شناسهٔ خبر: 70003022 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

کشف‌هایی که تاریخ ماسوله را زیر و رو می‌کند

صاحب‌خبر -
گروه فرهنگی: باستان‌شناسان در ارتفاعات گیلان و در محوطه «کهنه ماسوله» شواهدی از کارگاه چلنگری یافته‌اند که قدمت آن احتمالا به حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پیش می‌رسد. کشف‌های اخیر باستان‌شناسان ممکن است وضعیت پرونده ماسوله را که یک بار قبلا از یونسکو برگشت خورده است، تغییر دهد.

به گزارش ایسنا، سولماز رئوف، دانش‌آموخته دکترای باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس از تابستان امسال با همراهی گروهی از باستان‌شناسان و محققان، کاوش در محوطه کهنه ماسوله را آغاز کرده است. محوطه‌ای که به گفته او، در دهه ۷۰ در جریان عملیات راه‌سازی درحالی که یکسری کوره ذوب فلز آشکار شد، شناسایی شد. همان سال «علی‌اصغر مُقری» در این محوطه، یعنی «کهنه ماسوله» مستقر شد و در کاوش‌های باستان‌شناسی آثار و شواهدی از کوره‌های ذوب آهن به دست آورد که دو نمونه از آن بعدها بازسازی شد.

در ابتدای دهه ۹۰ هم زنده‌یاد «بهروز همرنگ» کهنه‌ماسوله را کاوش کرد و آثاری از کوره به دست آورد. همچنین در سال ۱۴۰۱ «مجتبی چرمچیان» در این محوطه  آثاری از استقرار ساکنان منطقه و کوره‌ها را به دست آورد.تیم سولماز رئوف نیز از تابستان ۱۴۰۳ کاوش‌های جدیدی را آغاز کرده است. او که سرپرست کاوش باستان‌شناسی کهنه ماسوله به ایسنا گفت: ما هم آثار و شواهدی از کوره‌ها را به دست آورده‌ایم که به احتمال زیاد کوره‌هایی بوده‌اند که ساکنان منطقه در یک مرحله و چند مرحله فنآوری ذوب آهن را در آن انجام می‌دادند.

رئوف اضافه کرد: در یک کارگاه دیگر شواهدی از کارگاه چلنگری به دست آوردیم که برای ما بسیار جالب بود؛ چراکه این یک کارگاه چلنگری ابتدایی بود و نمونه‌های کامل‌تر آن امروزه در شهر ماسوله وجود دارد. مردم ماسوله، امروزه هم چلنگری و هم آهنگری انجام می‌دهند.کارگاه چلنگری که به تازگی باستان‌شناسان در کهنه ماسوله یافته‌اند.

این باستان‌شناس درباره جزئیات نویافته‌های کهنه ماسوله گفت: کوره‌های چلنگری داخل کف صخره‌ای کهنه ماسوله به دست آمده است. در دوره بعدی روی آن کف‌سازی شده بود و استقرار جدیدتر روی آن شکل گرفته بود.سرپرست هیأت کاوش کهنه ماسوله افزود: به جز این، ما در قسمت‌های بالاتر کارگاه‌های دیگری باز کردیم و در کاوش‌ها به شواهدی از کوره و شواهدی از زندگی دامداری دست یافتیم، مثلا قیچی مخصوص پشم‌زنی، ظرف مخصوص کره‌گیری (در زبان محلی نِرَه)، که نشان‌دهنده آن است مردمی که مشغول چلنگری بودند همزمان دامدار هم بودند، یافتیم. البته به چنین شواهدی در برخی سفرنامه‌ها اشاره شده است که حاصل کاوش‌ها تاییدی بر آن است.

رئوف در ادامه گفت: ما نمونه‌هایی را برای دیتینگ (تحلیل داده و تاریخ‌گذاری) فرستاده‌ایم و منتظر پاسخ هستیم. اما نمونه‌هایی را که دوستان باستان‌شناس طی کاوش‌های پیشین ارسال کردند تاریخی تقریبا هم‌ دوره با سلجوقی ـ ایلخانی یعنی قرن پنجم و ششم هجری قمری به این طرف، دارد.

او در پاسخ به این پرسش که قدمت کارگاه چلنگری به چه زمانی می‌رسد؟ گفت: هنوز نتایج تاریخ‌گذاری نمونه‌های ذغال و سفال به ما نرسیده است ولی با توجه به سفال‌ها، احتمالا کارگاه‌ها دوره سلجوقی و ایلخانی استفاده می‌شدند و دستکم قدمت آنها به قرن ۵ و ۶ هجری قمری باز می‌گردد.

