به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، کریم فیضی، پژوهشگر عرفان و نویسنده کتاب «مثنوی؛ معنای مولوی» در یادداشتی به نقد فیلم سینمایی مست عشق پرداخته است.
بخشی از نکات او در این یادداشت را در ادامه میخوانید.
- تا امروز در هیچیک از متون و منابع شرقی و غربی از شهادت مولانا جلالالدین محمد بلخی سخن به میان نیامده است. اما با اتفاقی که در فیلم «مست عشق» با همکاری جمعی از هنرمندان معاصر روی داد، با نوعی از قاطعیت میتوانیم از شهادت مولانا سخن بگوییم. شهادت در مسلخ تاریخ و تصویر.
- خوب یا بد، مولانا یکی از شایستهترین شخصیتهای شرقی و آسیایی برای ساختن دهها فیلم و سریال بوده و هست. اما به هر دلیلی این اتفاق تا امروز روی نداده است.
- این در حالی است که تا امروز صدها عنوان کتاب متنوع و حتی متضاد پرتیراژ درباره پدیده مولانا و شاخههای اصلی و فرعی آن به دست نویسندگان بزرگ و شاخص به قلم آمده و در گوشهگوشه دنیا منتشر شده است.
- فیلم با سکانسی جنگی از آن نوع که در فیلمهای تاریخی ریدلی اسکات مرسوم است، شروع میشود و با اقتدا به همین کارگردان قدرتمند با سکانسی از همین نوع نیز خاتمه میپذیرد.
- کارگردان محترم، در اقدامی باورنکردنی، یک حادثه قرن ششمی را در لوکیشن قونیه مدرن امروزی جلوی دوربین برده است. با گنبد و مناره مزار مولانا در قرن بیست و یکم، با پرندههای ریزنقشی که هر روز صبح به صورت دستهجمعی بر فراز قونیه به پرواز درمیآیند و به ساکنان و مسافران شهر سلام و آهنگ تحویل میدهند.
- سؤال این است که مجموعهای که قصد داشته از ساخت فضای واقعی یک فیلم تاریخی پرهیز کند، چرا به سراغ ساخت آن رفته است؟ این کار شبیه این است که فیلمی مثل «تایتانیک» را در دریای خزر خودمان روی یک قایق یا کشتی باری جهت صرفهجویی در هزینهها بسازیم.
- اگر اطلاع نسبتاً دقیقی از اصل ماجرای شمس و مولانا داشته باشید، انتظارتان برای مشاهده آنچه بهواقع بین این دو مرد بزرگ بشری گذشته بهنحوی دردناک بیپاسخ خواهد ماند.
- همانطور که صغیر و کبیر میدانند شمس تبریزی «خورشیدی» بود که با طلوع ناگهانی خود در آسمان قونیه که با غیبتهای متوالی همراه بود و مولانا هجرانزده را بارها سوار بر اسب و شتر به دمشق و حلب و تبریز و شهرهای دور و نزدیک کشاند، چشمه طبع مولانا را به جوش و خروش انداخت و از فقیهی معتبر، شاعری پرشور ساخت.
- با این حال، در فیلمی که صد و پنج دقیقه با ضرباهنگی تند و بلند با صدجور ترفند سینمایی و انواع لنزها، دوربینها، لانگ شاتها و کلوزآپها روی پرده رفته است، شما هر چیزی میبینید، جز همین اتفاق اصلی. نه به نحو جزئی نه به نحو کلی.
- در «مست عشق» هیچ اشارهای به جوشش طبع فقیه تبدیل وضعیت داده به شاعری مجنون نمیشود.
- اگر ترس از خدا نبود، شخصاً بهجای اسم «مست عشق» اسم «میت عشق» را برای این فیلم پیشنهاد میکردم و به همه ابهامها پایان میدادم.
متن کامل این یادداشت را میتوانید در خبرگزاری ایکنا بخوانید.
نظر شما