گروه اقتصادی: در شرایط فعلی که ریسکها و تنشهای شدیدی را در فضای بین المللی تجربه می کنیم و این ریسکها در یک سال اخیر خیلی شدیدتر هم شده شانس بازارها از جمله بازار سرمایه برای جذب پول جدید هم کم شده است. اما سوال این است که در این شرایط آیا شانسی وجود دارد که پول جدید وارد بازار سرمایه کشور شود یا خیر. احتمالا جواب اولیه سرمایه گذاران منفی است. همواره در همه جای دنیا سرمایه گذارها از ریسک و تنش فراری هستند. موفقترین کشورها در جذب سرمایه گذار کشورهایی هستند که تنش و ریسکهای بین المللی را به حداقل ممکن رسانده اند.
به گزارش بولتن نیوز، میثم هاشم خانی کارشناس بازار سرمایه می گوید: اما اگر این مسئله دقیق تر بررسی شود در این شرایط هم به نظر من به مقدار محدودی این امکان وجود دارد. کافی است توجه شود به این یکسال اخیر که تنشهای بین ایران و اسراییل خیلی زیاد شد و اسراییل هم درگیر تنشهای زیادی در خاک خود بوده، اما شاخص بورس در اسراییل در این یکسال هیچ افتی نداشته است.
این مسئله هم حائز اهمیت است که منظور از جذب سرمایه جدید به بازار سرمایه ایران، اساسا جذب سرمایه گذاران خصوصی است. جذب سرمایه جدید از محل منابع دولتی و حاکمیتی تقریبا نشدنی است. بودجه دولت حتی برای مسائل بسیار زیربنایی مثل توسعه نیروگاه ها در کشور یا مثل پرداخت مطالبات میلیونها بازنشسته در کشور کسریهای بسیار شدیدی دارد، در نتیجه حتی اگر از طرف مقامات دولتی و حاکمیتی این وعده داده شود که پول از بودجه عمومی کشور به بازار سهام تزریق می شود قطعا این وعده امکان پذیر نخواهد بود. اما بخش خصوصی چطور ممکن است پول جدید به بازار سرمایه بیاورد؟
اولین عامل این است که از ریسکهای سیستماتیکی که به طور مکرر خود سازمان بورس در بازار سرمایه ایجاد می کند، جلوگیری شود. مهمترین ریسکها تغییر مکرر دامنه نوسان قیمت سهام است. وقتی به طور غیرمنتظره دامنه نوسان سهام تغییر می کند این سیگنال به سرمایه گذاران داده می شود که هر لحظه ممکن است بازار چنان قفل شود که با زیان سنگین هم نتوانند پول خود را نقد کنند. در کوتاه مدت ممکن است فکر شود که به نغع بازار سرمایه است اما سرمایه گذارن بزرگ ریسک سرمایه گذاری را زیاد می بینند و از ورود به بازار سرمایه می ترسند و بازار رمزارزها را ترجیح می دهند.
دومین عامل که خارج از دامنه اختیار مدیران سازمان است، قیمت گذاریهای دستوری است. در بازار سهام کشور بیش از 100 شرکت وجود دارند که سود دلاریشان در سال 1402 نسبت به سال 1401 لااقل 30% کمتر شد. بخش زیاد آن به دلیل قیمتگذاری دستوری بود. وقتی بنگاه ها با بحران دلار، قطعی برق و گاز دست و پنجه نرم می کنند با قواعدی که هر روز دولت دستور می دهد باعث شده که سوددهی این شرکتها کمتر شود. در کل باید بگویم که در این شرایط موارد گفته شده، تاثیر قابل ملاحظه ای در بازار ایجاد نمی کنند فقط کمی باعث بهبود می شوند که قطعا برای رشد باید شرایط بین اللمللی بهبود یابد.
∎