اکنون «ایست» برای زنان معنی ندارد و به صرف جنسیت، هیچ بانویی فرصت ترقی را از دست نمیدهد؛ بلکه راه چنان باز است که اگر عزم و همتی باشد، پیشرفت نیز محقق میشود. البته هنوز برخی قوانین نیاز به کارآمد شدن و برخی قوانین کارآمد نیاز به اجرای دقیق دارند، بهویژه قوانینی که روابط درون خانواده را هدف بگیرد تا دیگر دست هیچ بانوی ایرانی بهواسطه عرف و قوانین نانوشته از موفقیت کوتاه نشود.
جامعه ایرانی در گذشتهای نه چندان دور (درست در روزهایی که زیر سایه حکومت شاهنشاهی، چهره بزکشده گروهی از زنان، نقاب تجدد و پیشرفت به صورت جامعه ایرانی میزد و به این ترتیب همه بخشهای حقیقت را از چشمها مخفی نگه میداشت) با زنان و دختران محروم از تحصیل، زنان ظلمدیده و صدا در گلو خفهشدهای مواجه بود که ستم را تقدیر و عقبماندگی را جزو بدیهیات زندگی قلمداد میکردند. برای زن ایرانی پیش از انقلاب این تصویر فقط زمانی مخدوش میشد که وی متعلق به خانوادههایی خاص بود وگرنه زنان به طور اعم معمولا دستشان به نخیل آرزوهای بلند نمیرسید. اکنون اما پس از گذشت چهار دهه (چهاردههای که بدون سختی و دستانداز هم نبوده است) زن و دختر ایرانی این بصیرت و اعتماد به نفس را به دست آورده تا حقوق انسانی خویش را بشناسد و بهواسطه انسان بودن، پیشرفت و رشدیافتگی را مطالبه کند. حالا هیچ حوزهای را نمیتوان سراغ گرفت که در آن بانوان دوشادوش مردان پیش نرفته و به جایگاههای بلند نرسیده باشند. بهواسطه آموزشها و تغییر فرهنگی که در 44 سال اخیر پی گرفته شده نیز کمتر خانوادهای را میتوان سراغ گرفت که میل به ترقی دختران همپای پسران نداشته باشند. اینها همگی دستاورد انقلابی است که میخواست زن را از کارکردهای ابزاری دور کند و گوهر وجودیاش را به منصه ظهور بگذارد؛ انقلابی که پس از چهار دهه ثابت کرده که این هدفگذاری، درست و قابل عملیاتی شدن بوده است.
آوید طالبیان - گروه جامعه
جامعه ایرانی در گذشتهای نه چندان دور (درست در روزهایی که زیر سایه حکومت شاهنشاهی، چهره بزکشده گروهی از زنان، نقاب تجدد و پیشرفت به صورت جامعه ایرانی میزد و به این ترتیب همه بخشهای حقیقت را از چشمها مخفی نگه میداشت) با زنان و دختران محروم از تحصیل، زنان ظلمدیده و صدا در گلو خفهشدهای مواجه بود که ستم را تقدیر و عقبماندگی را جزو بدیهیات زندگی قلمداد میکردند. برای زن ایرانی پیش از انقلاب این تصویر فقط زمانی مخدوش میشد که وی متعلق به خانوادههایی خاص بود وگرنه زنان به طور اعم معمولا دستشان به نخیل آرزوهای بلند نمیرسید. اکنون اما پس از گذشت چهار دهه (چهاردههای که بدون سختی و دستانداز هم نبوده است) زن و دختر ایرانی این بصیرت و اعتماد به نفس را به دست آورده تا حقوق انسانی خویش را بشناسد و بهواسطه انسان بودن، پیشرفت و رشدیافتگی را مطالبه کند. حالا هیچ حوزهای را نمیتوان سراغ گرفت که در آن بانوان دوشادوش مردان پیش نرفته و به جایگاههای بلند نرسیده باشند. بهواسطه آموزشها و تغییر فرهنگی که در 44 سال اخیر پی گرفته شده نیز کمتر خانوادهای را میتوان سراغ گرفت که میل به ترقی دختران همپای پسران نداشته باشند. اینها همگی دستاورد انقلابی است که میخواست زن را از کارکردهای ابزاری دور کند و گوهر وجودیاش را به منصه ظهور بگذارد؛ انقلابی که پس از چهار دهه ثابت کرده که این هدفگذاری، درست و قابل عملیاتی شدن بوده است.
آوید طالبیان - گروه جامعه
نظر شما