این باستان‌شناس در پاسخ به این پرسش که یافتن کارگاه چلنگری چه سیری را نشان می‌دهد؟ گفت: سیر صنعتی چند مرحله است، ما استخراج سنگ آهن را داریم که مناطق آن شناسایی شده است. آنها را به این منطقه که یا موقعیت جغرافیایی خوبی داشته یا وزش خوب باد داشته است، می‌آوردند.

ذوب آهن را در این منطقه انجام می‌دادند. زمانی که کوره‌های ذوب را یافتیم فکر می‌کردیم مراحل ساخت فلز را در جای دیگری انجام می‌دادند اما اکنون با شناسایی کارگاه چلنگری متوجه شدیم ساخت ادوات هم در همین منطقه انجام می‌شد. با وجود گورستان و اتاق‌ها و سفال‌ها متوجه می‌شویم مردم همینجا استقرار داشتند اما اینکه زندگی مردم عادی در پایین‌دست بوده و فقط صنعتگران بالادست بودند یا نه، با کاوش گورستان این محوطه مشخص می‌شود. ما هدفمان صرفا یافتن آثار دوران قبل‌تر نیست. کارمان را  ادامه می‌دهیم و بحثمان بیشتر روی هویت صنعتگری و  رمه‌دارانی است که در کنار آن، شغل صنعتگری در ماسوله داشتند.

باستان‌شناسان براساس لایه‌های شناسایی شده قدمت این کارگاه چلنگری را به قرن پنجم و ششم قمری نسبت داده‌اند.این باستان‌شناس به دیگر یافته‌های این محوطه در این فصل از کاوش باستان‌شناسی اشاره کرد و افزود: سفال‌هایی که در این فصل کاوش به دست آمده است بیشتر شاخصه دوره سلجوقی دارد و دارای لعاب آبی ـ سفید، لعاب فیروزه قلم مشکی، سایه‌نما و...  است که این‌ها سفال‌های شاخص دوره‌های سلجوقی، ایلخانی و تیموری هستند.

او ادامه داد: سفال‌های سادۀ محلی هم با خمیر رُس  قرمزرنگ دیده می‌شود. خاک محلی گیلان و مازندران قهوه‌ای مایل به قرمز است، در واقع رنگ سفال شمال با رنگ سفال‌های مرکزی و جنوبی متفاوت است. به احتمال زیاد سفال‌های ساده در همین منطقه تولید می‌شد. اما سفال‌های لعاب‌دار متعلق به مناطق دیگر است که به اینجا راه پیدا کرده است. درصد سفال‌های لعاب‌دار یافته‌شده نسبت به سفال‌های ساده هم کمتر است.



رئوف افزود: غیر از این‌ها، شواهد زیادی از سرباره‌های آهن و آهنی که شبیه آهن اسفنجی شده باشد، یافته‌ایم. همچنین تعداد زیادی قطعات میخ پیدا کردیم که برای ثبت و ضبط جمع‌آوری شده است.این باستان‌شناس درباره اینکه سفال‌های این منطقه با کدام مناطق همخوانی دارد؟ گفت: سفال‌های دوره اسلامی محوطه به سفال‌های قلعه رودخان که کاوشش را «شهرام رامین» انجام داده است، شباهت زیادی دارد و البته با منطقه «کهنه گوراب» املش که سرپرستی کاوش آن را برعهده داشتم، شباهت زیادی دارد. همچنین سفال‌های این منطقه با طارم زنجان، خلخال و گیله‌وا شباهت دارد که فاصله کهنه ماسوله تا گیله‌وا تنها نیم ساعت است.

باستان‌شناسان در کارگاه‌های کاوش، تعداد زیادی قطعات میخ پیدا کرده‌اند که برای ثبت و ضبط جمع‌آوری شده است.رئوف در پاسخ به این پرسش که معادن سنگ آهن ماسوله در کجا شناسایی شده‌اند؟ توضیح داد: معادن سنگ آهن در کوه‌های اطراف شناسایی شده است. شواهد خیلی فراوانی هم دارد.  پشتِ کوهِ بالا دست ما شواهد خرده‌های سنگ آهن موجود است. آثار کوره‌هایی را هم به صورت خیلی ابتدایی یافته‌ایم. در کوه روبرویی هم که «گورنگ» نام دارد یکی از معادن خیلی بزرگ استخراج سنگ آهن وجود دارد. سطح این کوه سیاه است و سنگ آهن فراوانی دارد.

این باستان‌شناس درباره اینکه آیا در منطقه شواهدی پیدا شده است که در کهنه ماسوله کارگاه اسحه‌سازی وجود داشته است؟ گفت: ما شواهدی از شمشیر آهنی نداشتیم ولی سنگ‌ساب در کارگاه چلنگری که پیدا شده به علت بزرگی و حجم، لزوما کاربردش برای ساخت داس و تبر و... نیست و حتما باید برای ابزارهای بزرگتر استفاده می‌شده است. نمی‌توان قطع به یقین گفت  این سنگ‌ساب برای ساخت شمشیر باشد اما احتمالش وجود دارد.

