به گزارش قدس آنلاین، شاید همین جنگ در چند جبهه موجب شده تا تیم ملی اینقدر بدون تمرکز مقابل حریفان درجه چندم آسیا به جان کندن بیفتد. تیم ملی در پایینترین تراز محبوبیت چند دهه اخیر قرار دارد با این حال با توجه به ۴۸ تیمی شدن جام جهانی خیلی باید بدبین باشیم که تصور کنیم کار تیم ملی برای صعود به اما و اگر کشیده شود.
به هر حال در میان سهمیه فراخ شده آسیا، کمترین حق و حد و حدود تیم ملی ایران حضور در جام جهانی است. با این حال سؤال اساسی این است که پس از مسجل شدن حضور تیم ملی در جام جهانی، موضع کادرفنی طلبکار تیم ملی برای بازیهای باقیمانده چه خواهد بود؟ آیا آنها درها را برای حضور بازیکنان جوانتر در بازیهای رسمی بازتر میکنند؟ آیا تیم ملی برای کسب رنکینگ بالاتر و قرار گرفتن در سید بهتر با همان عزم قبلی به مصاف حریفان میرود؟ آیا تیم ملی دنبال رکوردسازی خواهد بود و باز نوبت به بازیکنان باانگیزه و جوانتر نخواهد رسید؟ آیا قلعهنویی تاب ریسک خواهد داشت؟
واقعیت این است که با توجه به اتفاقات منطقهای و رویکرد سایر فدراسیونها برای عدم بازی تدارکاتی با تیم ملی ایران بازیهای پیش رو تا شروع جام جهانی میتواند فرصت خوبی برای تست بازیکنان جدید در ترکیب ثابت هم باشد. اینکه ما برای بستن دهان منتقدان فقط بازیکنان جوان را برای پر کردن تمرینها به تیم ملی دعوت کنیم و فرصتی برای آنها مهیا نکنیم که در بوته آزمون جدی قرار بگیرند عملاً آب در هاون کوبیدن و گول زدن خود است. پس از نبرد بیشکک این فرصت برای کادرفنی هست که با یک تیر دو نشان بزند و هم از بازیهای مقدماتی به عنوان بازی تدارکاتی استفاده کنند و هم بازیکنان کمتر به میدانرفته و البته بازیکنان جوان را در بوته آزمایش جدی قرار دهند.
به هر حال برای تیم ملی باید از هر فرصتی در جهت تجهیز و بهروز کردن آرایش تیم استفاده کرد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نسلی را در پایان راه در حال بدرقه هستیم و باید نسلی نو را با جسارت و نترسیدن به استقبال برویم. این تیم ملی با همین شکل بازی اگر قرار باشد در جام جهانی همچون گذشته در میان چهار تیم جدول در رده سوم و چهارم باشد چه بهتر که با نسلی نو این اتفاق برایش رقم بخورد نه با نسلی خسته از دویدنها و نرسیدنها.