لیزنا، رحمت الله فتاحی، معلم بازنشسته دانشگاه فردوسی مشهد:
درآمد:
آیا شما هم تا بحال به این مسله اندیشیده اید که خیلی وقتها افراد فقط خود را می بینند و دیگران را نادیده می انگارند؟ نادیده انگاری یعنی اینکه فرد نسبت به دیگران نابینا می شود، فقط به خودش و نیازهای خودش می اندیشد و رفتارهای خود را، بدون توجه به دیگران، بر پایه همین ذهنیت تعریف و اجرا می کند. چنین فردی وجود دیگران و حقوق و نیازهای آنان را نمی بیند و نمی پذیرد. در نیتجه، خود را مرکز همه چیز از جمله خانواده و یا اجتماع می داند و بر همین مبنا به خود اجازه می دهد فقط نیازهای خود را در اولویت قرار دهد، و هر رفتاری که مناسب موقعیت، منافع و حال خودش باشد بروز دهد. این یک مسئله بسیار مهم ذهنی، روانی و فرهنگی است که از سوی اندیشمندان جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد.
ریشه ها و عوامل شکل گیری نادیده انگاری در جامعه
شکل گیری نادیده انگاری اجتماعی، در عمق خود، ریشه در نوع جهان بینی که در طول زمان در ذهن فرد شکل می گیرد دارد. به بیان دیگر، نادیده انگاری ناشی از نوع جهان بینی انسانهاست. تفاوت میان افراد با هم و جوامع با هم در نوع جهان بینی آنهاست. جهان بینی مهمترین بستر برای شکل گیری نوع اندیشه و نوع رفتار فردی و اجتماعی است. اگر فرد تحت تاثیر اندیشه های بزرگان از جمله فیلسوفان، سیاستمداران، مورخان، ادیبان، و هنرمندان مطرح و بویژه خانواده فرهنگ دوست خود رشد کرده باشد با اطمینان زیاد می توان گفت او انسانی آگاه و دارای جهان بینی متعالی است. آشکار است که چنین فردی در ارتباط با انسانهای دیگر و جامعه از احساس مسئولیت بالا برخوردار است و در نتیجه، شخصیت و حقوق دیگران را نادیده نمی گیرد و پایمال نمی کند.
عوامل گوناگونی از حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی موجب بروز این مسئله بزرگ در فرهنگ جامعه شده و می شود. نادیده انگاری یا نادیده گرفتن دیگران (درواقع، نادیده گرفتن وجود و حقوق افراد) تحت تاثیر عوامل گوناگون، اکنون و شوربختانه، به یک فرهنگ همگانی تبدیل شده و بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه گرفتار این گونه ذهنیت و رفتار غیرانسانی شده اند. از همین رو و به دلیل وجود خیل بزرگی از افراد نادیده انگار، جامعه دچار آسیبهای مخربی شده است. آسیبهایی که نادیده انگاران بدون توجه به شخصیت و حقوق سایر افراد جامعه ایجاد کرده اند بسیار قابل ملاحظه است. به بیان دیگر، نادیده انگاری موجب کج اندیشی و کج رفتاری جمعی و در پی آن، به افت اخلاقی در سطح فرد و جامعه و سرانجام، به سقوط اجتماعی منجر می شود.
نمونه هایی آشکار از نادیده انگاری در عرصه های گوناگون
عدم توجه به ساده ترین حقوق فردی و عمومی به شکلهای مختلف در رفتارهای برخی افراد جامعه جلوه گر شده که پیامدهای زیانبار گوناگونی در پی داشته و دارد. آنچه در زیر ارائه شده، تنها برخی از زمینه ها، مصداقها و نمونه های نادیده انگاری و بی توجهی به حقوق دیگران است. خود شما همه روزه مصداقهای فراوان و گوناگونی را شاهد بوده و هستید.
1. عرصه شخصی و خانوادگی
بارها رخدادها و رفتارهایی در زندگی خانوادگی مشاهده می شود که نمونه های بارز نادیده انگاری در این عرصه است:
- برخوردهای نابجا یا خشونت آمیز والدین با فرزندان که به معنای نادیده گرفتن شخصیت و حقوق اولیه آنهاست.
- عدم توجه والدین به نیازهای متعارف فرزندان از جمله حق انتخاب رشته تحصیلی، شغل، همسر، و مکان و یا شهر برای سکونت.