کارگاه چلنگری که در این فصل کاوش باستان‌شناسی آشکار شده است.او در پاسخ به این پرسش که کهنه ماسوله چه زمانی تخلیه شده است؟ توضیح داد: می‌دانیم که مردم، این منطقه را آگاهانه ترک کردند و مردم هر آنچه به دردشان می‌خورده با خود بردند. قطعات سفالی که به دردشان نمی‌خورد و دورریز بود یا سرباره‌هایی که برایشان کاربرد نداشت، همگی در محوطه رها شده‌اند اما مواد اصلی را با خودشان بردند.

این باستان‌شناس در پاسخ به این پرسش که آیا منطقه دچار جنگ هم شده است؟ اظهار کرد: به نظر نمی‌رسد، چون تا کنون شواهدی پیدا نشده است. در همین دامنه کوه، گورستانی داریم که یعنی مردم در منطقه استقرار داشتند. با توجه به شواهد رمه‌داری و چلنگری و گورستان این نتجیه گرفته می‌شود که مردم در این محوطه استقرار داشتند.

رئوف درباره اینکه گورستان نزدیک کهنه ماسوله تا کنون کاوش باستان‌شناسی شده است؟ گفت: گورستان کاوش باستان‌شناسی نشده است اما تصمیم داریم یک ترانشه در بخش گورستان ایجاد کنیم. گمان ما بر این است که حتی اگر گورستان آثار پیش از اسلام داشته باشد احتمالا در قسمت‌های دورتر است، چون در این قسمت با توجه به جهت قبور، دوره تاریخی گورستان، اسلامی به نظر می‌رسد.

باستان‌شناسان قصد دارند گورستان کهنه ماسوله را که در این محدوده قرار دارد، ‌ کاوش کنند.
سرپرست هیأت کاوش کهنه ماسوله درباره اینکه کاوش‌ها تا چه زمانی ادامه دارد؟ گفت: امیدواریم شرایط آب و هوایی به ما اجازه دهد بیشتر کار کنیم. بادهای شدید منطقه مانع کار است. کل تابستان که همه جا گرم بود ما در این ارتفاع مه داشتیم و هوا سرد بود و بارندگی داشتیم.

رئوف درباره اینکه محوطه کهنه ماسوله به چند فصل کاوش نیاز دارد؟ اظهار کرد: ما یک فصل به مدت دوماه کار کردیم و یکسری شواهد یافتیم که تاکنون شناسایی نشده بود. مسلما اگر پنج تا شش فصل دیگر در محوطه کار کنیم یکسری اطلاعات دیگر بدست می‌آوریم که این پازل را تکمیل می‌کند. مثلا ما تاکنون نمی‌دانستیم اینجا چلنگری هم انجام می‌شده است. فکر می‌کردیم که فقط اینجا کوره دارد و مراحل اولیه ذوب آهن انجام می‌شده و کارهای ثانویه در منطقه دیگری انجام می‌شد اما وقتی کارگاه چلنگری را یافتیم برای ما مسجل شد کارهای ثانویه هم در این منطقه انجام می‌شد.


سرباره‌های آهن که باستان‌شناسان برای مطالعه و بررسی گردآوری کرده‌اند.ماسوله در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن در استان گیلان قرار دارد. روستای پلکانی ماسوله سال ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و ثبت جهانی آن از سال ۱۳۹۰ در دستور کار قرار گرفت. ماسوله سال ۲۰۰۷ در میراث تاریخی یونسکو به طور موقت ثبت شد.

این پرونده در سال ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ (۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳) در چهل و پنجمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو (UNESCO)  بررسی شد اما پرونده با نظر ایکوموس (شورای بین‌المللی ابنیه و محوطه‌ها و بازوی مشورتی یونسکو) «دیفر» شد (برگشت خورد). با رایزنی ایران و نظر کمیته میراث جهانی یونسکو این فرصت به ایران داده شد تا با رفع ابهام‌ها، این پرونده بدون درنظر گرفتن محدودیت سهمیه سالانه کشورها، دوباره برای بررسی به یونسکو فرستاده شود. کاوش‌های باستان‌شناسان که همزمان در چند منطقه درحال انجام است در راستای پاسخ به ابهام‌های این پرونده است.

باستان‌شناسان ایرانی از اواخر تابستان ۱۴۰۳ در ارتفاعات ماسوله کاوش‌های تازه‌ای را آغاز کرده‌اند تا پازل‌های پرونده ماسوله برای ثبت جهانی در یونسکو کامل شود. آنها درحال مطالعه یک فرهنگ و شیوه زندگی وابسته به فلزگری در ماسوله هستند؛ منطقه‌ای که زمانی مرکز ذوب آهن و بهره‌گیری از آن در سلاح بود.