خودش فرصت ایجاد کند.
ارتش سوریه قافیه جنگ اطلاعاتی را باخت
غلامرضا گفت: ارتش سوریه قبل از اینکه در میدان از تروریست ها شکست بخورد و غافلگیر شود در بعد اطلاعاتی شکست خورد. اگر برآورد هم کرده بود پیشگیری نکرد و فقط توجه کرد به تضمینی که فریب بود. امروز مقاومت و رسانه آن حتی در صدا و سیمای خودمان هم غریب است! چرا نباید شبکه ای داشته باشیم که این شبکه فرهنگ مقاومت را برای مردم بازگو کند؟ امروز معرف تشیع و معارف ما شده تیک تاک! چرا خودمان نباید این کار را بکنیم؟ این فراگیری مقاومت محقق نمی‌شود مگر اینکه کوتاهی نکنیم تا نصرت خدا برسد و این رسالت ماست برای ایجاد یک شبکه چند زبانه و منسجم برای مقاومت.
در بخش دیگری سید محمدحسن حسینی خبرنگار صداوسیما طی ارتباط مستقیم از منطقه زینبیه سوریه گفت: در ١۴ ماه جنگ در غزه و جنوب لبنان این دیدگاه بین اسرائیل و آمریکا مطرح بود که ادامه جنگ فرسایشی در غزه و لبنان باعث می‌شود که رژیم صهیونیستی به طور مستقیم هزینه بدهد و این هزینه ممکن است به یک هزینه حساس موجودیتی تبدیل بشود و بهترین گزینه این است که جنگ از داخل و درون خانه صهیونیست ها در فلسطین اشغالی به بیرون منتقل شود. در جنگ رژیم و لبنان جبهه داخلی آن ها به شدت درگیر شد و این نخستین بار بود که آن ها در طول شب و روز باید به پناهگاه ها میرفتند. همزمان با آتش بس در جنوب لبنان، خبری که از شمال سوریه و از ادلب به طرف حلب منتشر شد باعث شد که تکفیری ها بخش هایی از این مناطق را در اختیار بگیرند، این گروه ها پیش از این بارها در خود ادلب با هم درگیر شده بودند چرا که این گروه ها حتی با هم تناقض دارند اما چه شد که این ها در یک عملیات مشترک شرکت کردند؟! مشخص است رهبران خارجی آن ها را هدایت می‌کنند آن هم برای یک هدفی که مشخص بود و مهم ترین آن رسیدن به حلب و گرفتن این شهر بود.
وی افزود: وضعیت الان این طور شده که در شمال شهر حماه که تقریبا در بخش میانی سوریه است گروه های تروریستی زمین گیر شدند و حتی ضد حمله ای که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به آن ها زده باعث عقب نشینی ها تکفیری ها شده که اگر حماه گرفته میشد قطعا شهر دیگری هم سقوط می‌کرد. محور دوم عملیاتی که ممکن است علیه آن ها شروع شود نیز از شرق حلب است که
اگر این ها می‌رسیدند به حمس و بخش میانی سوریه و شاهراه غرب و شرق سوریه و مرز عراق، عملا تمام خطوط ارتباطی شرق و غرب سوریه و شمال و جنوب و ارتباط جغرافیایی با محور مقاومت می‌توانست قطع بشود. این خط دفاعی در شمال حماه فعلا مانع رسیدن به مرکز سوریه شده اما شهر حلب در اشغال کامل تکفیری هاست اینکه چرا این اتفاق افتاد دلیلش آغاز حمله از ادلب به حلب است که قطعا با مدیریت کامل امریکا صورت گرفت که در این چند سال آن ها را مسلح کرده اند و حتی برای نخستین بار از سلاح های پیشرفته از جمله پهپاد هم استفاده کرده اند!
