شناسهٔ خبر: 67836516 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

روایت زندگی کارمند روشن‌دل دادگستری لرستان که در محضر رهبر انقلاب قرآن قرائت کرد/ وقتی اراده در مقابل معلولیت می‌ایستد

محمد بهرامی قاری روشندل و کارمند دادگستری استان لرستان؛ به گفته خودش از ۸ سالگی کار تلاوت، مداحی و روضه‌خوانی را بدون هیچ آموزش و استادی آغاز کرده است. علاقه‌اش به قرآن و تلاوت این آیات نورانی باعث می‌شود تا در همان سنین کودکی با گوش دادن به تلاوت اساتید برجسته داخلی و بین‌المللی و الگوبرداری از سبک تلاوت آنان به یکی از قاریان برتر کشور تبدیل شود.  

صاحب‌خبر -

خبرگزاری میزان- آغاز هفته قوه قضاییه و دوم تیرماه بود که در دیدار مسئولان عالی دستگاه قضا با رهبر معظم انقلاب اسلامی قرائت قرآن توسط قاری روشندل و کارمند دادگستری استان لرستان نظرم را جلب کرد. قرائتی زیبا با صدای دلنشین این قاری ممتاز بین‌المللی که به اعماق جان آدمی نفوذ و زیبایی کلام وحی را در ذهن انسان متبادر می‌کرد.

محمد بهرامی قاری روشندل و اهل شهرستان کوهدشت لرستان سوژه گزارش ماست. به گفته خودش از ۸ سالگی کار تلاوت، مداحی و روضه‌خوانی را بدون هیچ آموزش و استادی آغاز کرده است. علاقه‌اش به قرآن و تلاوت این آیات نورانی باعث می‌شود تا در همان سنین کودکی با گوش دادن به تلاوت اساتید برجسته داخلی و بین‌المللی و الگوبرداری از سبک تلاوت آنان به یکی از قاریان برتر کشور تبدیل شود. 

آقای بهرامی متولد سال ۱۳۶۷ در شهرستان کوهدشت، متاهل و دارای ۲ فرزند دختر به نام‌های فاطمه و زهراست. از سال ۱۳۹۰ و از طریق سهمیه جذب رتبه‌های برتر قرآنی در دادگستری شهرستان خرم‌آباد مشغول به کار شده است.

از ۸ سالگی کار تلاوت قرآن را شروع کردم

وی در رابطه با فعالیت‌های قرآنی و علاقمندی‌اش به تلاوت قرآن در گفت‌وگو با میزان اظهار کرد: در زمان کودکی از طریق تلویزیون و در زمان پخش اذان صدای تلاوت قاریان قرآن را گوش می‌کردم و به ترتیل و قرائت قرآن علاقمند شدم. صدای استاد شحات انور و سید متولی عبدالعال بسیار برایم جذاب بود. به خاطر علاقه‌ای که به قرآن داشتم و با تشویق‌های مادرم از ۸ سالگی وارد این عرصه شدم. 

از آقای بهرامی درباره معلولیتش سوال کردم و او در جواب گفت: از بدو تولد نابینا بودم. ۵ ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من همراه مادرم زندگی کردم. هرچند در زندگی سختی‌ها و تنگا‌های زیادی را سپری کردم، اما با کمک خدای متعال و تلاش مادرم به جایگاه کنونی رسیدم. درست است که پدرم را هرگز ندایده‌ام، اما در هر جایی و در هر مکانی از کره خاکی پدرم را ببینم و بشناسم دست و پای ایشان را می‌بوسم، چون در قرآن کریم تاکید فراوانی به رعایت احترام پدر و مادر شده است و ما اگر به قرآن و همه فرامین آن عمل کنیم قطعاً در زندگی موفق خواهیم شد.