- بی احترامی فرزندان به والدین، بویژه در مقابل دیگران که نشانگر خراب کردن شخصیت و عدم رعایت حقوق مسلم آنهاست.
- ناآگاه گذاردن والدین از سوی فرزندان و عدم مشورت درباره تصمیم های مهم زندگی که از جمله بدترین نوع نادیده انگاری به شمار می رود.
2. عرصه عمومی (اجتماعی و شهروندی)
نمونه های فراوانی همه روزه از نادیده انگاری در میان افراد جامعه دیده می شود. بخشی از این نادیده انگاریها به دلیل تکرار فراوان، از دید جامعه حتی روشنفکران و منتقدان فراموش شده است و بازخوردی درباره آنها در جامعه ابراز نمی شود.
یکی از مصداقهای بارز نادیده انگاری در عرصه عمومی، عدم توجه به قوانین، اخلاق و فرهنگ شهروندی است. هر یک از ما ممکن است در طول روز و در ارتباط با دیگران فراموش کنیم که نه تنها همه افراد از حقوق شهروندی برخوردارند بلکه به دلیل رفتارهای ضداخلاقی خود ما، ممکن است موجب پایمال شدن حقوق آنها شویم. جالب آنکه اساسا توجه نداریم و آگاه نیستیم که چنین رفتاری باعث تضعیف شخصیت و از بین رفتن حقوق دیگران می شود. به سخن دیگر، ما از وجود منشور شهروندی مورد پذیرش جامعه که بتواند بسیاری از زمینه های زندگی اجتماعی اصلاح کند ناآگاه هستیم.
به عنوان یکی از شایع ترین انواع نادیده انگاری حقوق دیگران، انواع تخلفات در شیوه رانندگی از سوی بسیاری از رانندگان است. نمونه های زیر را می توانید همه روزه و با بسامد زیاد ببینید:
- نادیده انگاشتن عابران پیاده از سوی رانندگان به هنگام عبور از خط ویژه عابران پیاده، عدم کاهش سرعت یا عدم توقف پیش از رسیدن به خط عابر. این یعنی عابران پیاده هیچ ارزشی برای ما ندارند و ما کلا آنها را نمی بینیم.
- نادیده انگاشتن رانندگان دیگر، عدم رعایت حق تقدم آنها و انجام ترمزهای ناگهانی یا سبقت ها و گردش به چپ و راست غیرمتعارف و خطرآفرین از سوی بسیاری از رانندگان. به بیان دیگر، برخی فقط خود را راننده و خیابانها را فقط از خود می دانند.
- استفاده نکردن از چراغ راهنما هنگام گردش به چپ یا راست. رانندگانی که از چراغ راهنما استفاده نمی کنند درواقع وجود و حضور رانندگان دیگر را نادیده می گیرند و آنها را در بلاتکلیفی تصمیم گیری در ادامه مسیر قرار می دهند.
- بوق زدن های بیجا، نور بالا انداختن بیجا در شب، حرکتهای بیجا (لایی کشیدن) و پخش موزیک با صدای بلند که موجب بهم خوردن کنترل سایر رانندگان و عصبی شدن آنها می شود.
- عبور ممنوع یا ورود ممنوع و اصرار در ادامه این کار که موجب کندی یا توقف حرکت سایر رانندگان و احتمالا برخوردهای کلامی یا فیزیکی میان رانندگان می شود.
- ریختن زباله از خودرو به بیرون و از بین بردن پاکیزگی و آراستگی خیابانها، که می تواند به معنای بی اهمیت بودن زیبایی محیط همگانی باشد.
و دهها نمونه دیگر در عرصه عمومی، مثلا در زمینه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی. بسیاری از مردم رفتار درستی در این زمینه ندارند و با نادیده گرفتن حقوق طبیعت موجب از بین رفتن آن و در نتیجه حقوق جامعه می شوند. دفع نامناسب زباله های خانگی و صنعتی و نابود کردن طبیعت، آلودگی، و زشتی محیط موجب نادیده گرفتن حقوق جامعه بشری می شود.
3. عرصه اداری و خدماتی
- عدم پایبندی به حقوق مدنی و منشور اخلاقی از سوی نهادهای دولتی، که از مهمترین زمینه های تحقیر شخصیت مراجعان و نادیده گرفتن افراد در احقاق حق خود است. برخی کارکنان نهادها و شرکتها تصور می کنند که مراجعان باید در خدمت آنها باشند و نه برعکس!
