قانون هوای پاک داریم، اما هوای پاک نداریم! چرا؟ علل مهم آن را چه میدانید؟
در این قانون، ۲۳ دستگاه متولی هستند و وظایفی برای آنها تعیین شده، این قانون از جمله قوانینی است که خیلی مترقی و آیندهنگرانه نوشته شده و باید دید تا چه حد موارد گنجاندهشده در آن امکانپذیر است. بسیاری از صاحبنظران در این حوزه میگویند بهطور کامل و دقیق امکان اجرایش نیست. برای مثال، در یکی از بندهای این قانون بیان شده است که ۳۰ درصد از نیاز مصرفی انرژی کشور که سالانه اضافه میشود، باید از طریق منابع انرژی تجدیدپذیر تأمین شود، اما آیا واقعاً این میزان انرژی تجدیدپذیر در کشور توسعه پیدا کرده و برنامه، رویکرد و منابع مالی مورد نیاز برای تحقق آن، تعیین شده است؟ بدون شک پاسخ منفی است، بنابراین به نظر میرسد این قانون نسبت به شرایط کشور و بهصورت واقعبینانه تدوین نشده است. از طرفی همانطور که میدانید، سازمان حفاظت محیطزیست کشور متولی اصلی اجرای قانون هوای پاک است؛ قانونی که باید از کاشت نهال، از سوی سازمان منابع طبیعی تا کیفیسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، از سوی شهرداری وزارت صمت را نظارت و پیگیری کند. اگر به صورت واقعی به موضوع بپردازیم، سازمان حفاظت محیطزیست با وجود اینکه یک دستگاه حاکمیتی و نظارتی است، اما از قدرت بالایی در امر و نهی کردن به وزارتخانههای نفت، صمت، نیرو و همچنین شهرداریها برخوردار نیست. این مسئله باعث میشود ۲۳ دستگاه مسئول در اجرای قانون هوای پاک، نخواهند یا نتوانند به وظایفشان در رابطه با اجرای این قانون عمل کنند. این مسئله مهمی است که باید بررسی شود، به همین دلیل پیشنهاد شده است وزارت کشور متولی اجرای این قانون و مطالبهگر اجرایش باشد تا با قدرت و منابع مالی مناسبی که دارد، این قانون را بهطور مؤثرتری پیگیری و اجرا کند.
منظور شما این است که قانون غیرقابل اجرایی نوشته شده یا اینکه این قانون قابل اجرا بوده است، اما دستگاههای مسئول اهمیتی به اجرای آن ندادهاند؟
به نظر من، این قانون ایراد فنی ندارد. قانونگذار گفته است باید خودروی استاندارد تولید شود، یعنی میزان مصرف بنزین هر خودرو به ازای هر کیلومتر، استاندارد و نزدیک به معیار جهانی باشد، اما وقتی این موضوع را بررسی میکنیم، میبینیم برای اینکه تولید خودروی استاندارد برای خودروسازان به صرفه نیست، زیر بار اجرای این قانون نمیروند. در مورد نیروگاهها و صنایع هم همینطور، مثلاً آقایان میگویند قیمت برق ارزان است و نمیصرفد که نیروگاهها را با تکنولوژیهای نو بهروزرسانی کنیم، یعنی همه مجموعهها، استدلالی دارند تا این قانون را اجرا نکنند! به این ترتیب گره در گره ایجاد شده و همه این گرهها، شبیه کلاف درهمتنیدهای هستند که باید یک مرجع بالادستی با قدرت متمرکز، از یک نقطهای آغاز کند تا بلکه پس از آن، قانون هوای پاک به درستی اجرا شود.
ادعا شده است دیگر مازوت سوزانده نمیشود، به همین بهانه هم برق را قطع میکنند تا آلودگی هوا کمتر شود. با این حال، اما هنوز هوا آلوده است، چرا؟
همانطور که بنزین، گازوئیل، نفت سفید و میعانات گازی میتواند استاندارد نباشد و آلودگی ایجاد کند، مازوت هم میتواند غیراستاندارد باشد و باعث آلودگی هوا شود. سوخت مازوت هیچ اشکالی ندارد، اما اگر استاندارد باشد. متأسفانه اینطور در جامعه تلقی شده که مازوت یک سوخت غیراستاندارد است و نباید استفاده شود، در صورتی که حتی در اروپا، نیروگاهها از مازوت استفاده میکنند، در کشورهای هلند و سوئد میزان مصرف مازوت به ازای هر نفر بیشتر از ایران است، اما با محدودیتها و استانداردهای مناسب. مازوت در تابستان و بهار هم سوزانده میشود، اما در آن ایام سال، جریان هوا وجود دارد و مشکل حادی پیش نمیآید، در فصول سرد سال اما، هوا ساکن است و آلودگی ناشی از سوخت مازوت خودش را بیشتر نشان میدهد، به همین دلیل باید مصرف این سوخت در فصول سرد کنترل شود.
به نظر شما با توقف مازوتسوزی، آلودگی هوا در کلانشهرها کمتر شده است؟
مازوت به تنهایی عامل آلودگی هوای تهران نیست، بدون شک تنها با حذف یک عامل نمیتوان مشکلات را حل کرد و این کار نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد. بهنظر نمیرسد با توقف مازوتسوزی آلودگی هوا کمتر شده باشد، این به خوبی نشان میدهد «مازوت» به تنهایی عامل آلودگی هوای شهرهایی، چون تهران نیست و مسائل مختلفی در این معضل دخالت دارد که متأسفانه کمتر به آنها پرداخته میشود. به طور مثال منابع متحرک شامل خودروها و ناوگان حملونقل عمومی و موتورسیکلتها را نادیده گرفتهایم. طبق آمار منتشرشده، ۸۳درصد منابع متحرک، ۵۶درصد خودروهای سواری، تاکسی و وانت و ۲۱درصد موتورسیکلتها در آلوده شدن هوا نقش دارند. هر چند ایندرصدها حدودی است، اما با تناسبی که اعلام میشود هوا را آلوده میکنند. حال به جای اینکه به اصل موضوع بپردازیم، مسئله مازوتسوزی را برجسته میکنیم! البته که نباید مازوت غیراستاندارد سوزانده شود و باید تمهیداتی برایش در نظر بگیریم، اما این موضوع، نباید ما را از اصل و ریشه داستان آلودگی هوا غافل کند. باید به مسائل مهم دیگری، چون استانداردنبودن وسایل نقلیه و موتورسیکلتها و وجود خودروهای فرسوده که نقش زیادی در آلودگی هوا دارند، توجه کنیم. وسایل حمل و نقل عمومی پایتخت فرسوده و آلاینده هستند، البته شهرداری تهران در سالهای اخیر تلاش کرده این ناوگان را بهروزرسانی کند، اما هنوز که هنوز است مشکلات بسیاری در این زمینه وجود دارد. همچنین ۶۰درصد کامیونتهای تهران فرسوده هستند. باید به این نکته توجه شود که فرسودگی وسایل حمل و نقل، نیاز به سوخت را بیشتر میکند که این موضوع بر کیفیت تولید سوخت نیز تأثیر میگذارد، یعنی متأسفانه در یک چرخه باطل گیر افتادهایم که باید برای بیرون آمدن از آن کاری جدی و مؤثر انجام دهیم./جوان
∎