الف: در روزهای اخیر طرح اینکه عادل فردوسیپور اجازه انجام گزارش زنده فوتبال را در پلت فرم آپارات ندارد و یا حاشیه های مربوط به برنامه تازه سروش صحت با نام «اکنون» در فیلمو؛ دوباره ماجرای قدیمی چالش میان ساترا و وزارت ارشاد را در مرکز توجه قرار داد. ساترا مخفف سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است که مسئولیت تنظیمگریِ رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی ایران را بر عهده دارد. این سازمان طبق اصل ۴۴ قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان و نیز بر اساس ابلاغ به ریاست جمهور (به عنوان ریاست شورای عالی فضای مجازی) تشکیل شدهاست.
اما تنش ساترا و وزارت ارشاد به طور عمده مربوط به تولیداتی است که این روزها به عنوان شبکه نمایش خانگی می شناسیم. ساترا معتقد است این تولیدات برای اینکه امکان تولید و پخش داشته باشند، باید از این نهاد وابسته به صدا و سیما مجوز بگیرند. این درحالی است وزارت ارشاد مدعی است که تولیدات شبکه خانگی که خارج از چهارچوب صدا و سیما تولید می شوند، همانند دیگر تولیدات نمایشی، باید مجوز خود را از وزارت ارشاد بگیرند.این کاری است که تا سالهای سال توسط تولیدات شبکه نمایش خانگی یا شبکه ویدئویی انجام می شد و صدا و سیما نیز در این زمینه مشکلی نداشت. اما رونق شبکه خانگی و رشد تولیدات آن، بخصوص در ایام کرونا، چنان اوج گرفت که نه تنها دیگر رقیبی جدی برای صدا و سیما محسوب می شد، بلکه در برخی زمینه ها از تلویزیون نیز پیشی گرفته بود.
این ماجرا همزمان شد با پیشرفت های تکنولوژیکی که تولیدات شبکه خانگی را از شکل سی دی یا دی وی دی به فرمت دیجیتال در فضای مجازی سوق میداد. در چنین شرایطی زمینه برای طرح مسئله نظارت بر تولیدات توسط صدا و سیما بیش از هر زمانی مهیا بود و شکل گیری ساترا نیز در همین راستا صورت پذیرفت و چالشهای گوناگونی را نیز در پی داشت. حقیقت این است در شرایطی متعادل، نباید مرجعیت صدور مجوز تولید و نظارت بر محصولات شبکه خانگی، تا این اندازه محل بحث و چالش باشد. با فرض اینکه چنین تولیداتی نیازمند کسب مجوز و نظارت باشند، چه فرق می کند وزارت ارشاد این کار را انجام بدهد یا ساترا. مگر اینکه بپذیریم در این زمینه دستور العمل و یا روش بدون ابهامی وجود ندارد به گونه ای که جلوی نظرات سلیقه ای را گرفته و مراحل آن طی روند قانونی مشخصی انجام شوند. اگر بحث فقط نظارتی سازنده و پیشگیرانه است چه فرق می کند این کار را ارشاد انجام دهد یا صدا و سیما؟
اما اصرار و پافشاری هر دو سازمان به گونه ای است به چنین شائبه هایی دامن می زند. بخصوص در مورد ساترا که خود زیر مجموعه موسسه ای است که در این زمینه فعالیت تولیدی دارد و رقیب شبکه خانگی محسوب می شود. بنابراین در صورت پذیرش متولی گری ساترا در این زمینه، آثار تولید شده توسط شبکه خانگی برای اینکه اجازه پخش داشته باشند نیازمند مهر تایید نهادی هستند که خود اصلیترین رقیب شبکه خانگی است. این مسئله فارغ از قضاوت در این باره که کدام نهاد باید متولی نظارت بر تولیدات تصویری و نمایشی باشند، به تدریج مشکلاتی اجتناب ناپذیر را می تواند به همراه داشته باشد. مگر این که ساترا توانایی انجام وظایف خود را به گونه ای که شائبه بر انگیز نباشد داشته باشد. نکته ای که در ماجراهای اخیر مانند ماجرای گزارش زنده فوتبال توسط عادل فردوسی پور در پلت فرم آپارات چندان بدان توجهی نشد.
در واقع مساله این است که اگر فردوسی پور اجازه گزارش ورزشی و اجرای برنامه را نداشته باشد، این حکم باید در همه پلتفرم های صوتی و تصویری مصداق داشته باشد. اما تقریبا همزمان با حاشیه های مربوط به بازگشت فردوسی پور به تلویزیون، پیمان جبلی طی سخنانی از صحبت خود با فردوسی پور و دعوت از او برای بازگشت به صدا و سیما و البته پاسخ منفی فردوسی پور سخن گفت! با این فرض به نتیجه می رسیم که فردوسی پور منعی برای اجرا و یا گزارش ورزشی ندارد. اما چگونه است که وقتی او در آپارات به گزارش زنده میپردازد، دارای منع قانونی می شود، اما اگر همین کار را در صدا و سیما انجام دهد بدون مشکل است!
خلاصه مطلب اینکه امیدواریم هر نهادی متولی نظارت بر تولیدات فضای مجازی یا شبکه خانگی می شود،به شکلی مستقل به این مهم پرداخته و نهایتا آن را اگرنه به یک فرصت که لااقل به تهدیدی کیفی بدل نکند.