- بی احترامی کارکنان به مراجعان در اداره ها به شکل بدخلقی، ایرادگیری غیرمنطقی، تحقیر، عدم پاسخگویی درست و بموقع، معطل نگه داشتن، عدم شفافیت، منحرف کردن مسیر یا روند کارها، ...
- عدم احترام مدیران به شخصیت و کرامت کارکنان خود و حقوق مسلم آنها بویژه هنگامی که به شکل امر و نهی و یا توهین در مقابل دیگران انجام شود. برخی مدیران با نادیده انگاشتن حقوق انسانی کارکنان، آنها را همچون رعیت خود می پندارند.
- عدم رعایت حقوق کارکنان از سوی مدیران در زمینه تغییر پست، جابحایی و یا انتقال آنها بدون آگاهی کارکنان که مصداق بارز نادیده انگاری حقوق آنها می باشد.
- عدم تدوین منشور حقوق مراجعان و نشان ندادن آن در بسیاری از اداره ها
- تمسخر و تحقیر کارکنان توسط یکدیگر بویژه در برابر دیگران که نوعی نادیده گرفتن شخصیت و اعتبار طرف مقابل به شمار می رود و پیامدهای فراوان روانی و آسیبزا دارد.
- کم کاری و تمارض از سوی برخی کارکنان که در واقع نوعی نادیده گرفتن حقوق دولت و جامعه تلقی می شود.
- نادیده انگاشتن مراجعان از سوی برخی مراجعان دیگر در صف نوبت در اداره ها و مراکز تجاری با این هدف که کارشان را جلو بیندازند. این به معنای نادیده انگاشتن و پایمال کردن حقوق دیگران است.
4. عرصه اقتصاد و تجارت
- بسیاری از افرادی که در بخش خصوصی و تجاری فعالیت دارند تلاش می کنند به هر شکل ممکن به منافع و سود دلخواه خود برسند. به سخن دیگر، رسیدن به سود دلخواه اصلی ترین هدف آنان است و در این راه ممکن است به منافع مصرف کننده توجهی نداشته باشند. آنها با شیوه های گوناگون دروغ گویی، بزرگ نمایی، تقلب، کم فروشی و مانند آن حقوق مردم را نادیده می انگارند و به آنها زیان می رسانند. این فرهنگ اکنون در میان برخی افراد شاغل در دنیای تجارت به عنوان نوعی زرنگی و هوشمندی تجاری در نظر گرفته می شود.
5. عرصه فضای مجازی
- دنیای مجازی هم عرصه دیگری برای بسیاری از افراد به منظور تخریب دیگران و نادیده انگاشتن اخلاق عمومی است. با توجه به ویژگی های کنترل نشده و راحتی در پیام رسانی و تصویر رسانی و همچنین وجود امکانات گوناگون برای وارونه کردن واقعیتها و دروغگویی (بویژه هوش مصنوعی)، بخشی از این فضا به شکل یک محیط فاسد و خطرناک درآمده است. برخی افراد، بدون توجه به منزلت و شخصیت دیگران تلاش می کنند آنها را تخریب و بی آبرو کنند.
راههای برون رفت از این وضعیت
برپایه آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که بخش قابل توجهی از افراد جامعه، به دلایل گوناگون، دچار نابینایی یا کوته بینی شده و مسبب آسیبهای فراوان برای خود و دیگران گشته اند. این یک کاستی بزرگ در تفکر منطقی است. باید برای برون رفت از آن چاره ای اندیشید.
