به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم تجلیل از خدمات ماندگار علمی و پژوهشی دکتر مرتضی مجدفر، پدیدآورنده آثار آموزشی و متخصص در تعلیم و تربیت، روزنامه نگار، شاعر و نویسنده، با مشارکت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، فرهنگسرای امید، مجتمع آموزشی شریف، مجتمع بینالمللی نیکو، فصلنامه نامه صدیق، مجله شوق تغییر، انتشارات قلم صدیق و پیشگامان پژوهشمدار برگزار شد.
او با یک دست دو هندوانه و چند پرتقال بر می دارد!
حیدر تورانی، استاد تمام مدیریت آموزشی و عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در این مراسم گفت: مرتضی مجدفر از جمله کسانی است که میتواند با یک دست دو هندوانه و چند پرتقال را بردارد. او مثل همه ماست و ما میتوانیم مثل مرتضی مجدفر باشیم.
تورانی ادامه داد: مرتضی مجدفر، استاد قطعههای کوچک در بازار بزرگ است. کتابهای کوچک – کوچک و مطالب کوچک – کوچک مینویسد و در یک بازار بزرگ، برای ۱۵ میلیون دانشآموز و یک میلیون معلم عرضه میکند. او بلد است که چگونه بنویسد و کجا خرجش کند.
تورانی ادامه داد: او در کارهای خودش به قدری حرفهای شده است که میتواند بسیاری از کارهایی که چند نفر به تنهایی نمیتوانند انجام دهند را انجام دهد.
وی با بیان اینکه من به ایشان لقب تنهاترین سردبیر را دادهام، ادامه داد: او مجله «شوق تغییر» را به تنهایی تولید و مدیریت میکند و مخاطبان خودش را دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: دکتر مجدفر داناست، چون نویساست. ایشان داناییاش را از نویسندگیاش دارد. دائم در حال نوشتن است. ما هم اگر بخواهیم دانا بشویم، باید نویسا شویم. او، دلی مهربان و چشمانی بارانی دارد. وقتی که او از معنویات و سفر حجش و پدر و مادرش میگوید، من صدای اشکهایش را بلندتر از صدای خودش میشنوم و این شخصیت منحصر به فرد وجود ایشان است. او از پدر و معلمانشان از جمله استاد مرحوم دکتر حسین محمدزاده صدیق، فضل به ارث برده است، نه مال و اموال.
تورانی گفت: مجدفر، توکل به امیدواریاش نزد خدای متعال را در عمل صرف کرده است. نقطه بارزش را در بیماریاش دیدیم. ایشان بیماریاش را شفا داده است. او به دلیل بیماری، هیچ کاری را تعطیل نکرد، بلکه کارهایش را بیشتر هم کرد. مرتضی مجدفر از تجارب موفق و ناموفق به خوبی درس گرفته است. آدم نه تنها از تجربیات موفق بلکه از تجربیات ناموفق هم باید بیاموزد. ایشان از ناموفقها و ناموفقیتها بیشتر از موفق ها آموخت. او، دلی زودرنج دارد، زود هم میگذرد. آنقدر خاک آموزش و پرورش خورده است که در خاکش نهالهای زیادی ریشه دواندهاند. نردبانی است با پلههای بیشمار و بالا رونده و بالا روندگان بسیار دارد.
یک روزنامه نگار - معلمِ متخصص و عالم
حسن نمکدوست تهرانی از روزنامهنگاران و نویسندگان نیز گفت: از وظایف ما روزنامهنگاران این است که روایتگر رویدادهای مهمی باشیم که در زندگی همگی با آن سروکار داریم. کار ما این است که بگوییم در جامعه چه خبر؟! در روایت کردن اینکه چه خبر، ما معمولاً باید تصمیمهایی بگیریم. دقت، سرعت و جذابیت. هرچند که جمع شدن این سه مفهوم در کنار هم خیلی سخت است.
او روزنامه نگاری تخصصی را راه حل این مهم دانست و توضیح داد: در روزنامه نگاری تخصصی متنی نوشته میشود که هم دقیق باشد و هم جذاب باشد و هم به سرعت تهیه شده باشد. از این منظر دکتر مجدفر یک روزنامه نگار متخصص است. دانش عمیقی که او در حوزه تعلیم و تربیت دارد، سبب یگانگی او شده است.
استاد روزنامه نگاری ادامه داد: اما او نه تنها روزنامه نگار متخصص است بلکه، روزنامه نگار علم هم هست. یکی از وظایفی که روزنامه نگاران علم دارند، این است که بتوانند موضوعات نو و بدیع را برای عموم مردم معرفی کنند و متقابلاً موضوعات آشنا را برای مردم نو کنند. مجدفر به سابقه روزنامه نگار علم بودن، یکی از تخصص هایشان همین است که موضوعات آشنا را به زبان نو مطرح کند. به عنوان کتابها و مقالههایشان نگاه کنید، به سبکی که تلاش میکنند، موضوعات نو را برای عموم مردم آشنا کنند، توجه کنید. آقای مجدفر با بیش از ۹۲ نشریه کار کرده اند، طولانیترینش روزنامه همشهری و مجموعه مجلات رشد است، اما تعداد فراوان است.
نمک دوست تهرانی، سومین ویژگی مجدفر را اینگونه عنوان کرد: آقای مجدفر در عین حال روزنامه نگار معلم و یا معلم روزنامه نگار است. این ترکیب از نظر ما که دانش ارتباطات پیشه ماست و روزنامه نگاری یکی از شاخههای ارتباطات است، یک سنت تاریخی بسیار جذاب را یادآوری می کند. این سه کلمه، ارتباطات مظهرش چاپ، سواد مظهرش معلم بودن و آزادی است.
