عصر ایران _جعفر محمدی : امیر حسین ثابتی در نامه ای خطاب حداد عادل نوشته بود: "در چنار توصیف کردن لیستی که بسته اید، توصیف تان دقیق است چون اصلی ترین ویژگی چنار بی میوه بودنش است."
چند روز قبل از انتخابات بود که غلامعلی حداد عادل در پاسخ به سوالی درباره لیست های متعدد اصولگرایان، لیست منتسب به جریان خودش را "چنار" نامید و دیگر اصولگرایان حاضر در رقابت ها را "پاجوش"هایی که پای چنار می رویند.
این گفته و تشبیه، خشم و نارضایتی جریان ها و کاندیداهای اصولگرا را برانگیخت تا بدان حد که برخی موضع گرفتند و در صریح ترین شان، امیرحسین ثابتی منفرد ، نامه ای خطاب حداد عادل نوشت و در آن، با "پدرخوانده" و "عالیجناب" خواندن وی نوشت:
"در چنار توصیف کردن لیستی که بسته اید، توصیف تان دقیق است چون اصلی ترین ویژگی چنار بی میوه بودنش است."
ثابتی که چند روز بعد با رایی بالاتر از سرلیست فهرست حداد عادل، یعنی محمدباقر قالیباف به مجلس راه یافت، در آن نامه جریان اصولگرای غالب را متهم به:
- عدم شفافیت مالی
- عدم شفافیت سیاسی
- باندبازی
- قبیله گرایی
- قیم مآبی
- نقض عهد
- و به بار آوردن افتضاحاتی که مسوولیتش را نمی پذیرند کرد.
آنچه این کاندیدای سابق و منتخب کنونی نوشت - و به نظر، یکی از دلایل رای بالای او نیز همین همین خط شکنی و صراحت لهجه اش در برابر حداد عادل بود - حرف دل همه منتقدان جریان اصولگرا در تمام سال های گذشته است.
مگر جز این است که از اصلاح طلبان و اعتدالگرایان گرفته تا عامه مردم، همواره همین ها را گفته اند و بعضاً هم تاوان همین نقدها را داده اند؟
اساساً کل حرف ما در تمام این سال ها این بوده است که روش حاکمیت اصولگرایان، ثمری برای ملت ندارد و مردم هر چه پای این درخت آب ریخته اند، میوه ای نگرفته اند. آن از سیاست خارجی شان که یک روز برجام را بر زمین زدند و روز دیگر که خودشان دولت را به دست گرفتند، به دنبال احیای آن می دوند و حتی به نقطه سر خط هم نمی رسند و این از سیاست داخلی شان که با طرح هایی مانند صیانت و حجاب و مالیات مردم را به ستوه آورده اند.
مدیریت اقتصادی شان هم که روز به روز سفره مردم را کوچک تر و بی نان تر کرده است، عیان تر از آن است که به بیان نیاز باشد.
اگر همه این ها را جمع کنیم، به تعبیری زیباتر و گویاتر از آنچه حداد گفته و ثابتی تفسیرش کرده نمی رسیم: چنار بی ثمر.
به راستی آیا این جوان اصولگرا، چیزی جز این واقعیت را گفته است که بخش قابل توجهی از اصولگرایان حاکم ملغمه ای از عدم شفافیت های مالی و سیاسی و باندبازی و بی ثمری و خود بزرگ پنداری و عهدشکنی و خلق افتضاحات و مسوولیت ناپذیری هستند و البته هم همیشه هم حق بجانب؟!
امیر حسین ثابتی، این حرف ها را زمانی گفت که نیازمند رای مردم بود و اینک، نفر دوم انتخابات تهران شده است و چندن صباح دیگر، در قامت نماینده مجلس بر یکی از کرسی های سبز مجلس تکیه خواهد کرد، در همان جایی که ساکنان اصولگرای فعلی اش را با صراحت و شجاعت، مورد نقد قرار داد.
به او پیشنهاد می کنم از متنی که برای حداد عادل نوشته، پرینت بگیرد و مانند یک ورد و ذکر، همیشه همراهش داشته باشد و هر روز بخواندش.
امیر حسین یادش باشد که همه کسانی که امروز او آنها را باندباز و قبیله گرا و غیرشفاف و مسوولیت ناپذیر و ... می نامد، روزی با شعارهایی حتی ارزشی تر از آنچه در ثابتی و دیگران دادند، وارد عرصه سیاست شدند و آرام آرام تبدیل شدند به همین هایی که اکنون هستند و ناله و ضجه مردم از دست شان به آسمان است و حتی جوانان اصولگرایی مانند ثابتی هم زبان به شکوه گشوده اند؛ هر چند که برخی هم لیستی های او نیز دست کمی از آنانی که بر ایشان تاخته است ندارند.
القصه، خطری که امیر حسین ثابتی و همتایان او را تهدید می کند این است که پا، جای پای همان ها بگذارند که امروز نقدشان می کنند و فردا روزی، امیر حسین دیگری، همینان را پدرخوانده و بی ثمر و حتی فاسد بخواند.
خدایا! امیر حسین ثابتی را به چنان سرنوشتی دچار نکن!