شناسهٔ خبر: 70046445 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

«زودپز» می‌فروشد اما بی‌ایده شدن کارگردانان مؤلف را هم نشان می‌دهد

فرمول آبگوشتی فروش

صاحب‌خبر - محمد سلحشور: «زودپز» این روزها بار اصلی فروش در سینمای ایران را به دوش گرفته است. فیلمی که با توجه به شرایط اکرانش احتمالا با عبور از «تگزاس3» تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران در سال 1403 خواهد شد. جدول فروش را اگر نگاه بیندازیم از فیلم‌های پرفروش امسال 7 فیلم کمدی به چشم می‌آید و از آن 3 فیلم دیگر یکی «مست عشق» محصول ترکیه‌ای سینمای ایران، دیگری «ببعی قهرمان» اثری در ژانر کودک و نوجوان است و در نهایت دهمین فیلم «بی‌بدن» است که توانسته با کمتر از یک‌پنجم فروش «تگزاس3» به پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی امسال سینمای ایران تبدیل شود. هر چند نسبت بالای فروش کمدی‌ها به دیگر ژانرها پدیده‌ای آشنا برای سینمای ایران است اما این نسبت در سال‌های اخیر تا مرزی افزایش یافته است که عملا سینمای غیرکمدی شکل زینتی در چرخه سینمای ایران پیدا کرده است. به طور ویژه از بازگشایی سینماها در سال1400 و پایان عصر اکران‌های کرونایی ما شاهد چنین وضعیتی هستیم که دلایل متعددی می‌توان بر آن شمرد. اما خب! ترکیب فروش فیلم‌ها گواهی روشن از این دارد که سینمای مساله‌محور دیگر هیچ نسبتی با اقتصاد سینمایی ندارد. مردم به هر دلیل مثبت یا منفی برای تماشای آثار غیرکمدی به سینما نمی‌روند (معدود فروش‌های بالای آثار غیرکمدی هم در گونه آثار مساله محور نبوده‌اند). این وضعیت چه مطلوب دیده شود و چه نامطلوب اما واقعیت سینمای ایران در 3 سال گذشته است. در این میان البته مجموعه سیاست‌هایی نیز همانند از میان برداشتن بازه 10هفته‌ای اکران و توزیع نابرابر سالن‌های سینما نقش پررنگی در رقم خوردن یک وضعیت مطلقا تجاری برای سینمای ایران داشته است. حالا اگر با این عینک به «زودپز» به عنوان آخرین اثر رامبد جوان نظر بیندازیم واقعیتی دردناک‌تر به چشم می‌آید. تجاری‌سازی بی‌حد و حصر سینما ایده‌کش است؛ تا جایی که کارگردانان خلاق نیز خود را بی‌نیاز از تهیه سناریویی جدید می‌بینند و دل به یک الگوی آبگوشتی فروش می‌بندند. اما چگونه؟ با هم مرور خواهیم کرد. «زودپز» در دهه60 می‌گذرد. احتمالا شما با شنیدن همین تعریف چندکلمه‌ای پی به کلیت داستان، فضا و حتی سوژه‌های خنده آن ببرید، چرا که حداقل 10سال است سینمای کمدی ایران در حال کپی‌برداری نازل از آثاری یکسان با محوریت دهه60 است. آثاری که از قضا عناصری یکسان دارند: یک یا 2 جوان با ظاهر لات که گذرشان به کمیته و بسیج می‌افتد، مقداری آهنگ و پارتی در فضای بسته آن دهه، جا زدن خود به جای رزمنده‌ها و در نهایت مقداری شوخی کلامی (عمدتا جنسی) با کلیدواژه‌های پرتکرار دهه60. تمام اینها با یک شلختگی روایی آزاردهنده تبدیل به پرفروش‌ترین اثر رامبد جوانی شده است که اتفاقا در کارنامه خود آثار درخشانی در تولید کمدی‌های استاندارد دارد اما جوان دیگر نیازی به ایده و خلاقیت نمی‌بیند چون سینمای فرمول‌بندی شده‌ای که تنها برای معاش اسپانسرهای خود تن به هر گرته‌برداری دم دستی می‌دهد این فرمول آبگوشتی را به «زودپز» نیز تزریق کرده است. «زودپز» چیزی نیست جز «نهنگ عنبر 1و2»، «مطرب»، «فسیل»، «هزارپا»، «مصادره» و آثار مشابهی که در یک دهه گذشته سینمای ایران پخش شده‌اند. فارغ از ابتذال روایی و هجو معنوی تاریخ معاصر ایران در آثار یکسانی که با فضای دهه60 تولید شده‌اند جنس کمدی ایران نیز سقوط آزاد را تجربه کرده است. مدیران البته تمایلی به آسیب‌شناسی این وضعیت ندارند، چرا که ابتذال عموما خریدار دارد و آنها این فروش خود را می‌توانند به عنوان یک دستاورد فرهنگی به دیگران قالب کنند. اما آنچه که امکان قالب کردن ندارد همین یکدست شدن سینمای ایران و ریشه دواندن ابتذال در معیشت سینما است.