شناسهٔ خبر: 57545522 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نقش واژه‌ها را در زندگی جدی بگیریم

من می‌دونم موفق نمی‌شیم!

روزنامه جوان

شاید شما هم با شخصیت «گلام» در کارتون قدیمی گالیور آشنا باشید؛ همان آدم کوچولویی که همیشه می‌گفت: «من می‌دونم موفق نمی‌شیم.» گلام نماد بسیاری از آدم‌هایی است که دور و بر ما زندگی می‌کنند.

صاحب‌خبر -
شاید شما هم با شخصیت «گلام» در کارتون قدیمی گالیور آشنا باشید؛ همان آدم کوچولویی که همیشه می‌گفت: «من می‌دونم موفق نمی‌شیم.» گلام نماد بسیاری از آدم‌هایی است که دور و بر ما زندگی می‌کنند. بی‌تردید تفسیر ما از این دنیا و واژه‌ها‌یی که با آن‌ها وقایع زندگی را توصیف می‌کنیم، بر احساس ما و نحوه مواجهه با فشار عصبی و حتی الهام بخشیدن به دیگران تأثیر زیادی دارد. اینکه مرتباً چیزی را در ذهن خود فاجعه خطاب کنیم، می‌تواند بهبود یا اصلاح آن را دشوار یا حتی غیرممکن کند. واژه‌ها و کلمات گاهی بسیار تأثیرگذار هستند و افراد از شنیدن و گفتن آن‌ها متأثر می‌شوند. 
 
محققان معتقدند کلمات می‌توانند عملکرد مغز شما را تحت تأثیر قرار دهند. کلمات مثبت عملکرد شناختی مغز را تحریک می‌کنند، در حالی که کلمات منفی پاسخ جنگ یا گریز را فعال ساخته و در واقع منجر به کند شدن عملکرد شناختی مغز ما می‌شوند. بر اساس آخرین تحقیقات انجام‌گرفته قدرت واژه‌ها و کلمات به حدی است که توان تأثیرگذاری بر ژن‌هایی را دارند که فشار‌های فیزیکی و عاطفی را تنظیم می‌کنند. زبان خصمانه می‌تواند فعالیت ژن‌های خاصی را که نقش مهمی در تولید مواد شیمیایی عصبی ایفا کرده و از ما در برابر فشار‌های روانی محافظت می‌کنند، مختل کند. 
یک کلمه منفی می‌تواند فعالیت در آمیگدال مغز (مرکز ترس) را افزایش دهد. این بخش می‌تواند ده‌ها هورمون و انتقال‌دهنده عصبی تولیدکننده استرس را آزاد کند که به نوبه خود موجب اختلال در عملکرد مغز ما می‌شود. واژه‌هایی که منشأ عصبی دارند، پیام‌هایی از مغز ارسال می‌کنند و تا حدی مراکز منطقی و استدلالی واقع در لوب‌های پیشانی را از کار می‌اندازند. 
با تکرار یک واژه مثبت و خوش‌بینانه در ذهن، فعالیت لوب پیشانی را تحریک می‌کنید. این ناحیه شامل مراکز زبان خاصی است که مستقیماً به قشر حرکتی وصل می‌شوند که مسئول حرکت شما به سمت عمل و اقدام هستند. 
به‌کارگیری زبان فاجعه‌آمیز مانند «ما هرگز از این وضعیت رها نخواهیم شد» یا «این اتفاق واقعاً یک فاجعه است» می‌تواند بر سلامت روانی و عاطفی ما تأثیر منفی بگذارد، در حالی که کلمات مثبت می‌توانند تأثیر معکوس داشته باشند. با گذشت زمان، ذهن ما آنچه را با خود می‌گوییم باور می‌کند. کلمات خوش‌بینانه ما را به دیدن آینده‌ای روشن‌تر سوق می‌دهد و واژه‌های منفی ما را گیر می‌اندازند. 
تردیدی نیست که واژه‌ها نمی‌توانند واقعیت را تغییر دهند، بلکه فقط باعث می‌شوند ما به دیدگاهی کم و بیش سازنده و مدبرانه دست یابیم و همچنین می‌توانند بر انعطاف‌پذیری یا توانایی ما در مواجهه با مشکلات تأثیر بگذارند. کلمات مثبت باعث ایجاد انعطاف و آرامش بدن می‌شود. منفی‌ها ترس ایجاد می‌کنند. روایت درونی و ذهنی ما همچنین بر نحوه ارتباط ما با دیگران تأثیر می‌گذارد که به نوبه خود می‌تواند بر احساس اطرافیان ما در مورد زندگی و آینده آن‌ها اثرگذار باشد، البته مثبت بودن به این معنا نیست که وانمود کنید همه چیز فوق‌العاده است. این در واقع توهم است، اما نگرش مثبت نوعی ایجاد انتظار و آمادگی برای بهتر شدن اوضاع است. منفی بودن باعث ایجاد فشار درونی و احساس ناامیدی می‌شود. این رویکرد بر انگیزه‌های‌مان نیز تأثیر منفی می‌گذارد. مثبت‌اندیشی ضربان قلب ما را آرام می‌کند و ما را قادر می‌سازد راحت‌تر از اضطراب خلاص شویم، اما حتی یک کلمه منفی باعث ایجاد ترس و بروز احساسات ناشی از آن می‌شود. با تمرین مثبت‌اندیشی و مثبت‌گویی برای چند دقیقه در روز می‌توانید شفاف‌تر فکر کنید، خلاقیت‌تان را افزایش دهید و با دیگران به طور اثربخش‌تری گفتگو کنید. 
همه ما می‌توانیم به سوی موفقیت گام برداریم، اگر فقط ذهن خود را به گونه‌ای مثبت روی آن متمرکز کنیم و در عین حال صرفاً از ناهمواری‌های مسیری که در آن قرار داریم، صحبت نکنیم، بلکه نکات مثبت و راه‌حل‌ها را نیز در نظر بگیریم و حرکت خود را رو به جلو ببینیم.

نظر شما