انگار سختی‌های زندگی از سوژه گزارش ما یک مرد تمام عیار ساخته، هرچقدر از زمان گفت‌وگوی ما می‌گذرد بیشتر به آرامش و صبر او غبطه می‌خورم. با اینکه دنیا مقابل چشمانش تیره و تار است، اما یک دنیا زیبایی در نگاهش نهفته است.

گفت‌وگو با قاری روشندلی که کارمند دادگستری لرستان است/ وقتی اراده در مقابل محرومیت و معلولیت می‌ایستد/ ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

هنوز کتاب‌های کلاس اول ابتدایی را حفظ هستم

سختی‌هایش در زندگی قطار است و تصور هریک از آن‌ها برایم بسیار دشوار. با حوصله ادامه می‌دهد: در زمان تحصیلات ابتدایی در کوهدشت زندگی می‌کردیم و آنقدر محدودیت زیاد بود که ۵ سال کتاب خط بریل نداشتم و از ۷ سالگی تا ۱۰ سالگی به مدت ۴ سال فقط در کلاس اول بودم. با گذشت چندین سال هنوز کتاب‌های کلاس اول را خط به خط حفظ هستم، چون این کتاب‌ها و مطالب آن چند سال برای من تکرار شده بود. با کمک خدا و با حافظه خوبی که داشتم از ۱۰ سالگی در طول یک سال تحصیلی کلاس دوم، سوم و چهارم را گذراندم و از کلاس پنجم ابتدایی به مدارس عادی وارد شدم و همراه بچه‌های عادی درس می‌خواندم. 

با توجه به امکانات کمی که در آموزش و پرورش استان وجود داشت و بی‌توجهی مسئولان، کتاب بریل برای ما تهیه نشد زمانی که دوستان و همکلاسی‌هایم در حال بازیگوشی در کلاس بودند تا وقت کلاس سپری شود در تمامی لحظه‌ها با دقت به حرف‌های معلم گوش می‌دادم و سعی می‌کردم تمام چیزی که معلم می‌گوید را به خاطر بسپارم و در همان روز در زنگ‌های بعدی از معلم می‌خواستم که مطالب درسی زنگ گذشته را از من پرسش کند و به این ترتیب من در روز همان مطلب را حفظ و مرور می‌کردم بدون اینکه کتابی داشته باشم. همان روز‌ وقتی به منزل برمی‌گشتم از مادرم می‌خواستم که مطالبی کتاب را برای من بخواند و دوباره مرور و حفظ می‌کردم. تحصیل من تا مقطع دیپلم به همین منوال گذشت. 

بیشتر بخوانید: 

تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید توسط قاری روشندل محمد بهرامی، کارمند دادگستری استان لرستان در دیدار مسئولان دستگاه قضا با رهبر معظم انقلاب

در دانشگاه و مدرسه اساتید و معلمان هرگز به من ترحم نکردند

شب‌های امتحان مادرم کتاب‌های درسی را برای من می‌خواند و من حفظ می‌کردم در جلسه امتحان هم منشی سوال را برای من می‌خواند و من جواب می‌دادم و او پاسخ را برای من می‌نوشت. در روند برگزاری امتحانات هم یک بازرس از اداره آموزش و پرورش همیشه کنار ما می‌ایستاد و نظارت می‌کرد که منشی مطلبی را به جای من ننویسد. در تمام سال‌های تحصیل این موضوع که به من ساده گرفته شود و یا برخورد ساده‌تری نسبت به سایر دانش آموزان با من بشود اصلاً مطرح نبود و این برای من افتخار بوده که در زمان مدرسه و در دانشگاه ترحم و گذشتی نسبت به سایر دانش آموزان و دانشجویان در حق من نشده است. 

