مژگان کاظمی مترجم کتاب «اعتراف» نوشته علی ابوالریش در گفتگو با خبرنگار مهر درباره چگونگی ترجمه اینکتاب گفت: من به واسطه رشته تحصیلی و علاقه ای که به حوزه ترجمه و ادبیات عرب دارم، رمان های عرب را دنبال می کنم. کتابهای زیادی بودند که جایزه های مختلف ازجمله بوکر را گرفته اند، محتوای ادبی مختلفی داشتند اما عموماً از چند کشور مشخصی بودند. قبل از ترجمه رمان «اعتراف» کتابی در حوزه ادبیات لبنان به نام «فریاد آزادی» و یک کتاب در حوزه ادبیات عربستان به نام «پنجاه داستان برای کودکان» در زمینه آموزشی وتربیتی، کار کرده بودم.
وی افزود: از ادبیات سوریه، لبنان، عراق، الجزایر و غیره رمان های زیادی به فارسی ترجمه شده اما به ادبیات داستانی امارات و سایر کشورهای همسایه جنوبی کمتر پرداخته شده در حالی که شباهت و سنخیت فرهنگی عمیق داستان و رمان ما، با این کشورها سبب پیوند کشورهای حاشیه خلیج فارس میشود. قرابت فرهنگی و همچنین خالی بودن عرصه ترجمه داستانی فارسی از ادبیات امارات باعث شد که «اعتراف» را برای ترجمه انتخاب کنم. البته این رمان یکی از صد رمان برگزیده عربی در قرن بیستم است که جایگاه امارات را نیز در عرصه ادبیات سایر کشورهای عربی تثبیت کرده است.
اینمترجم درباره مدت زمان ترجمه اینکتاب گفت: این کتاب حاوی اصطلاحات محلی و اشارات فرهنگی زیادی بود که نیاز به تحقیق و مطالعه داشت ولی به طور کلی ترجمه کتاب حدود یک سال و نیم زمان برد. داستان این کتاب، روایت چند خطی از زندگی یک خانواده سنتی در محله ای کوچک در منطقه رأس الخیمه امارات است که سبک معمایی و جنایی دارد و البته در برخی از فصول، حال و هوای کتاب، مرا به خط روایت داستانی آهسته و ظریف احمد محمود در رمان همسایهها میبُرد.
کاظمی گفت: نقطه قوت این کتاب برای من به عنوان مترجم انعکاس دغدغه های مادرانه بود، دل نگرانی های همیشگی، و اینکه هر کاری انجام بدهیم بدون بازخورد نیست و کارما در تکاپوی مداوم است. علی ابوالریش یکی از شخصیت های برجسته و فرهنگی امارات و مولف کتاب های زیادی است که جوایز بسیار نفیسی دریافت کرده، این کتابشان هم یکی از صد رمان برتر ادبیات عرب شناخته شده است و به نظر من نوشته هایش آینه تمام نمای فرهنگ و جامعه است.
وی در پایان درباره روند نامگذاری اینکتاب گفت: نام کتاب در ترجمه فارسی، مطابق عنوان اصلی کتاب است. طراحی جلد هم هنر دستان کادر قوی و بسیار خوب نشر پرنده است. دوسال پیش در نمایشگاه کتاب تهران، با نشر پرنده آشنا شدم. دنبال رویکردهای داستان نویسی موراکامی بودم که در نشر پرنده، کتاب خوب «داستان نویسی به عنوان یک شغل» را پیدا کردم. بعدها تمایل پیدا کردم که کتاب اولم از داستان امارات را به این نشر بدهم که خوشبختانه با استقبال این ناشر مواجه شدم و تمام مراحل نشر از صفحه بندی و طراحی جلد تا مجوز و توزیع به خوبی پیش رفت.