سوریه باید به درک بسیج عمومی و مردمی برسد
حسینی ادامه داد: بعد از پیروزی های مقاومت در سوریه، این کشور وارد تعاملات سیاسی با برخی از کشورهایی شد که وارد عادی سازی با اسرائیل شده بودند و در این بین سوریه به اتحادیه عرب هم برگشت و این فضا در افکار عمومی سوریه ایجاد شد که بحران و جنگ تمام شده اما این حادثه باعث غافلگیری سوریه شد و ما دیدیم که آمریکایی ها باز هم عملیات فریب افکار عمومی را به خوبی انجام دادند. تکفیری ها وارد جنگ روانی هم شده و بسیج مردمی که از زمان داعش رنگ باخته است باید در مقابل آن ها بایستد. حتی شایعه شده بود که منطقه زینبیه هم اشغال شده به اضافه خبرهایی از کودتا و... که اگر مردم و افکار عمومی این را بخواهند قبول کنند شاید این فریب به واقعیت میدانی هم منجر شود.
حاکمیت دولت سوریه پاره پاره شده!
محسن مقصودی مجری برنامه نیز با ذکر این مهم که اگرچه حزب الله هزینه زیادی داد و شهدای عزیزی را تقدیم کرد اما اسرائیل به خواسته های خود در قبال حزب الله نرسید و به آتش بس تن داد گفت: این نشان دهنده پابرجا بودن مقاومت است اما آن چیزی که در روزهای اخیر مردم را نگران کرده حوادث سوریه است. اتفاقات و تحولات دنیا روی دور تند افتاده یعنی ما در همین سال ها چیزهایی را شاهدش بودیم که شاید باید بیست سی سال منتظرش بودیم! این موج نفرت از اسرائیل رسید به دانشگاه های آمریکا یا ایران عزیزمان دو بار اسرائیل را هدف قرار داد، کارهای خیره کننده یمنی ها و... که هر کدام آرزوی نوجوانی و جوانی ما بود.
وی افزود: ما در سوریه شهدای عزیزی تقدیم کردیم به ویژه در همین منطقه حلب و اطراف و مردم نگرانند از اوضاع سوریه. حلب برای ما شهر شهداست، جای جای این شهر و وجب به وجبش خون شهدای مدافع حرم است که ریخته و ما امیدواریم که دوباره حلبی که با خون دل ها آزاد شد دوباره به دست تکفیری ها نیفتد. سوال مردم در خصوص سوریه حالا این شده که چه اتفاقی افتاد در این ۴ روز و آیا ارتش و دولت سوریه و حتی مقاومت غافلگیر شده؟ هر چند که امیدواریم که اخبار خوبی از حلب برسد اما این هم خودش یک هزینه است که حلبی را که با آن همه نثار خون آزاد شد دوباره در محاصره ببینیم و از دست رفتنش خسارت است. هر کدام از این محلات و مناطق سوریه که امروز به دست تکفیر افتاده صد ها شهید را در دل خودش دارد و این پیشروی تکفیری ها در سوریه واقعا جای سوال دارد برای مردم که چرا این اتفاق افتاد، در ادلب چه شد که این ها ماندند و پشت صحنه اش چه بود که چند ساعت بعد از توافق آتش بس در لبنان این جبهه علیه مقاومت در سوریه آغاز شد!
مقصودی در پایان گفت: با اینکه با دلاوری مدافعان حرم و حمایت ارتش سوریه در جنگ با داعش تمامیت ارضی این کشور حفظ شد اما این کشور چند پاره شد و حاکمیت سوریه در وسعت جغرافیایی اش در تمام مناطق پابرجا نماند و در بخش های زیادی از دست رفت. بخش هایی از شرق و شمال شرقی سوریه محل آن هایست که آمریکا حامی آن هاست و هنوز در حال غارت چاه های نفت این قسمت است و اگر اقتصاد این کشور دچار مشکل است به خاطر همین غارت نفت و حتی زمین های کشاورزی در این منطقه است. اصرار حاج قاسم به آزادسازی بوکمال بر این بود که این منطقه نقطه تلاقی مقاومت بود که به عراق و در نهایت ایران می‌رسید. در بخش شمال هم بخش هایی در اختیار ترکیه است که خیلی از گروه های وابسته به ترکیه در این مناطق ساکن اند اما آن اتفاقی که افتاد در سوریه علیرغم آزاد سازی به دست مدافعان حرم و آزادسازی حلب، ادلب، تدمر و...، همچنان این است که بیش از یک سوم سوریه تحت اشغال است و تحت حاکمیت دولت این کشور قرار ندارد.
۳۱۱۳۱۱