شناسهٔ خبر: 58441512 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

نگاهی بر حمله مسلحانه به سفارت جمهوری آذربایجان؛

حمله مشکوک/ هم‌زمانی با سیگنال تعطیلی سفارت در تهران و بازگشایی در اسرائیل

عجیب تر، ارسال سیگنال برای بستن سفارتخانه شان در تهران، همزمان با افتتاح سفارت این جمهوری در اسرائیل است. بی شک ناظران از همزمانی این دو رویداد به راحتی عبور نخواهند کرد و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند داد!

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ صبح روز گذشته یک مهاجم مسلح به سفارتخانه جمهوری باکو در تهران حمله کرد. در پی این اقدام مسلحانه یک نفر کشته و دو نفر نیز مجروح شدند که هر ۳ آنها از کارمندان سفارت بودند. بر اساس تصاویر ضبط شده توسط دوربینی که مقابل در سفارت را نشان می‌دهد، با فاصله زمانی ‌اندکی پس از آنکه دو نفر از خودروی خود پیاده شده و وارد سفارت می‌شوند، فرد مهاجم با پراید به خودروی پارک‌شده آنها می‌کوبد و به سرعت پشت سر آنها با اسلحه آماده به شلیک، وارد اتاق حراست سفارتخانه می‌شود.

اندکی پس از این حادثه، ماموران نیروی انتظامی تهران به فرماندهی فرمانده پلیس تهران بزرگ در محل حادثه حاضر شدند و اقدام به دستگیری فرد مهاجم کردند. فرد مهاجم در اعترافات اولیه‌ای که پس از دستگیری‌اش توسط پلیس داشت، انگیزه خود را مشکلات شخصی و خانوادگی اعلام کرد. متهم در توضیح چرایی حمله به سفارت گفت: فروردین ماه امسال همسرم به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه کرده و دیگر به منزل مراجعه نکرده است. در مراجعات مکرر به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران هیچ پاسخی از آنها دریافت نمی‌کردم و تصور می‌کردم همسرم در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران حاضر است و حاضر به دیدار با من نیست. امروز صبح تصمیم گرفتم با اسلحه کلاشنیکفی که از قبل تهیه کرده بودم به سفارت مراجعه کنم.

مرکز رسانه قوه‌قضائیه نیز در این رابطه خبر داد: نشانه‌های بیشتر از انگیزه شخصی مهاجم سفارت جمهوری آذریایجان به دست آمده و این متهم فروردین شکایت‌ مفقودی همسرش را که اهل باکو بوده در ارومیه ثبت کرده است. بررسی سوابق متهم نشان می‌دهد وی ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ شکایتی را مبنی بر مفقودی همسرش در ارومیه ثبت کرده و همسر وی اهل باکو بوده است.

پرونده مفقودی پس از پیگیری و مشخص شدن اینکه همسر وی به جمهوری آذربایجان بازگشته است در این موضوع خاص بسته می‌شود و پس از آن این فرد موضوع را از وزارت خارجه و سفارت جمهوری آذربایجان پیگیری می‌کرده است. در ابتدای سال همسر فرد مهاجم با کمک دو نفر دیگر از اعضای خانواده‌اش به جمهوری آذربایجان می‌رود و دیگر بازنمی‌گردد.

تحلیل‌ها و موضع های مختلفی در این بین وجود دارد از جمله احتمال اینکه دست دشمنان خارجی برای برهم زدن روابط دو کشور همسایه که اخیرا نیز  چندان روابط دوستانه ای نداشتند در کار باشد. چرا که باید این مسئله را درنظر گرفت دشمنی دو کشور همسایه تنها به نفع دشمنان منطقه از جمله رژیم موقت اسرائیل خواهد بود پس باید با دقت به تمام جوانب این حمله مسلحانه نگاه کرد.

