شناسهٔ خبر: 58552938 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

اهمیت مرزهای شخصی و نحوه تعیین آن‌ها

داشتن مرزهای شخصی لازمه حفظ روابط سالم با دیگران است و درک و اجرای آن‌ها باعث بهبود روابط خود با اطرافیان می‌شود و زندگی سالم‌تر و شادتری به‌ارمغان می‌آورد.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، هرچند بسیاری از مردم به‌رغم آگاهی از مرزهای شخصی هرگز به تعیین آن‌ها فکر نمی‌کنند، بسیاری نیز وجود دارند که هیچ‌گونه شناختی از این اصطلاح و ضرورت اجرای آن ندارند.

مرزهای شخصی تعیین‌کننده محدودیت‌های فردی به‌عنوان یک شخص است و به انسان تصویری واضح از آنچه می‌دهد که در زندگی خود و تعامل با دیگران احساس می‌کند. این مرزها به انسان می‌گوید که با چه چیزهایی راحت است و چه مواردی وی را آزرده‌خاطر می‌کند و به ناراحتی او منجر می‌گردد. فراگرفتن مفهوم مرزهای شخصی و نحوه اجرای آن‌ها دربردارنده مزایای بسیاری است و به شخص و اطرافیان او کمک می‌کند زندگی شادتر و رضایت‌بخشی داشته باشند.

تعیین مرزهای شخصی

مرزهای شخصی راهی است برای اعلام این نکته به دیگران که چه مواردی از سمت آن‌ها پذیرفته و چه مواردی رد می‌شود. زمانی که این مرزها بسیار گسترده باشد فرد ممکن است احساس کند مورد سوءاستفاده یا تحت‌تأثیر خواسته‌هایی واقع شده است که دیگران از وی دارند. تعیین این مرزها برای برخی افراد آسان و برای عده‌ای بسیار دشوار است.

افرادی که نسبت به خود دارای احساساتی قوی هستند و به‌خوبی می‌دانند برای داشتن احساس امنیت به دریافت چه چیزهایی از اطرافیان خود نیاز دارند، خیلی ساده می‌توانند مرزهای شخصی خود را تعیین کنند اما این کار برای افرادی که عادت دارند نیازهای دیگران را بدون در نظر گرفتن نیازهای خود برآورده کنند، بسیار دشوار است.

تعیین مرزهای شخصی به‌معنای تعیین محدودیت برای اعمال و رفتارهایی است که هر فرد در صورت مواجهه با آن از سمت دیگران، با زیر پا گذاشتن خود، آن‌ها را تحمل می‌کند و عبور اطرافیان از این محدودیت‌ها برای وی پیامدهای واضح و به‌طور قطع ناگواری به‌دنبال دارد. تعیین این مرزها همچنین به‌معنای صادق بودن با خود در زمینه آنچه است که هر فرد می‌تواند انجام دهد و اعتراف به این مساله است که در چه زمینه‌هایی به کمک و راهنمایی اطرافیان نیاز دارد.

تعیین مرزهای شخصی در واقع به انسان کمک می‌کند که به خود و دیگران احترام بگذارد و در نتیجه احترام دیگران را نیز نسبت به خود جلب کند. این امر با ایجاد آرامش در زندگی فرد همراه است زیرا او دیگر به تحمل هیچ رفتار یا عملی که باعث آزار وی به لحاظ روحی یا جسمی می‌شود، نخواهد بود.

اهمیت تعیین مرزهای شخصی

حفظ یک سبک زندگی سالم و روابط مناسب با دیگران، نیازمند مرزهای شخصی است که بدون وجود آن‌ها فرد به لحاظ فیزیکی و عاطفی فرسوده می‌شود و حتی ممکن است در موقعیت‌های مضر یا سمی قرار بگیرد. تعیین حد و مرز، نه به‌معنای خودخواه یا نامهربان بودن، که به‌معنای مراقبت از خود و احترام به دیگران است. ایجاد مرزهای سالم بخش مهمی از مراقبت از خود و روابط خود به‌شمار می‌رود.

