شناسهٔ خبر: 67129991 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

«گوساله پرستی» نتیجه خفقان و غوغاسالاری تبلیغاتی!

صاحب‌خبر -

حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

در دهه اول ذی‌حجه مستحب است بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز و در هر رکعت بعد از حمد و سوره آیه زیر خوانده می شود: «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني‏ في‏ قَوْمي‏ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ (اعراف/142) و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب(ديگر) تكميل کرديم به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش(با او)، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشين من در ميان قومم باش و(آنها را) اصلاح كن! و از روش مفسدان، پيروى منما.

این آیه اشاره به داستان عبرت‌انگیز گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل است. قوم برگزیده خدا(جاثیه/16) که قرن‌ها همراه با پیامبران، ظلم کافران را تحمل و بر توحید پای فشرده بودند، متأسفانه بعد از نجات و رسیدن به حاکمیت، در فتنه سامری مغلوب خفقان و غوغای تبلیغاتی شدند و سخنان ناصحانی چون هارون و معدود موحدان را ناشنیده گذاردند و گوساله‌پرست گردیدند.

موسی به اسرائیلیان اعلام کرد برای مدت سی روز به میقات می‌رود و برادرش هارون را به عنوان جانشین بین قوم نهاد. به امر خدا ده روز بر مدت میقات افزوده گردید و با پایان یافتن سی روز، موسی بازنگشت. سامری، «عالم مزوّر و دنیا طلب اسرائیلی» گوساله‌ای زرّین ساخت و به عنوان خدای بنی‌اسرائیل به آنان معرفی کرد و چنان “شانتاژ تبلیغاتی و غوغایی گسترده” از یک طرف و “خفقانی برای هارونیان” از طرف دیگر راه انداخت که فریادشان در غوغای تبلیغاتی گم شد و به گوشی نرسید! و دیگران را نه فرصت و جرأت فکر ماند و نه زمینه استدلال طلبی و نقد و خرده گیری.

پیامبرزادگان روشنفکر اسرائیلی که قرن‌ها سابقه توحید داشتند و به جهت دست نکشیدن از توحید و دین آباء و اجدادی، مورد ظلم خوار کننده فرعونیان واقع شده بودند که پسرانشان را می‌کشتند و دخترانشان را برای نسل‌آوری نگه می‌داشتند(بقره/49) حالا با طولانی شدن ده روزه غیبت موسی، چنان در چنبره شوی تبلیغی سامریان و خفقان خفه کننده محاصره می‌شوند که قدرت و جرأت فکر و فهم را از دست داده و ناخواسته مجسمه طلایی گوساله‌ای که تنها هنرش برق خیره کننده طلا و نعره‌ای است، را به خدایی می‌پذیرند؟ چرا؟

قرآن جواب این سؤال را از زبان هارونیان و اسرائیلیان این گونه بیان می‌کند تا عبرت تاریخ گردد: از زبان هارونیان می گوید: إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوني‏ وَ كادُوا يَقْتُلُونَنی= قوم مرا به ضعف کشاندند و نزدیک بود مرا بکشند»(اعراف/150) و از زبان اسرائیلیان گوید: «ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا(طه/87) ما به اختیار و آگاهانه و آزادانه خلاف وعده عمل نکردیم» بلکه شانتاژ تبلیغاتی گسترده سامریان فرصت و جرأت فکر و مخالفت را از ما گرفت و بی‌اختیار دنباله رو آنان و تکرار کننده سخن و عملشان شدیم(انوار التنزیل 4/36؛ البلاغ فی تفسیر القرآن 317؛ التحریر و التنویر 16/165)

آری عزیزان پیام دهه ذی‌حجه این است که ظالمانِ ستمگر و قدرت‌طلب؛ همیشه درصددند با تبلیغات سهمگین و گسترده، با راه انداختن جوّ احساسی عمومی از طریق تریبون‌های فراوان در اختیار، مطبوعات زنجیره‌ای، فضای مجازی و ….؛ با خفه کردن و محصور و محبوس نمودن آگاهی‌دهندگان؛ با تهدیدگلوله و با برق طلا چنان زبان‌ها را بریده، چشم‌ها را مسحور و روانها را تسخیر ‌کنند که هیچ‌کس جرأت اظهار مخالفت یا برهان‌خواهی نکند و بدیهی‌ترین حقایق به آسانی انکار شود:

«أَ فَلا يَرَوْنَ أَلاَّ يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلاً وَ لا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً»(89) آیا نمی‌دیدند که گوساله طلایی سامری نه کلامشان را جواب می‌دهد و نه مالک سود و ضرری برای آنان است؟ وقتی بنیان بر ظلم باشد، چاره جز شانتاژ و غوغای تبلیغاتی و جوسازی و تسخیر اراده‌ها و گرفتن جرأت‌ها نیست زیرا بنیان ظلم غیر معقول و ناپذیرفتنی است و با اختیار، آزادی و آگاهی پذیرفته نمی شود.

به بازخوانی پیام دهه ذی‌حجه همیشه بخصوص امروز، نیازمندیم.

انتهای پیام

نظر شما