خیلی دوست داشتم که در یکی از دانشگاه‌های دولتی تحصیلات دانشگاهی خود را بگذرانم، اما به دلیل مشکلاتی که داشتم و امکاناتی که دسترسی به آن‌ها برایم سخت بود نتوانستم به این هدف برسم. به پیشنهاد یکی از دوستانم در سال ۸۸ در دانشگاه علمی کاربردی ثبت نام کردم و موفق به اخذ مدرک کارشناسی رشته روابط عمومی شدم. در دانشگاه کار من به مراتب راحت‌تر بود. صدای اساتید را در کلاس درس ضبط می‌کردم و در منزل به وسیله ماشین پرکینز تایپ می‌کردم و جزوات کلاس‌های آموزشی رو که خودم نوشته بودم حفظ می‌کردم. در جلسات امتحان هم مانند دوران مدرسه منشی داشتم.

کسب ۳۰ رتبه اول در مسابقات مختلف قرآنی

از او درباره رتبه‌ها و جوایزی که در جشنواره‌های قرآنی کسب کرده پرسیدم، که در جواب گفت: از ۸ سالگی که تلاوت قرآن را آغاز کردم تاکنون ۳۰ رتبه اول قرائت تحقیق، مدیحه‌سرایی، اذان و دعاخوانی را در سطح ملی کسب کردم و در سال ۹۶ به عنوان قاری برتر جهان اسلام شناخته شدم. در این مسابقات اختلاف امتیاز من با رقیب دوم که اهل کشور ترکیه بود به حدی زیاد بود که مرحله نیمه‌نهایی و نهایی را برگزار نکردند و با توجه به اختلاف امتیازات، در مرحله مقدماتی به عنوان نفر اول شناخته شدم. در همان سال ۹۶ که رتبه اول را کسب کردم فقط و فقط به عشق دیدار با مقام معظم رهبری بود که در مسابقات شرکت کردم. البته این موضوع را هم اضافه کنم که این مسابقات تنها در بخش معلولی نبود و من با افراد عادی مسابقه دادم. در هر مسابقه‌ای که شرکت می‌کردم شرکت کنندگان، مرا با تیم فوتبال برزیل در جام جهانی مقایسه می‌کردند و به شوخی می‌گفتند که برزیل در مسابقات شرکت کرده و ما شانسی برای پیروزی نداریم.

ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

در سال ۹۶ پس از پایان مسابقات جهانی با برنامه‌ریزی که شورای قرآنی انجام داده بود اجازه تلاوت در محضر مقام معظم رهبری را پیدا نکردم و این بدترین خاطره دوران زندگی بود. من سختی‌های زیادی در زندگی تحمل کرده بودم اما این خاطره تلخ‌ترین خاطره زندگی من بود، چون در مسابقات قرآنی رتبه اول را کسب کرده بودم و به دیدار رهبری نیز دعوت شده بودم، اما اجازه تلاوت قرآن در محضر ایشان را نداشتم. اولین دیدار من با حضرت آقا در دیدار قاریان با ایشان در سال ۱۳۹۶ بود. نفرات زیادی در این برنامه حضور داشتند، قاریانی از گروه طلاب، دانشجویان و دانش‌آموزی حضور داشتند و بنابر تصمیم شورای قرآنی نفر اول گروه اوقاف در محضر مقام معظم رهبری قرآن را تلاوت کرد. اما من با این اتفاق ناامید نشدم و از سال ۹۶ تا ۹۸ به طور مستمر تلاوت‌های خود را برای شورای عالی قرآن ارسال می‌کردم تا اینکه در سال ۹۸ این توفیق را کسب کردم که در محضر مقام معظم رهبری قرآن را تلاوت کنم و مورد تفقد ویژه حضرت آقا قرار گرفتم.

گفت‌وگو با قاری روشندلی که کارمند دادگستری لرستان است/ وقتی اراده در مقابل محرومیت و معلولیت می‌ایستد/ ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

گرمای انگشتری هدیه حضرت آقا در وجود قاری روشندل

ایشان در همان دیدار انگشتری را که در دست داشتند به بنده هدیه کردند. همان لحظه که هدیه را دریافت کردم انگشتر را پوشیدم. گرمایی که این انگشتر به وجود من داد هیچ طفلی در آغوش مادر حس نمی‌کرد. در این مراسم افطار را به صورت خصوصی در محضر حضرت آقا صرف کردیم. هیجان من به حدی بالا بود که با وجود اینکه چندین بار حضرت آقا برای صرف افطاری به من تعارف کردند، ولی من نمی‌توانستم چیزی بخورم و برای من خیلی جالب بود که حضرت آقا در هنگام صرف افطار چندین بار به من گفتند که اجازه بده من لقمه را در دهانت بگذارم. بهترین و برترین لحظات عمر من در همین لحظات ثبت شد. 

