شناسهٔ خبر: 69949876 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

«تا حالا کجا بودید؟» / سایه‌نشین‌ها مخاطبان اصلی معاون اول؟

بر اساس سخنان معاول اول رئیس‌جمهور چند نکته به ذهن می‌رسد؛ نخست آنکه خطاب عارف چه افراد یا گروه‌هایی است؟ از زمان روی کار آمدن دولت تقریبا همه جریان‌های اصلی کشور سعی کرده‌اند با دولت تعامل و همراهی لازم را داشته باشند. اصلاح‌طلبان که خود حامیان اصلی دولت بودند و اگر حمایت آنها نبود، ممکن بود اساسا پزشکیان رأی لازم را به دست نیاورد و طبیعی آنها گرچه نقد‌هایی در حوزه انتصاب‌ها داشتند، اما همین حالا هم حامیان اصلی دولت محسوب می‌شوند.

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس سیاست انتخاب: محمدرضا عارف به تازگی در سخنانی گفته است که در چندماهی که دولت چهاردهم شروع به کار کرده نقد‌های «غیرمنصفانه‌ای» ارائه شده که اگر این نقد‌ها ادامه یابد در گام اول تذکر داده می‌شود ولی اگر باز هم ادامه یابد، آن‌وقت دولت مجبور می‌شود که برای مردم بازگو کند شرایط وزارتخانه‌هایی که تحویل گرفته شد چگونه بوده است. او همچنین گفته که «بعضی‌ها که تریبون‌های عمومی در اختیارشان است و توقع می‌رود به مردم دلگرمی بدهند، بی‌انصافی می‌کنند. از آنها باید پرسید تا سه ماه قبل کجا بودید؟ حداقل انصاف داشته باشید».

بر اساس سخنان معاول اول رئیس‌جمهور چند نکته به ذهن می‌رسد؛ نخست آنکه خطاب عارف چه افراد یا گروه‌هایی است؟ از زمان روی کار آمدن دولت تقریبا همه جریان‌های اصلی کشور سعی کرده‌اند با دولت تعامل و همراهی لازم را داشته باشند. اصلاح‌طلبان که خود حامیان اصلی دولت بودند و اگر حمایت آنها نبود، ممکن بود اساسا پزشکیان رأی لازم را به دست نیاورد و طبیعی آنها گرچه نقد‌هایی در حوزه انتصاب‌ها داشتند، اما همین حالا هم حامیان اصلی دولت محسوب می‌شوند. بدنه اصلی اصولگرایی هم باور دارد که دولت پزشکیان دولتی میانه‌رو و پایبند به اصول کلی است. البته تعامل پزشکیان با اصولگرایان هم در به وجود آمدن چنین نگاه مثبتی بی‌تأثیر نبوده است؛ چنانکه او ذیل گفتمان «وفاق ملی» هم از اصولگرایان وزیر انتخاب کرد و هم تعداد قابل توجهی از استانداری‌ها را به اصولگرایان سپرد. طیف سنتی اصولگرا از پیش از انتخابات از حیث گفتمانی بیش از آنکه نزدیک به قالیباف، زاکانی، قاضی‌زاده هاشمی و جلیلی باشد، نزدیک به پزشکیان محسوب می‌شد و حتی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز یعنی مصطفی پورمحمدی در مناظره‌های انتخاباتی تقریبا همان مواضعی را اتخاذ می‌کرد که پزشکیان مطرح می‌کرد. طیف قالیباف هم در ماه‌های اخیر نشان داده است که نه‌تن‌ها سر جدال با پزشکیان ندارد بلکه با او همراه است؛ چنانکه به تازگی روزنامه ایران به عنوان ارگان مطبوعاتی دولت هم نوشت که قالیباف در برابر تندرو‌ها در مجلس ایستادگی می‌کند. با این اوصاف علاوه بر اصلاح‌طلبان بدنه اصلی اصولگرایی هم اگر نگوییم حامی، اما همراه دولت است. پس چه کسانی علیه دولت حمله می‌کنند به نحوی که اکنون عارف به سختی از آنها گلایه‌مند است؟ در پاسخ باز هم نام سایه‌نشین‌ها و رادیکال‌ها به میان می‌آید. طیفی حداقلی که بار‌ها در انتخابات‌های متعدد یا شکست خورده‌اند مانند همین انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری یا آنکه اگر توانسته‌اند تعدادی نیرو وارد مجلس کنند به کمک لیست‌های اصلی اصولگرایی بوده است و هیچ‌وقت حتی توانایی ارائه یک لیست مستقلِ رأی‌آور را هم نداشته‌اند. البته انتظار می‌رفت رادیکال‌ها برای دولت پزشکیان شمشیر را از رو ببندند. آنها در دولت سید ابراهیم رئیسی که از قدرت زیادی هم برخوردار بودند، باز هم آرام نمی‌گرفتند و آن زمان هم گله می‌کردند که چرا رئیسی بعضا از نیرو‌های معتدل اصولگرایی استفاده می‌کند؛ چه رسد به حالا که نه در دولت جایگاهی دارند و نه حتی در مجلس و در سخت‌ترین شرایط خود به سر می‌برند.

