جوان آنلاین: مصرف انرژی به عنوان یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، نقش کلیدی در توسعه کشورها ایفا میکند، با این حال مدیریت بهینه مصرف انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه منابع انرژی نه تنها برای تأمین نیازهای داخلی، بلکه برای ایجاد درآمدهای ارزی از طریق صادرات نیز اهمیت دارند. ایران با دارابودن منابع غنی نفت، گاز و برق، ظرفیت بالایی برای صادرات انرژی به کشورهای همسایه و بازارهای جهانی دارد. این امر نه تنها میتواند به افزایش درآمدهای ارزی کشور کمک کند، بلکه در تقویت جایگاه ایران در بازارهای بینالمللی انرژی نیز مؤثر است، بنابراین اتخاذ سیاستهای مناسب برای بهینهسازی مصرف داخلی، کاهش خاموشیها، آزادسازی منابع برای صادرات و بهرهبرداری بهتر از ظرفیتهای موجود، ضرورتی انکارناپذیر است. «جوان» در گفتگو با سجاد اعیانی، کارشناس سیاستگذاری به بررسی ابعاد مختلف سیاستهای تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها (IBT) در کشور پرداخته است چراکه نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، یکی از ابزارهای کلیدی برای مدیریت مصرف انرژی و کاهش فشار یارانههاست. اعیانی معتقد است سیاستهای نادرست در تعرفهگذاری انرژی دولت مانند افزایش یکسان تعرفهها برای همه مشترکان، نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها را که بر اصول اقتصادی مانند «هزینه نهایی افزایشی» استوار است، تضعیف میکند. این رویکرد به جای تشویق کممصرفها و جریمه پرمصرفها، انگیزه صرفهجویی را از بین میبرد و مصرف بیرویه را تقویت میکند. این نظام باید به گونهای اجرا شود که کممصرفها که در چارچوب الگوی بهینه مصرف رفتار میکنند، مورد تشویق قرار گیرند و پرمصرفها به دلیل مصرف خارج از الگوی بهینه، هزینه بیشتری پرداخت کنند.
سجاد اعیانی با انتقاد از تصمیم اخیر دولت برای افزایش یکسان تعرفهها برای تمام پلکانها به میزان ۳۸درصد، این سیاست را مغایر با اصول علمی و عدالت اجتماعی میداند و به «جوان» میگوید: افزایش تعرفهها باید به صورت نمایی و متناسب با میزان مصرف اضافی اعمال شود، اما افزایش یکسان، فشار مالی را بر کممصرفها افزایش میدهد و انگیزه صرفهجویی را در میان آنها از بین میبرد.
این کارشناس سیاستگذاری همچنین با اشاره به ساختار تجمعی تعرفهها تصریح میکند: در نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، هر واحد مصرف در پلکانهای بالاتر باید هزینه بیشتری داشته باشد، اما سیاست اخیر باعث شده است اثرگذاری این پلکانها کاهش یابد و به نوعی همه مشترکان، صرفنظر از رفتار مصرفیشان، به یک اندازه تحت تأثیر قرار گیرند. به گفته وی، این رویکرد، به جای تشویق کممصرفها، مصرف بیرویه پرمصرفها را تقویت میکند.
اعیانی تأکید میکند: بازنگری در این سیاست و بازگشت به اصول علمی نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، میتواند به بهبود مدیریت مصرف انرژی و کاهش اتلاف منابع کمک کند.
وی پیشنهاد داد تعرفه کممصرفها ثابت بماند یا کاهش یابد و تعرفه پرمصرفها با ضرایب نمایی افزایش پیدا کند تا ضمن تحقق عدالت اجتماعی، فرهنگ صرفهجویی در جامعه تقویت شود.
وی میگوید: یکی از مسائل کلیدی در مدیریت منابع انرژی کشور، اجرای نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها (IBT) برای اصلاح الگوی مصرف و کاهش بار مالی یارانههاست. این نظام که بر اصول علمی و اقتصادی استوار است، به گونهای طراحی شده که مشترکان کممصرف تشویق و مصرفکنندگان پرمصرف، به دلیل استفاده بیش از الگوی بهینه، مشمول پرداخت هزینههای بیشتری شوند. در سالهای اخیر، با تأکید قوانین بالادستی و سیاستهای کلان، اجرای این نظام به عنوان یکی از ابزارهای تحقق عدالت اجتماعی و بهینهسازی مصرف انرژی در دستور کار قرار گرفته است، اما در سال جاری شاهد تغییراتی در این رویکرد بودهایم که نه تنها با اهداف اصلی نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها همخوانی ندارد، بلکه میتواند پیامدهای منفی گستردهای به دنبال داشته باشد.
