شناسهٔ خبر: 58625756 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

ستاره صبح در گفت‌وگو با یک کارشناس ارشد مسائل قفقاز بررسی کرد:

پیامد اقدامات باکو علیه تهران

ستاره صبح، فائزه صدر: الهام علی‌ اف با استفاده از فرصت درگیر بودن روسیه در اوکراین و همچنین ناآرامی ها در ایران، به‌ دنبال احیای کریدور زمینی و ریلی است که جمهوری آذربایجان را از سیونیک، جنوبی ‌ترین استان ارمنستان، به بزرگترین منطقه نخجوان و ترکیه متصل می ‌کند. اگر کریدور زنگزور احداث شود، ایران از ارمنستان جدا می شود و حلقه وصل حیاتی کشور به بازار های غربی، قطع خواهد شد. از سویی بیم آن می رود که احداث این کریدور ایران را با خطراتی امنیتی روبرو کند. ستاره صبح در گفت و گو با شعیب بهمن، کارشناس ارشد مسائل قفقاز به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:

صاحب‌خبر -

  در سال های گذشته شاهد افت و خیز در روابط بین ایران و آذربایجان بودیم. دلیل تنش در روابط دو کشور چیست؟
اتفاقات اخیر که در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران رخ داد و دولت این کشور تلاش کرد تا به شکل دامنه داری از موضوعی که جنبه ای شخصی داشت، ماجرایی سیاسی بسازد؛ حکایت از این دارد که باکو با طرح قبلی از تنش افزایی با جمهوری اسلامی ایران استقبال می کند.
این تنش افزایی را باید در چهارچوب جنگ دوم قره باغ که در سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد ارزیابی کرد. از زمان شکل گیری آن جنگ مشخص بود که روابط باکو و تهران در آینده متشنج خواهد شد به این دلیل که اهداف و نیاتی در آن جنگ دنبال می شد که آذربایجان به دنبال تحقق اهداف آن ها است. این اهداف با منافع ملی و امنیت ملی ایران در تضاد است.
از زمان وقوع جنگ آذربایجان و ارمنستان پیش بینی می شد که روابط تهران و باکو دچار تنش خواهد شد. رفتار های باکو نشان می داد که آمادگی تنش افزایی با تهران را دارد و از کاهش رابطه با ایران استقبال می کنند. این رویکرد در مقامات آذربایجان دیده می شد.

  نسبت اسرائیل با اتفاقات اخیر چیست؟ همچنین نقش کشور هایی چون ترکیه را در تنش افزایی بین ایران و آذربایجان چگونه ارزیابی می کنید؟
جمهوری آذربایجان فاقد قدرت قابل توجه و یا توان ژئوپواتیکی بالا برای نقش آفرینی در عرصه منطقه ای است.
آذربایجان کشوری کوچک است که اگر چه به لطف فروش منابع نفتی در سال های اخیر درآمد قابل توجهی کسب کرده و خرید تسلیحاتی بالایی داشته است، اما در کلیت ماجرا فاقد قدرت و توانایی لازم برای رویارویی و عرض اندام در برابر ایران است.
از این رو جمهوری آذربایجان بازیگر مستقلی نیست و بدون حمایت ترکیه و اسرائیل و انگلیس نمی تواند وارد رویارویی با ایران شود. توان و قدرت ایران با آذربایجان قابل قیاس نیست از این رو در رفتار ها و برخورد های دولتمردان آذربایجان در قبال ایران، می توان رد پای ترکیه، اسرائیل و غرب را به خوبی مشاهده کرد.

  ماجرای کریدور زنگزور چیست؟ پشت این طرح چه چیزی پنهان است و چه خطری از این مسیر ایران را تهدید می کند؟
ایجاد کریدور زنگزور می تواند بر جغرافیای کشور ارمنستان، ارتباط ایران و ارمنستان و بر مسیر ارتباطی دو کشور تاثیر گذار باشد. همچنین حمل و نقل و مسائل امنیتی مطرح است که نباید به سادگی از کنارشان گذشت.
البته این مساله تنها در حوزه های ارتباطی و ترانزیتی محل بحث نیست. ایجاد کریدور زنگزور با شرایط خاصی که باکو و آنکارا به دنبال آن هستند باعث می شود ایده پان تورانیسم و قوم گرایی که از یکصد سال پیش در ترکیه دنبال شده است خط ارتباطی مستقیمی به سایر مناطق ترک نشین قفقاز و آسیای مرکزی پیدا کنند.
با توجه به فعالیت برخی از گروه های قوم گرا در داخل ایران، این مسیر می تواند بر امنیت ملی ایران تاثیر گذار باشد.
ایجاد کریدور زنگزور می تواند تردد زمینی اسرائیلی ها را در منطقه تسهیل کند. اسرائیل در سال های گذشته اقدامات خرابکارانه زیادی را در ایران انجام داده است. سابق بر این نیز تیم های خرابکار اسرائیلی از مرزهای جمهوری آذربایجان وارد ایران شده و بازگشته اند.
نگاه اسرائیل به جمهوری آذربایجان به چشم محفلی امن برای تجهیز و آماده سازی نیروهایشان و مسیری برای تسهیل آسیب رساندن به ایران است. باز شدن این کریدور دسترسی اسرائیل به آذربایجان را تسهیل می کند.
قبلا اعلام شده بود که این کریدور می تواند ناتو را به ساحل دریای خزر برساند. این اظهار نظر نشان می دهد نیروی نظامی بزرگی چون ناتو هم به احداث این کریدور چشم دوخته است و خواهان ایجاد آن است. حضور ناتو در مرزهای شمالی برای ایران خطر دارد.

  به عقیده شما ایران در قبال همسایه شمالی اش چه اشتباهاتی داشت؟
در وهله اول به این نکته توجه داشته باشید که الهام علی اف شخصیتی بی تجربه نیست و از سر خام بودن دست به چنین تحرکاتی نمی زند. او بقای خود در قدرت و منافع اش را در جلب حمایت و پشتیبانی ترکیه و اسرائیل و ناتو جست و جو می کند.
نباید تصور کرد علی اف دچار ساده اندیشی است و فردی بی تجربه است که به بازی گرفته شده است. اصلا اینچنین نیست، علی اف با برنامه و با حواسی جمع علیه امنیت ملی ایران حرکت می کند.
خلاف این روند را در داخل ایران مشاهده می کنیم. زیرا طرف مقابل طرح و برنامه دارد و حساب شده پیش می آید و برنامه هایش را گام به گام اجرا می کند، ولی می بینیم طرف ایرانی برنامه ای ندارد.
در دو سال گذشته تهدیدات از جانب مرزهای شمال غربی کشور، بیشتر شده است و می توان پیش بینی کرد که در ماه های آینده نیز تهدیدات بیشتر خواهد شد زیرا طرف مقابل با برنامه پیش می رود و در حوزه های عملیاتی بیش از گذشته امنیت ملی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. ایران دهه ها است که غفلتی تاریخی و راهبردی نسبت به منطقه قفقاز داشته است که این وضعیت باز ادامه دارد. بین مسئولین ایرانی نسبت به این منطقه نوعی کرختی و ناتوانی وجود دارد. توانایی تصمیم گیری درست و صحیح را ندارند.
در شرایطی که طرف مقابل در حال تهدید علنی نسبت به ایران است نباید نشست و دست روی دست گذاشت و تماشا کرد. 

نظر شما