سیاست رادیکال‌ها همیشه حمله مستقیم بوده است. آنها آنقدر حمله می‌کنند تا طرف مقابل را از صحنه به در کنند. اتهام‌زنی و برچسب‌زنی هم یکی دیگر از روش‌هایشان است. رادیکال‌ها مشخصا در مقطع کنونی از یک سو اعضای دولت را به اتهاماتی واهی متهم می‌کنند مانند آنچه درباره ظریف می‌گویند و تا سرحد جاسوسی به او انگ می‌چسبانند و از سوی دیگر عنوان‌سازی می‌کنند. مثلا به دولت روحانی می‌گفتند واداده در برابر غرب و اصلاح‌طلبان را اهل تسامح و تساهل معرفی می‌کنند یا حتی درباره سید محمد خاتمی از عنوان ضدانقلاب استفاده می‌کنند. روش دیگرشان غیرانقلابی معرفی‌کردن همه جز خودشان است. به یاد داریم چند سال پیش آنها سعی کردند در ادبیات سیاسی یک واژه جدید را در کنار اصلاح‌طلب و اصولگرا بگنجانند؛ «انقلابی». استفاده از این عنوان یک پیام روشن داشت؛ آنکه ما نه اصلاح‌طلبان را قبول داریم و نه اصولگرایان را و آنها می‌کوشیدند میان خودشان و دو جریان اصلی خط فاصلی بِکشند و در نهایت خودشان را انقلابی معرفی کنند که معنای مخالفش روشن است یعنی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان انقلابی نیستند. در میزان ولایت‌پذیری هم معتقدند هیچکس به اندازه ما فهم کاملی از ولایت ندارد.

رادیکال‌ها حالا از همه این شیوه‌ها برای تخریب دولت استفاده می‌کنند و اتفاقا می‌خواهند در گام اول فکر دولت را مشغول هجمه‌هایشان کنند و در مرحله بعد دولت را وادار به عقب‌نشینی کند و اگر نشد حتی طرح ساقط کردن دولت را هم در سر دارند. 

سایه‌نشین‌ها در یک دهه اخیر با این روش‌ها و البته با ایجاد هیاهو‌های بسیار در بسیاری موارد توانسته‌اند سرنوشت مردم را گروگان بگیرند؛ از سیاست داخلی و انتخابات گرفته تا در عرصه اجتماعی و موضوعاتی مانند حجاب و فیلترینگ که بیشترین فشار را بر مردم آوردند و حتی بعضا فشارهایشان هزینه‌های گزافی را بر کشور وارد کرد تا در حوزه سیاست خارجی که کشور را در مسیر انزوا و تحریم قرار دادند. رادیکال‌ها در همه این سال‌ها نشان داده‌اند که هیچ قرابتی با ثبات و آرامش سیاسی-اجتماعی ندارند، زیرا می‌دانند اگر کشور در مسیر عقلانیت قرار بگیرد و اگر روابط بین‌المللی عادی‌ای وجود داشته باشد، به انزوا می‌روند و، چون هیچ وقت سرمایه اجتماعی خاصی هم نداشته‌اند کاملا متوجه‌اند که در فضایی عادی نمی‌توانند از طریق مردم هم به قدرت برسند؛ بنابراین دوره اخیر که دولت می‌کوشد اوضاع را قدری بهتر کند، حتما سخت‌ترین دوره برای آنهاست.

موضوع دوم به خود دولت برمی‌گردد. سخنان عارف نشان از عصبانیت دولت دارد؛ حالتی که اتفاقا مورد نظر رادیکال‌هاست. دولت باید خود را در معرض قضاوت مردم قرار دهد و با طبق برنامه‌هایش پیش برود تا در آینده‌ای نه‌چندان دور آثار اقداماتش بر مردم عیان شود. دولت در حال حاضر که هم مشکلات انباشته داخلی و هم بحران‌های بین‌المللی وجود دارد باید تمرکزش بر رفع مشکلات تمرکز باشد، زیرا اولا رادیکال‌ها و سایه‌نشین‌ها مورد نظر و توجه مردم نبوده و نیستند و ثانیا آنها حتی در جبهه سیاسی متبوعشان یعنی اصولگرایی هم دیگر جایی ندارند و ثالثا در نهاد‌های تصمیم‌ساز هم تعداد قابل توجهی نیرو ندارند که بتوانند کاری از پیش ببرند؛ بنابراین شاید بهترین پاسخ دولت به هجمه‌های آنها باید بی‌تفاوتی باشد.

  دولت پزشکیان می‌تواند با واقع‌گرایی به سمت رفع مشکلات برود تا هم به تدریج هیاهو‌های رادیکال‌ها خنثی شود و هم رضایت عمومی به دست آید.

لینک کوتاه کپی لینک