شناسهٔ خبر: 69748580 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

اتحاد حرفه‌اي عليه سوءاستفاده از سلامت روان

كلينيك ترك بي‌حجابي يا مقدمه اجراي لايحه حجاب؟

صاحب‌خبر -

  فاطمه   كريم‌خان

پايگاه خبري و رسانه‌اي حوزه‌هاي علميه خواهران خبر داد؛ براي نخستين‌بار در كشور به همت اراده زنان و خانواده ستاد امر به معروف، كلينيك ترك بي‌حجابي در تهران با هدف درمان علمي ‌و روانشناختي بي‌حجابي ويژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جوياي هويت اجتماعي و اسلامي ‌افتتاح مي‌شود.

در توضيح اين طرح گفته شده بود كه «براساس مراجعات مكرر صورت پذيرفته به ستاد امر به معروف و نهي از منكر استان تهران از سوي خانواده‌ها و بانوان و دختران تهراني مبني بر وجود فشارهاي محيطي و ساير عوامل كه منجر به اجبار انتخاب پوشش خارج از حدود حجاب شرعي شده كه پس از بررسي‌هاي تخصصي و جلسات كارشناسي به عمل آمده تصميم بر آن شد كه اولين كلينيك تخصصي مشاوره و حمايت از بازگشت به حجاب با عنوان «كلينيك ترك بي‌حجابي» در تهران راه‌اندازي شود.»

خيلي زود گفته شد كه پشت اين طرح فردي به نام «مهري دارستاني» نشسته است كه البته خودش مي‌گويد طرح با همكاري مختصصان و دغدغه‌مندان در «ستاد امر به معروف و نهي از منكر‌» تهيه شده است كه در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ ميليارد تومان بودجه از رديف بودجه عمومي‌ و ۱۰۰ ميليارد تومان بودجه اختصاصي دريافت كرده است!

بعد از انتشار خبر، خانم دارستاني در توييترش نوشت: «در پي انتشار خبر تاسيس كلينيك زيبايي اجتماعي تحت عنوان كلينيك ترك بي‌حجابي و استقبال بسياري از فعالان فرهنگي و همچنين مديران موسسات فرهنگي اجتماعي جهت همكاري با ما، شماره تلفن... جهت ارتباط و ثبت درخواست همكاري اعلام مي‌گردد.» اين توييت نشان مي‌داد كه لااقل كساني كه آن را نوشته‌اند مي‌خواهند ما قبول كنيم كه هنوز معلوم نيست چه كساني قرار است با اين به اصطلاح «كلينيك» همكاري كنند.

درحالي كه خانم مهري دارستاني، رييس فعلي اداره زنان ستاد امر به معروف، از حاميان سعيد جليلي و از نزديكان حجت عبدالملكي؛ وزير بركنار شده كار در دولت ابراهيم رييسي، مشغول يارگيري در توييت و بازنشر توييت‌هاي حاميان اين طرح بود، متخصصان جامعه‌شناسي از طرفي‌ و متخصصان حوزه سلامت روان از طرف ديگر شروع به انتقاد به اين طرح كردند.

خانم دارستاني اما همچنان اصرار داشت كه بايد از اين طرح دفاع شود، بنابراين يك بار ديگر در توييتر، متني با عنوان «داستان امروز» منتشر كرد و در آن از آنچه كه «تقابل با رويكرد علمي‌در مقابله با يك ناهنجاري اجتماعي‌«‌خوانده است انتقاد كرده و نوشت: «درخصوص كلينيك زيبايي اجتماعي، تحت عنوان ‎#كلينيك-ترك-بي-حجابي دست به نقدهاي منتقد شروع كرده‌اند به قلم‌فرسايي كه درحالي كه مردم درگير قطع برق و مشكلات معيشتي و... هستند چرا بودجه مملكت را صرف اين امور مي‌كنيد؟ همچنين عنوان كردند چرا كلنيك ترك رشوه و ترك اختلاس و... تاسيس نمي‌كنيد؟ توضيح اول درمورد پرسش دوم: به زودي اخبار آن موارد هم منتشر خواهد شد و مفسدان شگفت‌زده خواهند شد. اما در مورد پرسش اول: لازم به ذكر است عده‌اي از اساتيد و متخصصان دغدغه‌مند عفاف وحجاب، مدت‌هاست در مكان ستاد امر به معروف استان با خط تلفن و سيستم موجود به صورت كاملا جهادي به مراجعين مرتبط خدمات مربوطه را ارايه مي‌دهند. اما امروز كه حجم مراجعات بالا رفته، لازم ديديم براي گسترش كار از موسسات و ساير دغدغه‌مندان دعوت به همكاري كنيم و الحمدلله طي همين چند ساعت كه به حماقت رسانه‌هاي بيگانه خبر به خوبي منتشر شد، استقبال خوبي صورت گرفته. البته اين توضيحات براي آنان كه فهمي ‌از دغدغه‌مندي انقلابي ندارند، سودي ندارد كه قاعدتا دركي از چنين دغدغه‌مندي كه منجر به فعاليت جهادي و افتخاري مي‌شود، ندارند.»

