شناسهٔ خبر: 69849145 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

در مغازه حرف از نقش و قدمت فرش تبریز است. فروشنده تخته‌های فرش را ورق می‌زند و نگاهی به راسته بازار می‌اندازد که مثل سابق شلوغ نیست.

صاحب‌خبر -

همشهری آنلاین، فاطمه عباسی: پشت فرش‌ها را نشان می‌دهد تا نقش گل‌ها و رنگشان معلوم شود و مشتری راحت‌تر بین رنگ‌ها و نقش‌ها انتخاب کند. اینجا بازار فرش تهران است؛ جایی در میانه خیابان ۱۵خرداد و در جوار بازار بزرگ؛ یک بازار سنتی و قدیمی با راسته‌ها و حجره‌های متعدد که فرش‌فروشی شغل موروثی اکثر آنهاست.

بازار کفاش‌ها
بخش زیادی از این راسته بازار کفاش‌ها برخلاف اسمش در اختیار صنف فرش دستباف است. چندین سرا نظیر بوعلی، بوعلی‌نو، اکبریه، مشکوه و سراهای رحیمیه اول، دوم و سوم در بازار کفاش‌ها قرار دارند.

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

سرای بوعلی
درست کنار متروی خیام سرای ۴طبقه بوعلی قرار دارد که سردر آن نوشته «سرای بوعلی، بورس فرش ایران، تاسیس ۱۳۲۹» که نشان از قدمت بیش از ۷۰ساله این سرا دارد. همه طبقاتش مملو از فرش‌های رنگی، گلیم، گبه مدرن و کلاسیک است.

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

کوچه کبابی‌ها
کوچه کبابی‌ها یکی دیگر از مراکز اصلی فروش انواع فرش دستباف در بازار تهران است. بسیاری از سراهای شناخته شده و معتبر فرش در کوچه کبابی‌ها فعالیت دارند؛ مراکز خریدی مثل وزیر، روحانی قدیم و نو، جدا قدیم و جدا نو، انقلاب و...

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

کوچه فراشباشی
بازار فراشباشی یکی از مراکز مهم فروش فرش دستباف در بازار تهران است. این کوچه
پیچ در پیچ از تقاطع بازار کفاش‌ها و کوچه کبابی‌ها آغاز می‌شود و تا تقاطع بازار پاچنار با بازار سیدولی امتداد می‌یابد.

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

تیمچه ابوتراب
در تیمچه ابوتراب که بخشی از بازار بزرگ تهران است انواع فرش و تابلوفرش به فروش می‌رسد. یکی از دلایل تهرانی‌ها برای خرید فرش و تابلوفرش از تیمچه ابوتراب قیمت مناسب آن است.

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران

بیجک، رسم زیبای فرش‌فروش‌ها

قدیم‌ها، فرش‌فروش‌های بازار تهران وقتی اوضاع اقتصادی‌شان کساد می‌شد و خرید و فروشی صورت نمی‌گرفت؛ برخی از کالاهایشان را «بیجک» می‌کردند تا باربری که در بازار، کارش روزانه است، بی‌خرجی نماند. بیجک یعنی روی کاغذی می‌نوشتند فلان کالا از حجره‌ من به حجره‌ دیگری می‌رود. آنها معتقد بودند که خودشان آن‌قدری دارند که برای روزهای سخت به مضیقه نیفتند، اما باربر روزمزدی که در بازار کار می‌کند در آن اوضاع شرمنده‌ زن و بچه خواهد شد؛ پس از جیب خود می‌زدند تا به امانت فرش‌هایشان را در حجره‌ دوستان جابه‌جا کنند و پولی به باربران برسد. فرش‌فروش‌ها انعام باربرها را می‌پرداختند و معتقد بودند که اگر روزی داشته باشی و با کسی تقسیمش نکنی برکت نخواهد داشت.

بازار خوش آب و رنگ‌ در قلب تهران