شناسهٔ خبر: 60455069 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

در چهارمین نشست تهران‌شناسی همشهری با موضوع قهوه‌خانه ها در گذر زمان مطرح شد

داستان خواندنی قهوه‌خانه مش قنبر و تماشای سیاه‌ها | خیمه شب بازی به جای بحث سیاسی

حتما تاکنون اصطلاح قهوه خانه مش قنبر را شنیده اید اما کمتر کسی می داند که چرا نام این قهوه خانه به متل ها و ضرب المثل های ایرانی راه پیدا کرد.

صاحب‌خبر -

همشهری آنلاین- مژگان مهرابی: آنطور که تهران‌پژوهان می‌گویند قنبر، غلام سیاهی در دربار ناصرالدین‌شاه بود که بعد از آزادشدن در خیابان ناصرخسرو قهوه‌خانه‌ای دایر کرد. در عهد ناصری سیاه‌ها قشری بودند که در خانه بزرگان و متمولان کار می‌کردند. با شکل‌گیری قهوه‌خانه قنبر، سیاه‌های زنگی به آنجا می‌رفتند، عده‌ای از سفیدپوست‌ها برای تماشای آنها می‌رفتند و زنگی‌ها را مورد تمسخر قرار می‌دادند. قنبر برای اینکه ذهنیت مردم را عوض کند فکری کرد و عصرها از مداحان دعوت می‌کرد تا به قهوه‌خانه بیایند و داستان قنبر، غلام حضرت علی(ع) را تعریف می‌کردند. این کار کم‌کم روحیه و برخورد مردم با سیاه‌ها را تغییر داد و باعث شد بین‌شان احترامی ایجاد شود. در قهوه‌خانه قنبر بحث‌های سیاسی ممنوع بود و به جای آن خیمه‌شب‌بازی انجام می‌شد.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

 بابا مشکین و نواهای حسینی 

قهوه‌خانه‌های دوران قدیم منشا اتفاقات بسیاری بود که سینه به سینه نقل می‌شود. شاید درباره حسین بابا مشکین که با نشستن در همین قهوه‌خانه‌ها توانست اثر ماندگاری جمع‌آوری کند کمتر شنیده‌اید. او کسی است که نوحه‌های قدیمی تهران را که در قهوه‌خانه‌ها خوانده می‌شد،براساس ردیف‌های موسیقی نوشته است. حسین بابا مشکین اصالتا قزوینی بود ولی در تهران به دنیا آمد. او بنیانگذار تصنیف در ایران و رفیق عارف قزوینی بود. حاج‌حسین مشکین ابتدا نقال بود. بعدها با سبک و آهنگ موسیقی ایرانی، نوحه ساخت. همچنین مشکین مخترع سینه‌زنی یک دستی با دستگاه موسیقی بود. مرحوم مشکین را به‌عنوان مردی قهوه‌خانه‌نشین می‌شناختند که از افطار تا سحر نغمه‌های‌ ماه رمضان را می‌خواند. در آن زمان فضای ‌ماه مهمانی خدا به جز شب‌های قدر پر از شور و شعف بود.

چرا قهوه‌خانه‌ها از رونق افتادند؟

پژوهشگران معتقدند  که علت اصلی بی‌رونقی قهوه‌خانه‌ها و دورشدن آنها از اصل‌شان، بی‌توجهی ما به فرهنگ‌های باارزش پیشینیان است. البته ورود فرهنگ غربی به کشور هم در این بی‌رونقی بی‌تأثیر نیست، چرا که با روی کارآمدن گرامافون، رادیو و تلویزیون جاذبه‌های قهوه‌خانه مثل نقالی، روحوضی و دیگر سرگرمی‌ها روزبه‌روز کم‌رنگ شد و دیگر خیلی‌ها کمتر به قهوه‌خانه می‌رفتند. البته در برهه‌ای از زمان قهوه‌چی‌ها، مغازه خود را مجهز به تلویزیون کرده بودند تا مشتریان خود را از دست ندهند. صاحب قهوه‌خانه برای نشان دادن سریال پر طرفدار یک ریال بیشتر از مردم می‌گرفت. هنگام تماشای فیلم به همه تذکر می‌داد که ساکت باشند و اگر بچه‌ها شلوغ می‌کردند صاحب قهوه‌خانه تلویزیون را خاموش می‌کرد و هیچ‌کس هم حق اعتراض نداشت.

کافه‌هایی که جای قهوه‌خانه را گرفتند

مشتریان قهوه‌خانه‌ها مرد بودند و هیچ زنی حق حضور در آنجا را نداشتند. در سال‌های 1310تا 1320که کافه‌ها در تهران به‌وجود آمدند شرایط کمی فرق کرد. خانم‌ها می‌توانستند برای تفریح یا دورهمی با دوستان به کافه‌ها بروند. این مکان‌ها بیشتر ویژه هنرمندان و اندیشمندان بود و کسانی که فراغت زیادی داشتند. اما به‌دلیل ارتباط‌نگرفتن مردم با کافه‌ها آنطور که انتظار می‌رفت رونق نگرفت، چراکه فرهنگ غربی کافه‌نشینی با فرهنگ ایرانی‌ها جور نبود. 

موشک، آیین‌نامه‌ها را سوزاند

برای اداره قهوه‌خانه‌ها آیین‌نامه خاصی تنظیم شده بود که هر کدام از قهوه‌چی‌ها موظف به اجرای آن بودند. این آیین‌نامه در اتحادیه قهوه‌خانه‌داران واقع در میدان بهارستان نگهداری می‌شد. در سال‌های دفاع‌مقدس به‌دلیل موشکباران ساختمان اتحادیه از بین رفت و اثری از اسناد قهوه‌خانه‌ها باقی نماند. بعد از آن هم آیین‌نامه دیگری نوشته نشد.

نظر شما