او همچنين در اين مطلب به لينكي از يك كانال در پيام‌رسان «ايتا» به نام «كانال بانوي تمدن‌ساز» ارجاع داد كه در آن متن اظهارات او در مورد ايجاد كلينيك ترك بي‌حجابي به‌ طور كامل منتشر شده است. در اين متن آمده است: «...اين مركز با هدف بهبود سلامت روان افرادي كه به دليل عدم انطباق با محيط‌هاي اجتماعي دچار استرس يا تناقض دروني شده‌اند، برنامه‌هاي كارگاهي با رويكرد تقويت خودباوري و پذيرش تفاوت‌ها در دستور كار دارد. ...خانواده‌ها هم مي‌توانند از خدمات مشاوره اين كلينيك بهره‌مند شوند تا با ايجاد همدلي و حمايت به عزيزان خود كمك كنند.»

ستاد امربه معروف هم درنهايت يك روز بعد از اين اظهارات بيانيه داد و گفت: «باتوجه به تقاضا و تماس‌هاي مكرر بسياري از خانواده‌هايي كه فرزندان دلبندشان گرفتار اين حرام سياسي و شرعي گرديده و كليت خانواده خود را در خطر فروپاشي مي‌بينند، با ملاحظه اصرار بر فرار انبوهي از دختران عفيفي كه به دلايل ۱) همراهي ناخواسته با موج رسانه‌اي دشمنان فرهنگ حيا و عفت اين مرز و بوم، ۲) ترس از تمسخر يا انزوا در ميان همسالان و اطرافيان ۳) ترس از محروميت از شغل در برخي موسسات خصوصي و فشار كارفرما، از اين وضعيتي كه خسارت‌هاي دهشتناكي بر آنها وارد نموده، به منظور اجرايي نمودن پيشنهاد ستاد امر به معروف، انجام گفت‌وگوهاي آگاهي‌بخش به جاي جريمه در مورد كساني كه به دليل قانون‌شكني به دادگاه دلالت داده مي‌شوند، با درنظر گرفتن دغدغه رييس‌جمهور محترم درخصوص برخورد امنيتي با ناقضان حرام سياسي و شرعي بي‌حجابي، باتوجه به تاكيد رييس‌جمهور محترم و بسياري از صاحب‌نظران مبني بر اينكه حجاب قطعا يك موضوع تربيتي است و بايد كار فرهنگي صورت پذيرد، ستاد امر به معروف و نهي از منكر در اجراي بند ۱۱ ماده ۱۶ قانون حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منكر با كمك تشكل‌هاي امر به معروف آموزش ديده، به صورت داوطلبانه و جهادي محافلي را براي گفت‌وگو و پاسخ به سوالات و راهنمايي افراد درگير با پديده بدپوششي در اماكن متعدد به ويژه برخي بوستان‌هاي شهري در تهران تدارك ديده است. در اين محافل زنان و دختراني كه در گذشته، خود بي‌حجابي و بد پوششي را تجربه نموده و دچار آسيب‌هاي روحي و جسمي‌ گرديده بودند و امروزه خود را به زينت حجاب آراسته‌اند، به آگاهي‌بخشي و انتقال تجربيات خود مي‌پردازند. ستاد امر به معروف در راستاي اين اقدام كه مورد توجه و تقدير بسيار قرار گرفته و در پاسخ به دلسوزاني كه به دليل عنوان خبر، بر اسم اشكال مي‌گيرند و نگران بيمار تلقي شدن اين افراد هستند، تاكيد مي‌كند كه بر سر اسم هيچ مناقشه‌اي ندارد، بلكه مهم نفس اقدام است. تاكنون با استقبال بسيار زياد مواجه شده و نتايج ارزشمندي را به همراه داشته است.» طبيعتا همان‌طور كه خانم دارستاني از انتشار اسامي ‌افرادي كه در فراهم كردن اين طرح همكاري داشته‌اند خودداري مي‌كند، ستاد امر به معروف هم از نام بردن از كساني كه از اين طرح استقبال كرده‌اند يا حتي اشاره به جايگاه حرفه‌اي و موقعيت سياسي و اجتماعي آنها، خودداري كرده است.