اعیانی ادامه میدهد: در تصمیم اخیر دولت، تعرفه برق برای تمام مشترکان، اعم از کممصرف و پرمصرف، به صورت یکسان و معادل ۳۸درصد افزایش یافته است. این سیاست به جای تشویق مشترکان به مدیریت مصرف و رعایت الگوی بهینه، تمامی گروههای مصرفکننده را به یک چشم مینگرد و به نوعی برخورد یکسان با رفتارهای متفاوت مصرفی است. این در حالی است که اصول نظام IBT تصریح میکند افزایش تعرفهها باید به صورت نمایی و متناسب با میزان مصرف اضافی اعمال شود. چنین تصمیمی نه تنها انگیزه کممصرفها را برای صرفهجویی از بین میبرد، بلکه مصرف بیرویه و اتلاف منابع را در میان پرمصرفها تقویت میکند.
این کارشناس سیاستگذاری خاطرنشان میکند: این رویکرد نادرست، از منظر اقتصاد رفتاری نیز پیامدهای منفی دارد. زمانی که یک فرد کممصرف مشاهده میکند هزینه برق او نیز مانند یک پرمصرف افزایش یافته است، انگیزه خود را برای صرفهجویی از دست میدهد. این مسئله به ویژه در شرایطی که الگوهای مصرفی نقش کلیدی در مدیریت منابع دارند، میتواند تأثیرات مخربی داشته باشد. از سوی دیگر، پرمصرفها که عموماً از اقشار مرفه جامعه هستند، با افزایش جزئی تعرفهها، هیچ تغییری در رفتار مصرفی خود نخواهند داشت. این وضعیت، نه تنها عدالت اجتماعی را نقض میکند، بلکه مصرف بیرویه و اتلاف انرژی را تقویت میکند.
اعیانی تصریح میکند: برای درک بهتر این مسئله، باید به ساختار تجمعی هزینهها در نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها توجه کنیم. در این ساختار، مصرف در هر پلکان، با تعرفه متفاوتی محاسبه میشود. به عنوان مثال، مصرف تا ۱۰۰کیلووات ساعت با تعرفه پایه، مصرف از ۱۰۰ تا ۲۰۰کیلووات ساعت با تعرفه پلکان دوم و همینطور تا پلکانهای بالاتر محاسبه میشود. با افزایش مصرف، هزینه نهایی برای هر واحد مصرفی به شدت افزایش مییابد، اما زمانی که تعرفهها به صورت یکسان افزایش مییابد، اثرگذاری پلکانهای بالاتر به شدت کاهش مییابد و فشار اصلی به پلکانهای پایینتر منتقل میشود.
وی ادامه میدهد: علاوه بر این، سیاست افزایش یکسان تعرفهها با هدف اصلی نظام IBT که کاهش یارانهها برای مصرف غیربهینه است، مغایرت دارد. بر اساس آمارها، حدود ۲۰ تا ۲۵درصد مشترکان کشور مصرف خارج از الگوی بهینه دارند. این گروه به دلیل استفاده بیش از حد از انرژی، هزینههای سنگینی را به شبکه توزیع برق و منابع یارانهای کشور تحمیل میکنند، اما در سیاست اخیر، این گروه به اندازه کممصرفها متحمل افزایش هزینه شدهاند، در حالی که تعرفههای آنها باید چندین برابر رشد میکرد تا رفتار مصرفیشان اصلاح شود.
کارشناس سیاستگذاری خاطرنشان میکند: برای رفع این مشکل، بازگشت به اصول علمی نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها ضروری است. در این نظام، تعرفه کممصرفها باید ثابت بماند یا حتی کاهش یابد تا انگیزه صرفهجویی تقویت شود. از سوی دیگر، تعرفههای پرمصرفها باید به صورت نمایی و با ضرایب بالاتری افزایش یابد. به عنوان مثال، مصرف بالاتر از ۵۰۰کیلووات ساعت باید با تعرفههایی محاسبه شود که چندبرابر تعرفههای پایه است. این رویکرد علاوه بر تحقق عدالت اجتماعی، به کاهش مصرف غیرضروری و بهینهسازی استفاده از منابع کمک خواهد کرد.
وی ادامه میدهد: این شیوه تعرفهگذاری نه تنها به اهداف مدیریت مصرف و عدالت اجتماعی آسیب میزند، بلکه به فرهنگسازی در زمینه مصرف بهینه نیز لطمه وارد میکند. تنها با اجرای صحیح نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها و رعایت اصول علمی میتوان انگیزه صرفهجویی را در جامعه تقویت کرد و از منابع محدود انرژی به صورت کارآمد بهره برد.
اعیانی در پایان خاطرنشان میکند: به طور خلاصه میتوان گفت سیاستهای نادرست در تعرفهگذاری انرژی، مانند افزایش یکسان تعرفهها برای همه مشترکان، نظام تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها (IBT) را که بر اصول اقتصادی مانند «هزینه نهایی افزایشی» استوار است، تضعیف میکند. این رویکرد به جای تشویق کممصرفها و جریمه پرمصرفها، انگیزه صرفهجویی را از بین میبرد و مصرف بیرویه را تقویت میکند.