برنامهريزي براي ترور سيدحسن نصرالله توسط رژيم صهيونيستي در طول چند دهه صورت انجام شده است. اسراييل براي انجام اين قبيل اقدامات تروريستي از هيچ اقدامي فروگذار نكرده است. از امكانات خودي و غيرخودي گرفته تا حمايت قدرتهاي حامي اين رژيم، از جمله امريكا و انگليس و برخي كشورهاي منطقه. اين حمايتها شامل كمكهاي اطلاعاتي و امنيتي ميشود تا پشتيبانيهاي فني و ماهوارهاي. تصور اسراييل مبني بر اينكه اقدامات تروريستي چون ترور اعضاي مقاومت ميتواند منجر به پايان مقاومت مردم فلسطين و لبنان شود تحليل و تصور باطلي است. اسراييل پيش از اين نيز تجربه ترور سيدعباس موسوي، دبيركل وقت حزبالله لبنان و همينطور شخصيتهاي متعددي از فلسطين را در كارنامه اقدامات تروريستي خود دارد. اين بازيگر به خوبي ميداند كه نميتوان با حذف اشخاص و رهبران مقاومت تفكر و اساس هويت اين گروه را از بين برد، چراكه حزبالله حاصل تفكر مقابله با اشغالگري و مجموعهاي از تحولات اجتماعي و سياسي و فرهنگي لبنان است. حزبالله يك نيرو يا حزبي كه براي انتخابات تشكيل شده باشد و بعد از آن نيز ناپديد شود، نيست. بنابراين يك موجوديت ريشهدار اجتماعي است كه با فرهنگ مقاومت و مخالفت با اشغالگري رشد يافته است. طي اين سالها اين جريان وسيعتر نيز شده و شاخ و برگهاي بيشتري پيدا كرده است. به همين دليل نميتوان ريشه آن را زد. با ترور يكي از اعضاي آن قطعا چينش فرماندهي خالي نخواهد ماند. درباره اين سوال كه حزبالله چگونه و در چه بازه زماني به اقدامات اخير اسراييل واكنش نشان خواهد داد، به نظر ميرسد با سنجشي كامل از مباحث فني و عقلاني تمام جزييات و جوانب امر نوع پاسخ را در نظر خواهد گرفت. آسيبشناسيهاي لازم را انجام ميدهد و تمام اين اقدامات شناختي را در كنار شاكله اصلي اين جريان كه همانا ايمان است، تعريف ميكند. لذا در شرايطي كه رژيم صهيونيستي بر اشغالگري و توسعهگري و تحكيم تفكر حاكميت نژاد خاصي بر ساير نژادها تاكيد دارد..
حزبالله بر مباني و اصول خود پابرجا خواهد ماند. بنابراين واكنش احتمالي حزبالله بر مبناي شناخت شرايط و تحولات ايجاد شده دروني و تحولات منطقهاي و بينالمللي خواهد بود و بر اساس اين وارد عمل ميشود. اما نكتهاي كه در اين زمينه اهميت دارد، اين است كه هرگز رويكرد اصلي حزبالله در قبال رژيم صهيونيستي تغيير معناداري نخواهد كرد. بنابراين بعد از ترور سيدحسن نصرالله نيز شاهد تغييري در رويكرد اين جريان نخواهيم بود. در باب گمانهزنيها درباره واكنش ايران نسبت به اقدامات اخير اسراييل در منطقه بايد گفت برخي تحليلها قائل به تشويق ايران براي ورود به رويارويي است. طيفهاي مختلفي روي اين تحليل تاكيد و دائما نيز بر آن پافشاري ميكنند. گمانهزنيهاي ديگري نيز وجود دارد كه معتقدند جمهوري اسلامي ايران با پيروي از صبر استراتژيك به دنبال ايجاد شرايط جديدي در منطقه و جهان است. البته كه اين گمانهزني هدفدار است و هدف اين است كه شكافي ميان نيروهاي داخلي و احزاب و جريانهاي حاكميتي و دولتي ايجاد شود. مسوولان مربوطه اين تحليل را به خوبي تشخيص ميدهند و درك ميكنند. هيچ يك از اين گمانهزنيها مقاصد خيرخواهانهاي ندارند. جمهوري اسلامي بر مبناي روشهاي خاص خود عمل خواهد كرد و براي تصميمگيري اين گمانهزنيها را ملاك قرار نخواهد داد. شرايط در منطقه دچار تحولات بسياري شده است. نيروهاي امريكايي در منطقه به دنبال اهدافي هستند كه حتي اروپا را نيز برنميتابند. توازن منطقه دچار تغييراتي شده و زمينه براي ايجاد يك نظم جديد بينالمللي فراهم شده است. ايران تمام اين مولفهها را دريافت كرده و آن را هضم ميكند. نتيجه اين هضم و درك اقدام ايران خواهد بود. درباره ايده نخست وزير لبنان مبني بر بازگشت به قطعنامه 1701 نيز بايد متذكر شد كه حزبالله هم در پارلمان و هم در هيات دولت لبنان حضور دارد. هيچ تصميم سياسي و ديپلماتيكي بدون تاييد حزبالله تصويب نميشود. البته كه قدرتهاي خارجي به ويژه امريكا و بعضا نيز فرانسه قصد داشتند موضوع قطعنامه 1701 شوراي امنيت را مدنظر قرار بدهند و نيروهاي حزبالله را در سواحل شرقي رودخانه ليتاني جانمايي كنند. اين مسالهاي است كه دهههاست اسراييل به دنبال آن است. اما هم حزبالله و هم دولتمردان لبنان اين اهداف را ميشناسند. تجربههاي كشورهاي منطقه به خوبي آشكار كرده است هرگونه عقبنشيني دولتها باعث از دست رفتن منافع ملي و تضعيف امنيت آنها خواهد شد. لذا ادعا و درخواست نخست وزير لبنان درباره عقبنشيني حزبالله تا ساحل رود شرقي ليتاني به آساني اتفاق نخواهد افتاد؛ حزبالله نيز اين موضوع را نميپذيرد. بنابراين تمامي موارد مذكور مولفههايي هستند كه هم دولت لبنان و نيز پارلمان لبنان و حزبالله مورد سنجش قرار خواهند داد. نيروهاي مقاومت با اين بازيهاي سياسي وارد دعواهاي دروني نخواهند شد كه عدهاي به نفع ارتش بخواهند وارد عمل شوند. عدهاي به نفع نيروهاي سازمان كار كنند و عدهاي به نفع حزبالله. با توجه به بلوغ سياسي كه در لبنان وجود دارد اين قبيل تنازعات شكل نخواهد گرفت.
كارشناس مسائل خاورميانه
نظر شما