داشتن مرزهای شخصی و آگاهی از چگونگی تعیین آن‌ها بسیار مهم است. بدون این مرزها انسان در نهایت احساس غرق شدن می‌کند و حتی خود را در معرض خطرات بالقوه قرار می‌دهد، حال آن‌که مرزهای شخصی از وی در برابر بیش از حد حساب کردن روی دیگران و به‌عکس سرمایه‌گذاری بیش از حد دیگران روی او محافظت می‌کند و امکان سالم ماندن او را به لحاظ ذهنی و عاطفی فراهم می‌آورد. تعیین مرزهای شخصی علاوه بر ایجاد احساس امنیت در انسان، امکان داشتن کنترل بر بدن و ذهن را نیز در اختیار وی قرار می‌دهد. داشتن مرزهای سالم باعث اثبات خویشتن در روابط و تعاملات مختلف می‌شود و توانایی «نه» یا «بله» گفتن را برای انسان فراهم می‌کند.

از آنجا که همه به مرزهای شخصی دیگران احترام نمی‌گذارند، برخی از طبیعت خوب اطرافیان سوءاستفاده می‌کنند و عده‌ای قادر به درک اهمیت مرزهای شخصی یک فرد نیستند، بسیار ضروری است که هر کس یاد بگیرد چگونه مرزهای شخصی خود را تعیین کند، آن‌ها را توسعه دهد و به این ترتیب مسئولیت خود و سلامت جسم و روان خود را بر عهده بگیرد.

نحوه تعیین مرزهای شخصی

مرزهای شخصی مهم است زیرا به انسان کمک می‌کند در روابط خود سالم و ایمن بماند. این مرزها تعیین می‌کند که انسان مورد چه رفتارهایی واقع شود اما تعیین آن‌ها همیشه آسان نیست. با این وجود مزایای تعیین این مرزها به حدی بالا است که ارزش هرگونه تلاشی را دارد.

برای تعیین این مرزها در وهله اول لازم است هر فردی خواسته‌ها و نیازهای خود را بشناسد و بداند که در هر موقعیت خاص به چه مواردی نیاز دارد و تمایل دارد مورد چه رفتارها و اعمالی واقع شود. لازم است این موارد به‌وضوح با دیگران در میان گذاشته شود. حتی در صورتی که بیان آن‌ها برای فرد دشوار به‌نظر می‌رسد، وی باید در مورد آن‌ها قاطع باشد و در صورت ناراحت شدن نسبت به رفتارها یا اعمال خاص، ناراحتی خود را به‌طور مستقیم عنوان کند. در این مرحله لازم است که فرد از خود سازگاری نشان بدهد و همیشه سعی کند راه‌حلی بیابد که برای همه افراد درگیر در آن مساله کارساز باشد.

در مرحله بعد انسان باید محدودیت‌های خود را تعیین کند و به آن‌ها پای‌بند بماند. چنانچه فردی از مرزهای تعیین‌شده وی عبور کرد، لازم است قاطعانه به او فرمان «ایست» بدهد و اعلام کند اینکه از «نه» گفتن احساس بدی دارد، باعث نمی‌شود خود را زیر پا بگذارد و اجازه ادامه رفتارهایی را صادر کند که موجب آزار و اذیتش می‌شود. علاوه بر این لازم است که به مرزهای دیگران نیز احترام بگذارد زیرا همان‌طور که او لایق داشتن فضای شخصی و خودمختاری است، دیگران نیز از این حق برخوردار هستند.

راهکارهایی مؤدبانه برای نه گفتن

نه گفتن باید به روشی دوستانه انجام گیرد و بدون احساس گناه، محکم و صادقانه باشد. برای این‌گونه نه گفتن لازم است که توضیحات درباره دلیل آن کوتاه و دل‌پذیر باشد. نیازی به عذرخواهی یا پرداختن به جزئیات نیست و تنها باید دلیلی واضح و مختصر به دنبال نه بیان شود. در این میان استفاده از واژه «من» بسیار اهمیت دارد. برای مثال به‌جای گفتن عبارت «تو داری بی‌منطق حرف می‌زنی»، بهتر است گفته شود که «متأسفم، اما نمی‌توانم این کار را انجام دهم.» این عبارت به طرف مقابل احساس شنیده شدن و مورد احترام بودن می‌دهد.

نکته بسیار مهم این‌که میان قاطع بودن و بی‌ادب بودن تفاوت وجود دارد. نه باید قاطعانه باشد نه تهاجمی و با لحنی مؤدبانه و محترمانه، در حالی بیان شود که فرد از موضع خود پایین نمی‌آید. در صورت امکان چنانچه راه‌حلی جایگزین برای یک درخواست ارائه شود خوب است و درنهایت مهم است که نسبت به نشان دادن درک از طرف مقابل تشکر شود، حتی اگر از نه شنیدن خوشحال به‌نظر نمی‌رسد.

نظر شما