دولت مي‌گويد به ما ربطي ندارد

زهرا بهروزآذر؛ معاون امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري درباره تشكيل كلينيك حجاب گفت: «اين موضوع هيچ ارتباطي به دولت ندارد و شكل‌گيري آن در دولت تصويب نشده است.» اظهاراتي كه در بهترين حالت نشان‌دهنده بي‌اطلاعي خانم بهروزآذر است، چراكه تصميمات ستاد امر به معروف نياز به تصويب در دولت ندارند و تا زماني كه بودجه اين ستاد از جيب دولت پرداخت مي‌شود، دولت نمي‌تواند در مورد آن اعلام بي‌طرفي كند.

خانم بهروزآذر البته با گفتن اينكه مساله حجاب بايد در داخل خانواده‌ها حل شود و نبايد از طرح مسائلي كه وهن اسلام و موضوع امر به معروف است خودداري شود، مخالفت خودش با اين مساله را نشان داد، اما توضيح نداد كه مخالفت دولت با اين طرح چگونه جلوي اجراي آن را مي‌گيرد.

فاطمه مهاجراني؛ سخنگوي دولت آقاي پزشكيان هم يك روز بعد از اينكه ستاد امر به معروف اعلام كرد كه طرح ايجاد كلينيك‌هاي زيبايي اجتماعي با عنوان «كلينيك ترك بي‌حجابي» براساس صحبت‌هاي رييس‌جمهوري در مورد صحبت كردن با جوانان فراهم شده است، دخالت دولت در اين موضوع را شديدا تكذيب كرد.

 

متخصصان چه مي‌گويند

با وجود اين بيانيه و آن توضيح كه در كانال «بانوي تمدن‌ساز» منتشر شده است، روند انتقادات به طرح اخير متوقف نشده است.

دكتر ساسان توكلي از چهره‌هاي شناخته شده در حوزه روانپزشكي و سلامت روان در توييتر خود نوشت: «طرح‌هايي مثل «كلينيك ترك بي‌حجابي» هيچ ارتباط و سنخيتي با كاربرد «علمي‌روانشناسي» ندارد و استفاده از اصطلاحات «كلينيك»، «ترك»، «درمان» و مانند آن براي آنها مصداق سوءاستفاده و «استفاده ابزاري از روانشناسي» است. روانشناسي علمي‌ و حرفه‌اي، سبك زندگي و انتخاب و ترجيح شخصي افراد را بيماري‌انگاري نمي‌كند، چه رسد به آنكه بخواهد آن را «درمان كند» يا «ترك بدهد.» تبعات منفي اين نوع طرح‌هاي ناانديشيده بسيار زياد است. اگر واقعا افرادي به عنوان كارشناس و متخصص روانشناسي در طراحي يا اجراي اين طرح نقش و دخالتي داشته‌ يا دارند، لازم است اين كارشناسان به جامعه و متخصصان معرفي شوند و به‌ طور علني، صريح و آشكار پشتوانه و مباني ديدگاه‌شان را به آگاهي عموم و نقد متخصصان بگذارند. انجمن‌هاي علمي-حرفه‌اي و دپارتمان‌هاي دانشگاهي روانشناسي و ساير حوزه‌هاي مرتبط با سلامت روان هم لازم است موضع علمي ‌و حرفه‌اي و اخلاقي خود را در برابر اين اقدامات اعلام كنند. طبيعتا هر نوع مداخله و تاسيس مركز در حوزه‌هاي سلامت روان نيازمند كسب مجوز از مراجع قانوني مرتبط است. قاعدتا براي تاسيس مراكزي با چنين عنواني، بايد از نهادي مانند وزارت بهداشت يا سازمان نظام روانشناسي مجوز اخذ شده باشد. در صورتي كه اين نهادهاي مسوول چنين مجوزي داده‌اند لازم است اين موضوع را به اطلاع جامعه برسانند و در غير اين صورت، وظايفي كه براي جلوگيري از‌ دخالت غيرمجاز در امر درمان برعهده دارند را انجام بدهند. همان‌طور كه در بيانيه اخير انجمن علمي ‌روانپزشكان ايران توصيه شده، «امر درماني نبايد تبديل به امري سياسي» شود و البته اگر قرار است اين اتفاق نيفتد، موضوعات سياسي يا ايدئولوژيك نبايد وارد حوزه خصوصي زندگي افراد و موضوعات مرتبط با سلامت و درمان بشوند.»