آشکار است که خردمندان همواره در تلاش بوده اند تا جامعه بر مشکلات و مسائل مبتلابه همگانی بی تفاوت نباشد و راهها و رویکردهایی را بیابد تا بتواند بر چالشهای کلان فکری ازجمله مساله نادیده انگاری و پایمال شدن حقوق فردی و اجتماعی فايق آید. آنچه در زیر آمده است برخی راهها و رویکردهای ممکن برای حل مشکل نادیده انگاری است:
- تلاش برای تعالی جهان بینی افراد جامعه با اجرای آموزشهای همگانی بویژه از دوران کودکی به منظور نهادینه شدن درک متقابل و رعایت حقوق انسانی و اجتماعی،
- ترویج اخلاق فردی و اجتماعی در رسانه های همگانی و در نظام آموزشی به منظور برجسته کردن فضیلتهای اخلاقی به عنوان یک معیار پایه در جامعه
- تقویت حس مسئولیت فردی در مقابل دیگران از سوی نظام آموزشی و نیز در رسانه ها
- تقویت حس مسئولیت در رسانه های همگانی نسبت به حقوق فردی و فرهنگ شهروندی
- تقویت حس مسئولیت فردی و احترام متقابل در مناسبات خانوادگی و اجتماعی
- تقویت حس مسئولیت فردی در برابر منشور حقوق شهروندی
از دیدگاه برخی افراد، که از جهان بینی متعالی برخوردار نیستند، انگار افراد دیگر انسان نیستند و هیچ حقی ندارند و نباید از حق خود دفاع کنند. اینگونه جهان بینی راه به جای درستی نمی برد و جامعه را دچار آسیب روانی می کند. به بیان دیگر، تداوم نادیده انگاری پیامدهای بسیار ناگوار و ویرانگری برای جامعه دارد.
باید تلاش کرد تا چنین جهان بینی های مخربی اصلاح شود. همه انسانها حق دارند که دیده شوند، باید دیده شوند، حقوق همه افراد باید مورد احترام قرار گیرد. این امر نیازمند آگاه سازی افراد در زمینه توجه به فرهنگ شهروندی و حقوق دیگران است. جامعه سالم راهی جز این ندارد که با آگاه سازی و ارتقای دیدگاه افراد نسبت به حقوق فردی و اجتماعی تلاش کند. در این راستا، برخی نهادهای اجتماعی نقش بسیار مهمی در شکل دهی به جهان بینی افراد جامعه دارند، از آنجمله دانشگاهها، رسانه ها، ناشران، نهادهای فرهنگی، موزه ها و بویژه کتابخانه ها.
نقش کتابخانه ها
همانگونه که پیشتر اشاره شد، نادیده انگاری یکی ازمعضلات فردی، اجتماعی و فرهنگی است. از این رو، باید از دیدگاه روانشناختی، جامعه شناختی و فرهنگی با آن برخورد کرد. در راستای حل چنین مسئله مهمی، و برای آگاه سازی افراد جامعه نسبت به احترام به شخصیت و حقوق فردی و اجتماعی، کتابخانه ها، به منزله یکی از نهادهای اجتماعی و فرهنگی پویا، می توانند و باید نقش تعیین کننده ای ایفا کنند. کتابخانه ها همواره در زمینه مسائل و مشکلات اجتماعی احساس مسئولیت داشته و دارند. رسالت کتابخانه ها تلاش برای آگاه سازی و رشد فکری افراد جامعه است و در این راستا می توانند برنامه ها و خدمات گوناگونی را ارائه کنند. بخشی از خدمات کتابخانه ها باید مسئله محور و مسئله گشا باشد. وقتی که نادیده انگاری و پیامدهای ویرانگر آن یکی از مسائل مهم جامعه است، پس کتابخانه ها باید برای حل این معضل (یعنی مساله گشایی) برنامه داشته باشند و اقدام هایی را به انجام برسانند. برخی از برنامه ها و اقدامهای مناسب کتابخانه ها عبارتند از:
- گرینش، فراهم آوری، نمایش، معرفی و در دسترس گذاردن کتابها و منابع مناسب و مرتبط با توسعه فکری، ارتقای فرهنگ شهروندی و حقوق فردی و اجتماعی
- برگزاری انواع کارگاههای آموزشی و میزگردهای همگانی برای شهروندان در زمینه حقوق فردی و اجتماعی، مناسبات و تعاملات اجتماعی و احترام متقابل
- دعوت از اندیشمندان و کارشناسان متخصص در زمینه های بالا و سخنرانی برای عامه مردم در کتابخانه ها و یا در فضای مجازی مورد استفاده کتابخانه ها
