شناسهٔ خبر: 58563973 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رجا | لینک خبر

روز دوم جشنواره فیلم فجر؛

یادگار جنوب؛ بازگشتی جسورانه به سینمای قصه‌گو و قهرمان محور/ جنگل پرتقال؛ فیلمی شخصی با هزینه دولتی!

روز دوم جشنواره فجر به پایان رسید. روزی که دو اثر با تفاوت‌های بسیار با یکدیگر به اکران درآمدند. یادگار جنوب اثری قصه گو با داستانی گره خورده به اقلیم جنوبی کشور و در مقابل جنگل پرتقال، ملودرامی شخصی و روشن‌فکرمآبانه که داستانی را در دل طبیعت شمال کشور روایت می‌کند.

صاحب‌خبر -
علیرضا افشاری-رجانیوز: روز دوم جشنواره فیلم فجر به پایان رسید. روزی که دو اثر با تفاوت‌های بسیار با یکدیگر به اکران درآمدند. یادگار جنوب اثری قصه گو و قهرمان محور، با داستانی گره خورده به اقلیم جنوبی کشور و در مقابل جنگل پرتقال، ملودرامی شخصی و روشن‌فکرمآبانه که داستانی را در دل طبیعت زیبای شمال کشور روایت می‌کند. در ادامه به بررسی این دو فیلم پرداخته خواهد  شد.
 
 
یادگار جنوب؛ بازگشتی جسورانه به سینمای قصه‌ گو و قهرمان محور
یادگار جنوب فیلم مهمی است. قصه می‌گوید و قهرمان می‌سازد. حسین دوماری و پدرام پورامیری که پیش از این نویسندگی فیلم شنای پروانه و سریال یاغی را در کارنامه خود داشته‌اند این بار در مقام کارگردان هم توانسته‌اند اثر قابل قبولی بسازند. فیلم روایت‌گر عشقی است جنون‌آمیز با فضایی رمزآلود و معمایی.
 
شیوه روایت داستان بدیع است و تا حدی آشفته و گنگ. فیلم‌ساز به جای طرح داستان با خط زمانی مشخص، رو به روایت غیرخطی آورده است تا فیلمی متفاوت بسازد. اما باید دید آیا مخاطب عام با این شیوه روایت ارتباط برقرار می‌کند یا خیر!
 
اثر از لحاظ تکنیکی رو به جلو است و قابل توجه، تکنیک تا حد خوبی در خدمت فرم فیلم قرار گرفته است و نور، رنگ، موسیقی، قاب‌بندی‌ها همه و همه به ساخت فضای فیلم کمک می‌کنند.
 
همچنین بازی‌‌ها از دیگر نقاط قوت اثر است. وحید رهبانی به خوبی شمایل یک قهرمان عاشق‌پیشه و در عین حال جسور و پرابهت را می‌سازد و صابر ابر نیز در متفاوت‌ترین نقش کارنامه خود، قابل قبول ظاهر شده است. قطعا وحید رهبانی می‌تواند یکی از گزینه‌های اصلی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در جشنواره چهل و یکم باشد.
 
با این وجود اما یادگار جنوب اشکالاتی نیز دارد. فیلم به کندی پیش‌می‌رود و سکانس‌ها گاها طولانی است و کش‌دار. به نظر می‌رسد می‌توان با یک تدوین دوباره بخشی از این مشکل ریتم را برطرف کرد. گذشته از آن، نقاط مبهمی نیز در قصه وجود دارد که به درستی به آن پرداخته نشده است. کنش فعلی قهرمان داستان معلولی است که علت آن در گذشته شخصیت نهفته است. گذشته‌ای که تنها اشارات کوچکی به آن می‌شود. 
 
در مجموع میتوان یادگار جنوب را فیلم جسور و قابل توجهی دانست که در سینمای امروز ایران، رو به جلو است. اثری که می‌توان انتظار داشت در فصل جوایز جشنواره مورد اقبال هیئت داوران قرار گیرد. 
 
بازگشت به سینمای قصه‌گو و قهرمان محور راه حلی است که می‌تواند حال و روز نه چندان خوب این روزهای سینمای ایران را بهبود بخشد. سینمایی در مقابل آثاری چون جنگل پرتقال، دیگر اثر اکران شده در دومین روز جشنواره فیلم فجر.
 
 
جنگل پرتقال ملودرام روانشناسانه‌ای است شخصیت محور، که از دل تجربیات شخصی سازنده اثر می‌آید. فیلم‌ساز به دنبال به تصویر کشیدن نوستالژی‌ها و جهان شخصی خود است و در این میان، بنیاد فارابی را نیز برای تامین هزینه‌های این ماجراجویی شخصی همراه کرده است.
 
جنگل پرتقال در فرم شباهت‌هایی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» و تا حدی «آتابای» دارد. داستان حول محور شخصی است که‌ سفری کوتاه به شهری که روزی محل تحصیل او بوده است، خاطراتی را در او زنده می‌کند و این امر موجب ایجاد بحرانی در درون او می‌شود. 
 
اگر چه اثر در شخصیت‌پردازی تا حدی موفق عمل می‌کند و ذره ذره از دل دیالوگ‌ها و موقعیت‌های مختلف، به خوبی یک کاراکتر خودشیفته و پرخاش‌گر می‌سازد که از عالم و آدم طلبکار است و سر سازش با عهدی را ندارد. 
 
اما ملات داستان و پیچ و خم قصه به قدری نیست تا مخاطب با شخصیت همراه شود و جز یک غافلگیری در اواخر فیلم، هیچ نقطه عطفی در داستان یافت نمی‌شود. این امر در کنار جهان شخصی فیلم سبب شده است تنها مخاطبین اندکی که زیستی مشابه با شخصیت محوری داستان داشته‌اند  با اثر همراه شوند و مخاطب عام نتواند با آن ارتباط برقرار کند. 
 
باید دید لزوم ساخت آثار این‌چنینی که غالبا در گیشه شکست می‌خورند و  مخاطبان اندکی دارند، آن هم با سرمایه‌گذاری یک ارگان دولتی چیست.
 
انتهای پیام/

نظر شما