«دكتر وحيد شريعت»، استاد روانپزشكي در دانشگاه علوم پزشكي ايران در اين مورد به «اعتماد» مي‌گويد: «تلقي اينكه با تاسيس كلينيك مي‌شود سبك زندگي را تغيير داد و درمان كرد، تلقي نادرستي است. مسلم است كه اين رفتارها به اهدافي كه براي آن طراحي شده است نخواهد رسيد، اما مساله خطرناك‌تر اين است كه اين سوءاستفاده از زبان و واژگان علمي ‌به ضرر علم تمام خواهد شد. با اصول علمي ‌نمي‌شود به صورت دل بخواهي رفتار كرد و هر روز چيز تازه‌اي را به عنوان بيماري يا ناهنجاري تلقي كرد. نمي‌توانيم و نبايد به تفاوت ديدگاه‌ها برچسب بزنيم و بعد هم بخواهيم آنها را درمان كنيم. اين سوءاستفاده از علم روانشناسي و درنهايت به ضرر سيستم درمان در كشور است. هنوز براي ما روشن نيست كه قرار است در اين مراكز از چه كساني استفاده كنند و چه كساني را به كار بگيرند، اما آنچه ما بر آن اصرار داريم اين است كه وقتي صحبت از درمان به ميان مي‌آيد، ملاك آن بايد چارچوب‌هاي علمي ‌باشد. علاوه بر اين كساني كه مسووليتي دارند بايد توجه كنند كه همين حالا هم بدبيني به مساله درمان مشكلات سلامت روان قابل ملاحظه است، چنين رفتارهايي باعث مي‌شود كه اين بدبيني‌ها تشديد شود و در جايي كه لازم است نظام سلامت براي حل گرفتاري‌هاي مردم دخالت كند هم عملا نتواند وظايف خودش را انجام دهد. متاسفانه اين رويه‌ها در جايي خارج از وزارت بهداشت اعلام و اعمال مي‌شود و اين مساله باعث مي‌شود حتي با وجود تغييرات خوبي كه در وزارت بهداشت رخ داده، اين نهاد عملا نتواند در اين موضوعات تاثيري بگذارد.»

«دكتر حميد پورشريفي» رییس انجمن روان شناسی ایران هم در اين مورد مي‌گويد: «طرح‌هايي مانند كلينيك‌هاي ترك بي‌حجابي، سوءاستفاه از روانشناسي هستند. حجاب مردم ربطي به مسائل سلامت روان آنها ندارد و انتخابي فردي است. وقتي در مورد اين مساله از كلمه درمان استفاده مي‌كنند، به معني سوءاستفاده از روانشناسي و عملا نوعي تشويش اذهان است، چراكه باعث مي‌شود افراد به خدمات سلامت روان بدبين شوند. اين رفتارها باعث مي‌شود مردم خدمات سلامت روان را تربيتي تلقي كنند در صورتي كه كار خدمات سلامت روان چيزي غير از اين است. علاوه بر اين بايد به ياد داشته باشيد كه پيش‌شرط موثر بودن خدمات سلامت روان در حوزه‌هايي مانند ترك اعتياد، مصاحبه انگيزشي است. حالا اگر كسي انگيزه داشته باشد كه حجابش را تغيير دهد كه به كلينيك نياز ندارد، اگر انگيزه‌اي نداشته باشد هم اين كلينيك‌ها موثر نخواهند بود. انجمن‌هاي علمي ‌مانند انجمن علمي ‌روانشناسي چه زماني كه احكام دادگاه در مورد حجاب هنرمندان مطرح شد، چه حالا كه كلينيك ترك بي‌حجابي يا بدحجابي مطرح مي‌شود، به اين رويه‌ها اعتراض دارد، اما به هر حال بايد پذيرفت كه امكانات انجمن‌هاي علمي ‌و تخصصي در اين موارد محدود است و هر چند نمونه‌هايي هست كه در آنها به حرف انجمن‌ها توجه شود، هميشه هم ممكن است كه به حرف انجمن‌ها دراين موارد توجه نشود، منتها ما وظيفه اخلاقي و حرفه‌اي خودمان در مورد اعتراض به اين رويه‌ها را انجام خواهيم داد.»