نمکدوست تهرانی توضیح داد: چاپ مظهر سواد است. چاپ محصول سواد است، چاپ به وجود آورنده سواد است. به تاریخ نگاه کنید و ببینید که با پیدایش دستگاه چاپ چگونه منحنی سواد آموزی به طرز حیرت انگیری صعودی می شود و متقابلاً هرچقدر که به میزان سواد افزوده می شود به همان میزان محصولات چاپ هم بیشتر تولید و مصرف می شوند که مظهرش کتاب و روزنامه است.
او گفت: گفته می شود که چاپ زنجیر را از پای کتاب باز کرد. واقعیتش را بخواهید، سواد این کار را انجام داد. کاری که شما معلم ها می کنید و کاری که ما روزنامه نگارها انجام می دهیم، وجه مشترک ما با هم در دو ساحت است، آگاهیبخشی و رهاییبخشی. معلم ها آگاهی بخش هستند و رهایی بخش هستند. ما روزنامه نگارها هم امیدواریم که این چنین باشیم.
او گفت: در جهان امروز، بزرگترین معضل بشریت از ترس است. ترس بندگی و بندگی ترس. این دو مخوفترین مکافاتهای بشر امروز هستند. افتخار میکنم در جمع دوستانی هستم که اکثریتشان حرفهاشان رها کردن انسانها از ترس بندگی و بندگی ترس است.
برخوردار از شخصیت چند وجهی
ابراهیم اصلانی، عضو هیات مؤسس مجتمع بینالملل نیکو و مدیر واحد پسرانه نیکو نیز در این مراسم با بیان اینکه آشنایی او با مرتضی مجدفر به سال های ابتدایی شکل گیری روزنامه همشهری باز میگردد، توضیح داد: ارتباط من با ایشان ادامه یافت تا به امروز که من افتخار دارم، در کار تألیف نیز با هم شریک شدیم و ۳۵ جلد کتاب مشترک با هم منتشر کرده ایم.
اصلانی ادامه داد: از نگاه من آقای مرتضی مجدفر، یک شخصیت چند وجهی دارند. ایشان روزنامه نگار – معلم هستند. اما کمتر کسانی هستند که در این زمینه مهارت دوگانه برجسته داشته باشند.
اصلانی گفت: ایشان، در حوزه ادبیات نیز بسیار فعال هستند و باز هم در این حوزه چند وجهی عمل کرده اند. ادبیات ترکی، ادبیات فارسی، نوشتن و ترجمه کردن. که جمع شدن این توانایی ها در یک نفر اتفاق خاصی است.
حمید دهقان، روزنامه نگار پیشکسوت نیز به بخشی از فعالیتهای علمی و پژوهشی مجدفر اشاره کرد و گفت: مرتضی مجدفر در سال ۱۳۷۲ برگزیده جشنواره مدرسان – مولف شد. در جشنواره های رشد، جوایز ادبی متعدد کسب کرد. ایشان بیش از ۱۰۰ اثر فارسی دارند که برخی از آنها به زبان های دیگر ترجمه شده است. ۲۰ اثر ترکی دارند. دهها مقاله، یادداشت، ترجمه و شعر دارند. دبیری چندین جشنواره را برعهده داشته اند، داوری کتاب های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و … همگی دلیلی بر شخصیت چند وجهی ایشان است.
معلمها، فرزندان ما را احیاء میکنند
محمود امانی، دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش نیز در این مراسم گفت: جریانی در کشور شکل گرفته و آن تکریم فرهنگیان برجسته کشور است. چندین فعالیت در این زمینه صورت گرفته است. افرادی که تک تک آنها انسان های بزرگی هستند. همه این کار ها به ما نوید می دهد که آموزش و پرورش کشور، سرمایه های بسیاری دارد. انسانهای بزرگ بی سرو صدایی که قدرشان شناخته نمی شود. اما واقعاً دارند، فرزندان ما را احیاء می کنند. در تک تک نقطه های کشور معلمانی هستند که با عشق بچهها، غم و شادی بچهها میخوابند و بلند میشوند و تلاش میکنند و تمام آن مراحلی که چارچوبهای کاری دولتی برای آموزش و پرورش به وجود آورده است را می دانند.
تشکیل ۱۱۵ کتابخانه در روستاها
حبیب فرشباف بود؛ شاعر، نویسنده و معلم محبوبی نیز پیامی به این مراسم فرستاد که در آن آمده است: مرتضی مجدفر در کنار تمام فعالیتهای ادبی یک فعال اجتماعی است که به مصداق جمله «مهمترین مسئولیت هر انسان کتابخوان کردن افراد جامعه است.» به همراه دوست و همکار دیرینهاش ابراهیم اصلانی، موفق به تشکیل ۱۱۵ کتابخانه در روستاهای آذربایجان و سایر استانها شدند.
در ادامه این مراسم مرتضی مجدفر گفت: «شوق تغییر» همواره به موضوعهای نو پرداخته است. از آن جمله: کارکردهای موبایل در مدرسه، هوش مصنوعی و آموزش در دوران کرونا و امروز به دنبال آن هستیم تا برای نسل زد و آلفا نیز فعالیتهای انجام دهیم و در مسیر الگوسازی برایشان کوشا باشیم.
مجدفر در بخشی از صحبتهای خود از همسرش به دلیل مراقبت از ایشان و ایجاد فضایی آرام در منزل تشکر کرد و گفت: امشب یکی از کتابهای نیمه کارهام را شروع میکنم، تا برای نسل زد و آلفا الگو بدهیم و بگوییم که میشود کار کرد.
∎