یادمان
سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و نویسنده در گذشت
صاحبخبر - گروه اندیشه - دکتر سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و نویسنده برجسته ایرانی، دیروز در 77 سالگی دارفانی را وداع گفت. به گزارش تسنیم، وی مدرّس و پژوهشگر فلسفه، تاریخ و سیاست بود و به دلیل فعالیتهای علمیاش، نشان «نخل آکادمیک» فرانسه و مدال نقره «تحقیقات سیاسی» دانشگاه کمبریج را به دست آورد. مرحوم دکتر طباطبایی، در کارنامه علمی خود، تدریس در دانشگاه تهران و مدیریت گروه فلسفه دایرةالمعارف اسلامی را داشت. تقابل با اوهام تجزیهطلبان مرحوم دکتر طباطبایی، در زمره پژوهشگران و نویسندگان پُرکار بود؛ صرف نظر از برخی رویکردهای فکری و نظریه های وی که با انتقادهایی توام شدهاست، او را باید فیلسوف و اندیشمندی دلبسته به ایران و فرهنگ ایرانی بدانیم. مرحوم طباطبایی، در برابر رویکردهای قومگرایانه و تجزیهطلبانه ای میایستاد که به دنبال نفی فرهنگ ایران - فرهنگ برساخته هزاران سال فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی اقوام مختلف و نژادهای گوناگون –بود و از هویت ایرانیِ سرزمین اش دفاع میکرد. مرحوم دکتر طباطبایی، متولد تبریز و زبان مادریاش تُرکی بود، اما وقتی زمزمههای «پانتُرکیسم» با محوریت فعالیتهای برخی همسایگان ایران، در گوشه و کنار شنیدهشد، به مخالفت با آن ها برخاست و در سال 1392، در گفتوگویی با مجله «مهرنامه»، به صراحت اظهار کرد: «مبنای اندیشه پانترکیسم، درآمیختگی نوعی فراموشی تاریخی با افسانهبافیهای به ظاهر تاریخی است که بدل به ملغمهای از بیسوادی و بیشعوری شدهاست.» مرحوم دکتر طباطبایی در مقالهای با عنوان «زبان ملّی و برنامه آموزش زبانهای محلی»، از برخی تلاشها برای فارسیزدایی در بعضی مناطق کشور، انتقاد کرد و نوشت: «دولت تدبیر و امید، با چه رویی میخواهد به مردم آذربایجان که سدهها در قهوهخانههای شهرهای خود، گوش به نقالی داستانهای شاهنامه سپردهاند، اعلام کند که از این پس افسانههای «دده قورقود» (مجموعه 12 حکایت حماسی که میراث تُرکان غُز محسوب میشود و در دوره استیلای امپراتوری عثمانی، در آناتولی شیوع پیدا کرد) جای داستانهای رستم و سهراب را گرفتهاست. اگر چنین تدبیرهایی به منظور بازگشت به خویشتنها و آنچه خود داشتهاست، متولیان باید بدانند که این اجبار به تغییر هویت مردم آذربایجان، عینِ از خود بیگانه ساختن آنان است، زیرا مردمی که هزار سال شاهنامه، دیوان حافظ و گلستان سعدی خواندهاند، به آسانی به این جعل هویت برای خود تن در نخواهند داد.» همانطور که گفته شد دکتر طباطبایی جدای از برخی نظریاتش مانند نظریه اخیر وی با عنوان «انقلاب ملی» که نقدهای جدی جامعه شناختی و سیاسی به آن وارد است ، با نظریه ایرانشهری شناخته می شود. نظریه ایرانشهری اندیشه ایرانشهری را شاید بتوان مهم ترین نظریه سید جواد طباطبایی دانست . نظریه ای که البته موافقان و مخالفان جدی دارد .به عنوان مثال حجت الاسلام دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی در گفت وگو با تسنیم دراین باره با بیان این که اندیشه ایرانشهری در کلیت اش میتواند به احیای تمدن نوین اسلامی کمک کند اما این اندیشه با سطحینگری طباطبایی به قهقرا خواهد رفت، می افزاید : ما در تاریخ ایران شاهد ظهور صفویه و شکل گیری امر ملی به وضوح هستیم اما آقای طباطبایی به دلایلی از جمله حضور پررنگ دین و تشیع در صفویه، اساساً صفویه را در نظرات خود به حساب نمیآورند این در حالی است که شکل گیری مراتب مهمی از امر ملی در ایرانِ بعد از اسلام را باید در همین دوران جست وجو کرد. به نظر من، اندیشه ایرانشهری آقای طباطبایی خیلی جای کار دارد و با این سطحی نگریهایی که ایشان دارد، این اندیشه بیش از آن که رشد کند به قهقرا خواهد رفت. به نظر من، یک عالم سیاست برای اندیشه ورزی سیاسی در ساحت ایران، حتماً باید معلومات دینی داشته باشد و الا دچار خطاهای بزرگ مانند خطای آقای طباطبایی میشود.∎