در ادامه اين واكنش‌ها، انجمن روانشناسي ايران و انجمن علمي‌روان‌درماني ايران هم در يك بيانيه مشترك در واكنش به ايجاد كلينيك‌هاي زيبايي اجتماعي يا كلينيك‌هاي ترك بي‌حجابي، بيانيه‌اي صادر كردند كه در آن آمده است: «خبر راه‌اندازي «كلينيك ترك بي‌حجابي در تهران» موجب تشويش اذهان عمومي‌ شده و متخصصان سلامت روان را متعجب و در عين حال به‌ شدت نگران كرده است. در اين خبر مي‌خوانيم: «براي نخستين‌بار در كشور، به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف، كلينيك ترك بي‌حجابي در تهران با هدف درمان علمي‌ و روانشناختي بي‌حجابي ويژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جوياي هويت اجتماعي و اسلامي‌افتتاح مي‌شود.» (خبرگزاري فارس، 22 آبان 1403). داشتن يا نداشتن حجاب پديده‌اي اجتماعي و فرهنگي است و نه يك بيماري كه نياز به درمان داشته باشد. استفاده از واژه‌هاي «كلينيك» و «ترك»، به ‌طور ضمني «حجاب متفاوت از قوانين كشور» را به عنوان يك اختلال يا بيماري معرفي مي‌كند كه از نظر علمي‌ كاملا مطرود و مصداق بارزي از سوءاستفاده از روانشناسي و روانپزشكي است. چنين تصميم‌ها و اقداماتي آسيب‌زا، افراد غيربيمار را با برچسب بيماري مواجه مي‌كند، موجب استيگما مي‌شود، دريافت‌كنندگان خدمات روانشناختي را دچار سردرگمي ‌مي‌كند. يا حتي با خلط درمان و تاديب كه دو امر ناهمخوان و متضاد است، ممكن است موجب نگاه منفي مراجعان به اين خدمات شود و آنها را از دريافت كمك‌هاي حرفه‌اي محروم كند. چنين تصميم‌هايي كه نشان‌دهنده عدم تأمل در پيامدهاي منفي و فاقد هرگونه منطق است، به ‌واسطه آسيب‌هاي جدي ناشي از آن، مسووليت انساني و اخلاقي زيادي را متوجه دست‌اندركاران مي‌كند. متاسفانه سوءاستفاده از روانشناسي و روانپزشكي پيش از اين هم در اشكالي نظير حكم قضايي رخ داده و با واكنش انجمن‌هاي مرتبط با سلامت روان و نامه اين انجمن‌ها (انجمن علمي‌روانپزشكان ايران، انجمن روانشناسي ايران، انجمن علمي‌روان‌درماني ايران و انجمن علمي ‌پزشكي روان‌تني ايران) به رييس محترم قوه قضاييه شده بود كه خوشبختانه مورد توجه قرار گرفت و چنين احكامي‌ تكرار نشد. اميد اينكه دست‌اندركاران به حساسيت امر و آسيب‌هاي جدي ناشي از سوءاستفاده از روانشناسي و روانپزشكي توجه كنند، اقدامات اينچنيني را متوقف كرده و از تكرار آن در آينده خودداري كنند. همچنين از دادستاني كل كشور انتظار مي‌رود به اين امر بسيار حساس ورود كرده و اقدامات لازم را براي پيشگيري از تداوم آن به‌ عمل آورد.»

 