از این رو در ادامه یادداشتی از عبدالناصر انصاری، تحلیلگر مسائل سیاسی می‌خوانید که به ابعاد مختلف این ماجرا پرداخته است:

حمله به سفارت باکو توسط فردی که ادعا کرده همسر باکویی اش فروردین به این سفارت مراجعه کرده و سپس به خانه برنگشته است، مشکوک است. در خصوص این حمله با توجه به برخی قرائن میشود حدس هایی زد از جمله اینکه:

فردی که مدعی است همسرش را فروردین گم کرده، پس از هفت ماه بدون اینکه به مراجع انتظامی و قضایی و دیپلماتیک ایران مراجعه کرده باشد به سفارت باکو حمله میکند، خود جای بحث دارد. وقتی آدم فکر میکند کسی عضوی از خانواده اش را گم کرده، و هفت ماه فقط به یک سفارت مراجعه و پاسخ منفی شنیده، و آن را از هیچ مسیر دیگری پیگیری نکرده و در آخر خود اسلحه به دست تصمیم به تنبیه کارکنان سفارت گرفته نمیتواند برای افکار عمومی قانع کننده باشد. نکته عجیب بعدی اینکه بلافاصله پس از حمله به این سفارت، وزارت خارجه باکو سخن از تخلیه کارکنانش در ایران به میان آورد.

عجیب تر، ارسال سیگنال برای بستن سفارتخانه شان در تهران، همزمان با افتتاح سفارت این جمهوری در اسرائیل است. بی شک ناظران از همزمانی این دو رویداد به راحتی عبور نخواهند کرد و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند داد! مورد بعد نکته ظریفی است که دراظهارات مقامات باکویی وجود دارد!

آنها میگویند راه افتادن کمپین ضد باکو در ایران در چنین اقداماتی علیه این جمهوری موثر است. اولا هیچ کمپینی ضد باکو در ایران وجود ندارد و مردم و مسئولین به فراخور تحرکات ضد ایرانی که بعضا در آن سوی ارس رخ میدهد نظرشان را میگویند و انتقاد میکنند. ضمن اینکه ادعای ضارب مبنی بر پیگیری سرنوشت همسرش از اساس با ادعای مقامات باکو در تضاد است. این اتفاق بیش از آنکه یک مسئله واقعی باشد، به یک سناریوی ناشیانه شبیه است که در نهایت آورده ای برای خاندان علی اُف ندارد، و اتفاقا در میان مدت شرایط را برای آنها سخت خواهد کرد.

دشمنی با ایرانی که مدت ها است با این جمهوری مدارا میکند به نفع علی اُف نیست، هرچند ممکن است وی دلش را به حمایت رژیمی خوش کرده باشد که خود سست تر از بیت عنکبوت است. راستش را بخواهید از چندی پیش که باکو نتوانست برنامه هایش در خصوص کریدور زنگه زور را به سرانجام برساند.

آن زمان که اظهارات شهروندان و امامان جمعه ایرانی را بهانه میکردند حدس میزدم دنبال دستاویزی باشند تا بدون رودربایستی، و این بار به خیال خام خود با اتکا به دولت افراطی نتانیاهو با چنین اقداماتی دست به تخریب وجهه ایران در این شرایط خاص بزنند. و شاید این، مثلا نقطه آغازی برای...

محکومیت ایران، و همراهی برخی دیگر از کشورک های سرسپرده در تعطیلی سفارت هایشان هم باشد. قطعا اسرائیل به فراتر از اینها فکر میکند و راضی به درگیری نظامی ایران و باکو هم هست تا با مشغول سازی ایران در شمال، تمرکز جمهوری اسلامی را از فلسطین اشغالی دور و خود را از فشار آزاد سازد!!

همه اینها میتواند دلایل تحرکات اخیر، و حادثه امروز باشد. با این حال هنوز هم نمیشود بصورت صد در صدی قضاوت کرد و باید منتظر ماند و دید چه خواهد شد. اما مطمئن باشید جمهوری اسلامی این موضوع را نیز بخوبی مدیریت خواهد کرد، و باکو مجددا سرش به سنگ خواهد.

گزارش از هادی هدایت زاده