گفت‌وگو با قاری روشندلی که کارمند دادگستری لرستان است/ وقتی اراده در مقابل محرومیت و معلولیت می‌ایستد/ ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

پس از این جریان دوباره به این فکر افتادم که در محضر حضرت آقا تلاوت قرآن داشته باشم؛ گویی عطش من برای دیدار با ایشان بیشتر شده بود؛ بنابراین از سال ۱۴۰۰ مجدداً تلاش کردم که از طریق قوه قضاییه به محضر ایشان مشرف شدم و با تلاش‌هایی که داشتم امسال این توفیق را کسب کردم که به آرزوی قلبی خودم برسم و عشق زمینی و آسمانی خود را دوباره زیارت کردم.

<div id="video-display-embed-code_452243" ><script type="text/JavaScript" src="https://www.mizanonline.ir/fa/news/play/embed/4784339/452243?width=400&height=300"></script></div>

اشتیاقش از دیدار با مقام معظم رهبری هنوز در کلامش پیدا بود و با ذوق و شوق خاصی لحظه به لحظه دیدار را برایم تصویر کرد.

در ادامه از لطف و نگاه اهل بیت(ع) به زندگیش برایم می‌گفت و من همچنان گوش می‌دادم. 

ماجرای خادم شدن قاری روشندل در حرم مطهر رضوی(ع)

بهرامی درباره ماجرای خادم شدنش در حرم مطهر امام رضا (ع)، گفت: در سال ۱۴۰۰ به حرم مطهر رضوی مشرف شدم. در صحن پیامبر اعظم نشسته بودم و به این موضوع فکر می‌کردم که چگونه می‌توانم در حرم مطهر رضوی نیز تلاوت قرآن داشته باشم؟ وقتی می‌خواستم از حرم خارج شوم یک نفر برای کمک به من داوطلب شد. وقتی با او هم صحبت شدم متوجه شدم که ایشان یکی از خدام حرم علی بن موسی الرضا (ع) است. از او پرسیدم آیا می‌شود که من در حرم مطهر قرآن تلاوت کنم؟ و ایشان گفتند که باید با هیئت امنای حرم مطهر صحبت کنند و پس از تایید، اجازه این کار را به من می‌دهند. فایل تلاوت در محضر مقام معظم رهبری را برای ایشان ارسال کردم و همان روز که من در مشهد حضور داشتم با بنده تماس گرفته و گفتند که در مسجد گوهرشاد می‌توانم تلاوت قرآن داشته باشم.

گفت‌وگو با قاری روشندلی که کارمند دادگستری لرستان است/ وقتی اراده در مقابل محرومیت و معلولیت می‌ایستد/ ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

انگار روی ابر‌ها راه می‌رفتم و اصلا باورم نمی‌شد که آقا اینقدر سریع خواسته مرا اجابت کرده باشد. تمام توان و انرژی خود را به کار گرفتم و شاید یکی از بهترین تلاوت‌های عمرم را اجرا کردم و همان جا بود که هیئت امنای حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع) به بنده پیشنهاد دادند که به عنوان خادم، قاری و موذن در حرم مشغول شوم. آزمون‌های بسیار دشوار و پیچیده‌ای را پشت سر گذاشتم و به فضل الهی توفیق خادمی امام رضا(ع) را نیز کسب کردم و از سال گذشته نیز به عنوان مداح و روضه‌خوان حرم در برخی مراسمات حضور پیدا می‌کنم.

کمک دستگاه قضایی به قاری برتر جهان اسلام

در ادامه گفت‌وگو درباره سختی‌ها و مشکلات زندگی در شرایط کنونی می‌گفت و ادامه داد: خانواده ما به همراه مادرم ۵ نفر هستیم. مدت ۵ سال در منازل سازمانی دادگستری در شهرستان خرم آباد زندگی می‌کردم که از لحاظ قانونی زمان استفاده من از این منازل به پایان رسید و منزل را تحویل می‌دادم. هیچ کاری نمی‌توانستم انجام دهم و به همین منظور به تهران سفر کردم و با حضور در دفتر رئیس سازمان قضایی نیرو‌های مسلح شرح مشکلات خود را برای ایشان بازگو کردم. ایشان با روی باز بنده را پذیرفتند و با تلاش و مساعدت ایشان مقرر شد که بنده در سازمان قضایی نیرو‌های مسلح مشغول به کار شوم و به زودی به تهران منتقل می‌شوم. من این اتفاق را نیز از برکت وجود اهل بیت و دعای خیر آن‌ها می‌دانم، چون من این توفیق را داشتم که در بیشتر هیئت‌های عزاداری در شهرستان خرم‌آباد مداحی کنم. 

گفت‌وگو با قاری روشندلی که کارمند دادگستری لرستان است/ وقتی اراده در مقابل محرومیت و معلولیت می‌ایستد/ ماجرای تلخ‌ترین روز زندگی قاری روشندل

۶ هزار برگه شعر برای مداحی در ماه محرم نوشتم

در مداحی نیز هیچ‌گونه استادی نداشتم. چند ماه قبل از محرم فایل‌های اجرا شده حاج منصور ارضی و حاج محمود کریمی را گوش می‌کردم و تک تک ابیات و اشعار آن‌ها و نکات مداحی‌شان را یادداشت می‌کردم؛ و برای این کار ۶ هزار برگه از این دست نوشتم که هنوز هم همه آن‌ها را نگه داشته‌ام. اگر برکتی در زندگی من وجود دارد به خاطر تلاش‌هایی بود که قبل از ماه محرم برای مداحی و روضه خوانی انجام می‌دادم و هرچه دارم از قرآن دارم.

از او پرسیدم قرآن چه تاثیری بر زندگی شما داشت؟ و او جواب داد: لطف و نگاه ویژه حضرت آقا به بنده و تمام اتفاقات مثبت زندگیم در سایه تلاوت قرآن برای من رخ داد. اگر عزتی دارم از قرآن و مداحی و روضه اهل بیت(ع) و دست زدن به ریسمان محکم الهی است. چرا که بر طبق آیه شریفه قرآن هر کسی که به ریسمان محکم الهی چنگ بزند مطمئن باشد که این ریسمان هرگز پاره نخواهد شد.

آقای بهرامی در رابطه با آموزش تلاوت قرآن به فرزندانش، اشاره کرد: تاکنون در مقام آموزش برای فرزندانم کاری انجام ندادم و من فقط قرآن را تلاوت می‌کنم و می‌دانم که این قرآن در وجودشان اثر می‌کند و آن‌ها به قرآن علاقه دارند، چون معتقدم که انسان باید با عملش فرزندش را تربیت کند و به او آموزش بدهد.

گفت‌وگوی ما با قاری روشندل به پایان رسید. این مصاحبه برایم بسیار جذاب بود، چون سراسر امید و تلاش بود. مردی که با معلولیتی شدید به دنیا می‌آید، اما در مقابل آن می‌ایستد و ذره ذره در برابراش قد علم می‌کند. برایش معلولیت محدودیت نیست و سعی کرده دنیای تاریک دیده‌هایش را با نور قرآن و اهل بیت روشن کند. خواندن داستان سرنوشت و اراده این افراد برای همه ما می‌تواند درس زندگی باشد.

انتهای پیام/

نظر شما