«تیرباران» از نخستین فیلمها با موضوع مبارزات انقلابی است که قهرمان آن شخصیتی حقیقی است. فیلم براساس زندگی شهید سیدعلی اندرزگو است که شرح مهارت او در فرار و تغییر چهره زبانزد تمام نیروهای انقلابی بود. فیلم پر است از صحنههای تعقیب و گریز و تیراندازی. ضمن این که ترفندهای خود اندرزگو برای فرار از دست ماموران ساواک در نوع خود جالب و جذاب است. نقش اصلی را بازیگر جوان آن سالهای فیلمهای حوزه هنری مجید مجیدی ایفا میکند. بر اساس اسناد تاریخی، پس از پیوستن اندرزگو به شاخه نظامی جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی، این گروه تصمیم گرفت تا نخستوزیر وقت، حسنعلی منصور را ترور کند. اندرزگو وظیفه کند کردن حرکت اتومبیل حامل نخستوزیر را بر عهده گرفت و پس از آنکه محمد بخارایی، از اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی، گلولهای به گلوی نخستوزیر شلیک کرد، او نیز گلوله دیگری به او زد و از مهلکه گریخت. آخرین پروژه سیدعلی اندرزگو ترور شاه بود. او قصد داشت با وارد کردن مواد منفجره از خارج کشور، شاه را ترور کند اما پیش از اجرای نقشهاش به شهادت رسید.
شخصیت اندرزگو- فارغ از این که تا چه حد با واقعیت تاریخی او تطابق دارد - در «تیرباران» جذاب از کار درآمده است. داستان فیلم به قدری حادثه دارد که میشد از دل آن فیلمی بسیار جذابتر درآورد، اما با توجه به امکانات و وضعیت سینمای ایران در میانه دهه 60 شاید چندان هم نتوان به گروه سازندگان آن ایراد گرفت. شادِروان از کارگردانانی بود که در فیلم بعدیاش «بحران» هم حول و حوش سوژههای انقلابی باقی ماند و بعدها نیز به سراغ ژانر اکشن و دفاع مقدس رفت. «تیرباران» بارها و بارها از تلویزیون پخش و بعدها حتی مستندی درباره آن ساخته شد که همسر شهید و سایر رفقا و اعضای خانوادهاش از تطبیق داستان با زندگی واقعی او صحبت میکردند. از نکات جالب «تیرباران» موسیقی خوبی است که زنده یاد مرتضی حنانه برای آن ساخته است. تلاش مجیدی هم برای بازتاب دادن شخصیت چندوجهی شهید اندرزگو در نوع خود جالب توجه است.
نویسنده و کارگردان: علی اصغر شادِروان/فیلمبردار: همایون پایور/تهیهکننده: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی/بازیگران: مجید مجیدی، جعفر دهقان، رضا چراغی، عطا سلمانیان/ بهمن ماه 1343 سیدعلی اندرزگو با همکاری چند تن دیگر مقابل ساختمان مجلس حسنعلی منصور را ترور میکنند. پس از سوءقصد ماموران رژیم با تجسس بسیار، همه عاملین ترور جز اندرزگو را دستگیر و اعدام میکنند. مامورین ساواک به دنبال اندرزگو هستند، چرا که او را از طراحان اصلی ترور میدانند، اما سیدعلی اندرزگو در لباس مبدل به مبارزه ادامه میدهد و چند بار تا مرز دستگیری میرود، اما باز نجات مییابد و هر بار مجبور میشود همراه خانواده به شهری یا روستایی دیگر برود. نهایتاً پس از سالها فرار مامورین ساواک محل زندگی او را محاصره میکنند و اندرزگو بعد از یک درگیری مسلحانه به شهادت میرسد.
چریکی که ساواک را به ستوه آورد
صاحبخبر -
نظر شما