- برگزاری مراسم رونمایی از کتابهای مرتبط با این مساله و دعوت از نویسندگان آنها برای معرفی، بحث و نقد
- طراحی و تهیه پوسترهای مناسب و مرتبط برای جلب توجه شهروندان به مسئله نادیده انگاری و پیامدهای ناگوار آن
- طراحی و تهیه بنرهایی از آمار مسائل و فجایع ناشی از نادیده انگاری، بویژه نصب این بنرها در محیط های شهری و در معرض دید همگان
- طراحی و تهیه پوسترهایی با رویکرد کاریکاتوری و طنزآمیز در باره مسائل و پیامدهای نادیده انگاری و پایمال کرده حقوق دیگران
- اختصاص بخش ویژه ای از وب سایت کتابخانه به موضوع حقوق فردی، اجتماعی و فرهنگ شهروندی و مسایل مرتبط با آن
- بهره گیری از شبکه های مجازی و ایجاد گروه های تخصصی برای ترویج فرهنگ شهروندی و ارتقای آگاهی های حقوقی افراد
- تهیه و در دسترس گذاردن کلیپهای جذاب درباره مسایل اجتماعی مرتبط با فرهنگ شهروندی و درک متقابل
در هر کتابخانه ای، کتابداران می توانند با رویکردهای خلاقانه، برنامه هایی را تدارک بینند و اجرا کنند که بتواند به ترویج فرهنگ شهروندی و رعایت حقوق فردی و اجتماعی کمک کند. این یک وظیفه حرفه ای و یک رسالت اجتماعی برای آنهاست. در این صورت است که افراد جامعه به این نتیجه خواهند رسید که کتابخانه ها در راهبری زندگی آنها تاثیرگذار هستند.
سخن پایانی
جامعه از نادیده گرفته شدن حقوق فردی و اجتماعی در رنج است و آسیبهای فراوان و غیرقابل جبران می بیند. ذهنیت نادیده انگاری و نابینا شدن بخش بزرگی از افراد جامعه خطر بزرگی برای فرهنگ و تمدن ایران به شمار می رود. افراد نابینا در واقع قادر نیستند خود را به عنوان یک انسان ببینند و به همین دلیل ذهنیت و رفتار آنها نادیده انگاشتن دیگران است. چنانچه تلاشی برای برطرف کردن این چالش بزرگ اجتماعی صورت نگیرد می توانیم به این نتیجه ناامیدکننده برسیم که همگان دچار آسیبهای جدی خواهیم شد.
در این میان، بایسته است نهادهای اجتماعی و فرهنگی بویژه کتابخانه ها، با توجه به رسالت خود، تلاشهای برنامه ریزی شده ای را برای رشد فکری و معرفتی افراد جامعه انجام دهند. اکنون می توان دریافت که وظیفه کتابخانه ها خدمت به جامعه در راستای توانمندسازی افراد برای مقابله با انواع چالشها بویژه در ارتباط با نادیده انگاری حقوق فردی و اجتماعی است. هرچند که زمان زیادی را از دست داده ایم اما باید تلاش کرد نقش خود را به عنوان نهادهای اجتماعی در اصلاحات اجتماعی برجسته تر کنیم.
قرنهاست که نقش بی بدیل کتابخانه ها در توسعه همه جانبه جامعه آشکار شده است. بسیاری از نهادهای فرهنگی و اندشمندان برجسته بر رابطه معنادار میان وجود کتابخانه های پویا و توسعه فرهنگ کتاب خوانی با توسعه اجتماعی-فرهنگی جامعه تاکید کرده اند. افراد جامعه هرچه بیشتر و هدفمندتر بخوانند، می توانند از چالشها و بحرانهای اجتماعی بکاهند و به ارتقای فرهنگ کمک کنند. این یک حقیقت غیرقابل انکار است.
شادروان یدالله رویایی در کتاب سکوت سرخ چنین پیام می دهد:
«مردم یک جامعه وقتی کتاب میخوانند، چهرهی آن جامعه را عوض میکنند، یعنی به جامعهشان چهره میدهند.یک جامعهی بیچهره را میشود در میان مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس، در اتاقهای انتظار و در انتظارهای بیاتاق منتظرند و به هم نگاه میکنند و از نگاه کردن به هم نه چیزی میگیرند و نه چیزی میدهند. جامعهای که گروه منتظرانش به هم نگاه میکنند جامعهی بیچهرهای ست.»
فتاحی، رحمت الله (1403). «چرا نابینا شده ایم؟!:نقشآفرینی کتابخانهها در ترویج حقوق فردی و اجتماعی». سخن هفته لیزنا، شماره 721، 12 آذر ماه ۱۴۰۳