پاي لايحه حجاب و عفاف در ميان است

از متن طرح مطرح شده، براي ايجاد آنچه كلينيك زيبايي اجتماعي يا كلينيك ترك بي‌حجابي ناميده مي‌شود، چنين بر مي‌آيد كه گامي‌به عقب برداشته شده و هدف اين مراكز صرفا كمك به افرادي كه همين حالا هم حجاب دارند، عنوان شده است. در بيانيه ستاد امر به معروف آمده است كه اين مراكز قرار است براي كمك به كساني كه به حجاب مقيد هستند ايجاد شود نه براي كساني كه تصميم گرفتند نوع ديگري از پوشش را انتخاب كنند. برخي توييت‌هايي كه خانم دارستاني در اين مورد بازنشر كرده است هم حاوي اين پيام است كه «اجباري در مراجعه به اين كلينيك‌ها در كار نيست و كار آنها ارشادي است.» با اين وجود به نظر مي‌رسد اين طرح يك لايه زيرين هم دارد كه در جايي به غير از توييتر خانم دارستاني و كانال «بانوي تمدن‌ساز» قرار گرفته است و آن «لايحه حمايت از خانواده» دولت سيزدهم است كه به «لايحه حجاب و عفاف» مشهور شده است. در ماده هفده اين لايحه ستاد هماهنگي و راهبري اجراي مصوبه عفاف و حجاب وزارت كشور به منظور تحقق اهداف اين قانون، مكلف شده است كه با همكاري حوزه‌هاي علميه، مراكز مشاوره حضوري و مجازي با محوريت سبك زندگي اسلامي ‌خانواده‌محور و توانمندسازي و پاسخ به سوالات عفاف و حجاب را گسترش دهد و تقويت كند. در ماده نوزده اين لايحه هم آمده است كه «سازمان بهزيستي كشور به منظور تحقق اهداف اين قانون، مكلف به وظايف زير است: توسعه، تقويت و ارتقاي كيفيت خدمات مراكز فوريت‌هاي اجتماعي و مراكز مشاوره در تمامي‌ استان‌ها و شهرستان‌ها به ‌منظور ارايه خدمات مشاوره‌اي لازم در راستاي حمايت و گسترش فرهنگ پوشش، عفاف و حجاب به جامعه هدف؛ شناسايي، حمايت و مراقبت از زنان آسيب‌ديده و در معرض آسيب و توانمندسازي آنان به‌ منظور پيشگيري از ارتكاب رفتار‌هاي نابهنجار و غيراخلاقي و گزينش متقاضيان دريافت مجوز، صدور و تمديد مراكز مشاوره و ساير مراكز تحت پوشش سازمان براساس صلاحيت‌هاي عمومي، اخلاقي و رفتاري و گذراندن دوره‌هاي آموزشي مبتني بر عفاف و حجاب با همكاري سازمان تبليغات اسلامي.» وظايفي كه به نظر مي‌رسد به راحتي و با يك تفاهمنامه و آيين‌نامه داخلي مي‌توان به نهادهاي مشاوره‌اي ديگري ازجمله مراكز مشاوره اسلامي ‌كه هم‌اكنون زيرنظر حوزه علميه فعاليت مي‌كنند و چه بسا «كلينيك‌هاي زيبايي اجتماعي» كه قرار است «به شيوه علمي»
در راستاي ترك بي‌حجابي بكوشند قابل واگذاري باشد. از اين طريق مشكل قديمي‌عدم حمايت بهزيستي و سازمان نظام روانشناسي و خدمات مشاوره از مراكز مشاوره‌اي كه توسط فارغ‌التحصيلان رشته مشاوره و روانشناسي حوزه‌هاي علميه ايجاد مي‌شود هم برطرف شود! يك سنگ است و چندين گنجشك.

آنچه تا امروز در مورد كلينيك‌هاي زيبايي اجتماعي يا كلينيك ترك بي‌حجابي گفته شده، دو گام به جلو و يك گام به عقب است، اما تجربه نشان داده است كه معمولا توقفي در آن يك گام به عقب رخ نمي‌دهد. علي‌رغم موضع‌گيري صريح كارشناسان حوزه سلامت روان، بعيد است حوزه سلامت روان با چند بيانيه و اعتراض صنفي بتواند جلوي قاب‌بندي مساله حجاب در درون حوزه سلامت روان را بگيرد به خصوص كه همين حالا هم ژورنال‌هاي تخصصي و همايش‌هاي داخلي و بين‌المللي كه مقالاتي در زمينه ارتباط حجاب با سلامت روان زنان و خانواده منتشر مي‌كنند، كم‌شمار نيستند. با جست‌وجوي كليدواژه «حجاب و سلامت روان» مي‌توانيد به مقالات ثبت شده و ارايه شده در ژورنال‌ها و كنگره‌هاي مختلف دسترسي پيدا كنيد كه نويسندگان آنها هم از قضا خودشان را «روانشناس» معرفي مي‌كنند و علي‌رغم نظر بسياري از چهره‌هاي مطرح روانپزشكي و روانشناسي و فعالان حوزه سلامت روان، در مورد اينكه چگونه حجاب امري مربوط به سلامت روان است، قلم‌فرسايي مي‌كنند. 

برچسب‌ها: