مردم با آثار خانوادگی به حدی ارتباط برقرار میکنند که اگر تهیهکنندهها و طراحان و کارگردانان آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی میدانستند که خانواده برای مخاطبان تا چه اندازه مهم و قابل فهم و ارزشمند است گزینههای اولشان برای سریالسازی و فیلمسازی بدون شک «خانواده» میشد.
زمانه تغییر کرده، نسل عوض شده، سبک زندگی متفاوت شده تمام اینها قابل قبول است سریالهایی که قبلا نماد خانواده بود و مردم دوست داشتند دیگر پاسخگو نیازهای خانوادگی نسل جدید نیست اما چرا هنر و فرهنگمان به روز نشده است؟ چرا نتوانستیم در این زمینه ارتقا پیدا کنیم؟
نسل جدید آثار جدید
«تعهد به خانواده» در سریالها یکی از موضوعات مهم و اساسی بود که هم بینندگان را ترغیب به دیدن آن محتوا میکرد و هم برایشان آوردهای احساسی و تجربهای عمیق داشت. سریالهایی که اگر از «پدر سالار»، «خانه سبز» و... عبور کنیم در اثر تلویزیونی «وضعیت سفید» شاهد هستیم.تاثیرات زمانه، آداب و رفتارها در وضعیت سفید مصداق بارز خانواده محوری در سریال بود درست است که اختلاف نظرات در این سریال وجود داشت که اتفاقا این اختلافات سلیقهای و عقیدهای در دهه 60 واقعا وجود داشت اما باز هم خانواده عنصر مهم و ستون اصلی در میان همه چیز بود.
خانواده در «وضعیت سفید» تضادهای زیادی داشت اما معلوم بود که کاملا از دل اجتماع برمیآید و مردم میتوانند با آنها ارتباط بگیرند نه خانوادهای که فرسنگها از آن دور هستند و اصلا آشنایی با آن ندارند و آن را نمیشناسند.
افول خانواده در سریالها
مادربزرگ این سریال در راس تمامی امور بود و خانواده را مدیریت میکرد، خانوادهای که هر کدام شخصیت و مشکلاتی متفاوت داشت ولی در کنار هم میتوانستند از پس تمامی مشکلات برآیند و زندگی مسالمتآمیزی را سپری کنند.سریالهای این روز تلویزیون نه رنگ و بویی از این رویدادها را دارد و نه میخواهد به خانواده اشارهای داشته باشد چرا باید خانواده را در میان اینهمه سیاهی فراموش کنیم و راهچارهمان را به فراموشی بسپاریم. چرا صداسیما باید میراث بزرگی همچون خانوادگی بودن سریالها را از دست بدهد در حالیکه هالیوود این سوژه مهم را دستمایه فیلمها و سریالهایش قرار میدهد و «خانواده» را به آغوش خانوادهها برمیگرداند اما سریالهای تلویزیونی روز به روز در زمینه خانواده رو به افول است.
نظر شما