شناسهٔ خبر: 70006675 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

وقتی نقاب از چهره می افتد...

صاحب‌خبر -

مدت زمان زیادی از یورش صدها تروریست تکفیری به شهر حلب سوریه نمی گذرد. گروه های تروریستی مختلف به ویژه تحریر الشام از چند محور به شهر حلب حمله کرده اند و گزارش های مختلف از حضور آن ها در برخی نقاط این شهر نیز حکایت دارد. 

در این میان، نیروهای ارتش سوریه و البته نیروی هوایی روسیه نیز حملات مختلفی را علیه مواضع تروریست ها انجام داده و می دهند و سعی در دفع تجاوز تروریست ها دارند. تصاویر مختلف از تحرکات تروریست‌ها در جبهه سوریه نشان می دهد که آن ها کاملا مجهز هستند و استفاده آن ها از پهپادهای انتحاری و یا دوربین‌های دید در شب نشان می دهد که از حمایت های قوی خارجی سود می برند. در این راستا، تقریبا اغلب تحلیلگران اجماع نظر دارند که صهیونیست ها یکی از قطب های اصلی تحرکات گروه های تروریستی در خاک سوریه هستند و ناامنی در سوریه را به دلایل مختلف از جمله آنچه نقش این مساله در تضعیف حزب الله لبنان و البته بالا بردن هزینه حمایت های دمشق از محور مقاومت ادعا می کنند، مفید ارزیابی می کنند. 

 باید توجه داشت آن ها صرفا معطوف به سوریه نیز نیستند و کلیت محور مقاومت را هدفگذاری کرده اند و پس از برخورد به صخره سخت مقاومت در لبنان، به دنبال آن هستند تا منافع خود را با اهرمی متفاوت در خاک سوریه دنبال کنند. با این حال، آنچه قابل تامل به نظر می رسد کنشگری محوری دولت ترکیه و شخصِ رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور در حمایت از تروریست ها در حمله به حلب سوریه و نوعی همدستی آنکارا با رژیم اشغالگر قدس است.

اردوغان عملا در شرایط کنونی خود را در موقعیتی قرار داده که ماهیت سیاست ها و رویکردهای ریاکارانه او بر افکار عمومی منطقه و جهان اثبات شده است. فردی که در طی تحولات یک ساله اخیر همه نوع موضع گیری ظاهری را علیه رژیم صهیونیستی و جنایات آن در غزه و لبنان انجام می داد با این حال، در بزنگاهی مهم همدست صهیونیست ها شد. در بحبوحه تحولات یک ساله اخیر نیز گزارشهای مختلفی از تامین انرژی رژیم صهیونیستی توسط ترکیه و یا افزایش قابل توجه پیوندهای تجاری دو طرف در بحبوحه جنگ افروزی صهیونیست‌ها علیه لبنان و غزه نیز منتشر شده بود. 

اکنون اردوغان در موقعیتی است که خود نقاب از چهره برداشته و دیگر نمی تواند ادعاهای پیشینش مبنی بر جایگاه ویژه ترکیه درجهان اسلام و یا منطقه را مطرح کند. او اکنون فردی است که با صهیونیستها به عنوان اصلی‌ترین دشمنان اسلام به نوعی متحد شده و سعی در تحقق چشم اندازهای مطلوب خود آن هم با اهرم گروه‌های تکفیری و تروریستی که به دنبال بدنام سازی اسلام و مسالمانان هستند، دارد. 

 آشکار شدن سیاست اردوغان با حمایت صریح وی از تروریست های تکفیری و البته همراهی با رژیم اشغالگر قدس در ناامن سازی سوریه، احتمالا در راستای آنچه منابع و مقام های ارشد اسرائیلی عنوان و ادعا می کنند و تاکید دارند که باید از خاورمیانه جدید صحبت کرد، قرار دارد. این در حالی است که هیچ بعید نیست بازی خطرناکی که اردوغان و صهیونیستها آغاز کرده اند، در نهایت به ضرر خودِ آن ها تمام شود. به هر حال، جریان های مقابل با تروریست ها و محور صهیونیست ها و اردوغان نیز از قدرت قابل توجهی برخوردارند و وقتی شوک ناشی از تجاوز ناگهانی تروریست ها به حلب خاتمه یابد، واقعیت های تازه‌ای رنگ واقعیت خواهند گرفت.

از یاد نبریم رجب طیب اردوغان همان فردی بود که در ماه های گذشته بارها سعی داشت با بشار اسد رئیس جمهور سوریه به هر قیمتی دیدار کند. اما اسد از این ملاقات خودداری می کرد. استدلال وی نیز این بود که با اشغالگر خاک سوریه، مذاکره کردن بی معناست. واقعیتی که اکنون درست بودن خود را به عینه به نمایش گذاشته است.