شناسهٔ خبر: 56427893 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

رییس پیشین کمیته داوران:

‌می‌خواستند با چاقو شکمم را پاره کنند

اصفهانیان یکی از بهترین داوران ایران و یکی از جنجالی‌ترین مردان فدراسیون فوتبال است که در این خبر از پیشنهاد رشوه‌ای چند میلیونی‌اش می‌گوید.

صاحب‌خبر -

 کسی که هنوز در لحن صدایش، شیرینی لهجه ترکی وجود دارد و با عشق نسبت به زادگاهش صحبت می‌کند. مردی که با حضور در بلندترین عرصه‌های داوری فوتبال ایران، نامی برای خود و شهرش دست و پا کرد و خاطراتی را برای فوتبالی‌ها ساخت که شاید به سختی فراموش شود.

به گزارش ایسنا، داوری که نه تهدید به چاقو و نه پیشنهاد‌های هنگفت مالی نتوانست دست و پایش را موقع قضاوت شل کند و یکی از بااقتدارترین و سالم‌ترین داوران ایران لقب گرفت. او اکنون مدتی است که از فدراسیون فوتبال و میز ریاست کمیته داوران فاصله گرفته، اما هنوز هم بسیاری از داوران جوان، مشتری نصیحت‌ها و آموزه‌های او هستند. "فریدون اصفهانیان" متولد یکم آبان ۱۳۳۷ در شهر زنجان است. داوری که از سال ۱۳۶۰ قضاوت را آغاز کرد و سرانجام هم به عنوان یکی از با داوران با سابقه و بین‌المللی کشور، سوت زدن را کنار گداشت.

ساعاتی را با او به گفتگو پرداختیم و از دوران داوری و اتفاقات گذشته تا حواشی دوران ریاستش در کمیته داوران صحبت کردیم. با وجود دوری از داوری، با حالتی خوش از خاطرات و کار‌هایی که در داوری انجام داده بود صحبت می‌کرد و هنوز هم حسرت دوری از داوری در کلماتش دیده می‌شد. گفت‌وگوی ایسنا با رییس پیشین کمیته داوران را در ادامه می‌خوانید:

چه اتفاقی افتاد وارد فوتبال و داوری شدید؟

با توجه به این که در شهرستان بودیم، در محلات فوتبال بازی می‌کردیم و چند بار هم قهرمان محلات زنجان شدیم. سرانجام جبار فخاری بازی من را پسندید و من را به تیمش یعنی شهداد زنجان برد. من یک سالی در این تیم بودم و انگورانی که آن زمان مربی پرسپولیس زنجان بود، من را به پرسپولیس برد و تا سال ۶۷ هم در این تیم بودم. آن زمان در لیگ ۲ قدس بودیم که در نهایت منتخب زنجان و ایلام به دسته بالاتر صعود کردند، اما من دیگر فوتبالم را ادامه ندادم و به سراغ داوری رفتم.

زمانی که حبیبی سرمربی تیم ملی بود، به اردوی تیم ملی دعوت شدم و با درخشان و مایلی‌کهن هم‌بازی بودم، اما سعادت نداشتم که در فهرست نهایی باشم و حضورم در تیم ملی خیلی طول نکشید. با توجه به این که من فوتبال را می‌شناختم و درک خوبی از فوتبال داشتم، سال ۵۹ و بعد از اتمام مسابقات قهرمانی کشور، من در بازی با آذربایجان شرقی مصدوم شدم و بعد از اتمام مصدومیتم تصمیم گرفتم در کلاس‌های درجه ۳ داوری شرکت کنم که آن زمان استادش مرحوم صالحی بود. در سال ۶۲، داور درجه دو شدم و سال ۶۹ هم داور درجه یک شدم. در نهایت در سال ۷۶ هم پس از اتمام کلاس‌های مختلف و امتحان‌های فراوان داور بین‌المللی شدم. آن زمان ریاست کمیته داوران بر عهده فاروق بوزو بود و دو بار در کلاس‌های ایشان شرکت کردم و بعد از قضاوت آزمایشی در یمن، تبدیل به داور بین‌المللی شدم.

هنوز هم پرسپولیسی هستید؟

خیر، پرسپولیسی نیستم، اما در پرسپولیس بازی کردم. به نظر من همه داوران قبل از داوری‌شان یک علاقه‌ای به تیم‌های بزرگ دارند و آدم نباید دروغ بگوید، اما در دوران داوری هیچ‌وقت استقلال یا پرسپولیس بودن تیم داخل زمین را مدنظر قرار ندارم. حتی زمانی به من می‌گفتند تو استقلالی هستی یا پرسپولیسی هستی، اما برای من فرق نمی‌کرد. قبل از این که داوری کنم طرفدار پرسپولیس بودم. وجدان تنها محکمه‌ای است که نیاز به قاضی ندارد و طبق همین صحبت، در زمان داوری هم استقلال برای ما مهم بود و هم پرسپولیس. همه تیم‌های حاضر در لیگ برتر و لیگ یک برای ما مهم هستند.

داورانی داشتیم که علاقه رنگی آن‌ها نمایان بود؟

بله، چنین داورانی بودند، اما نمی‌توان به این حرف‌ها اتکا کرد. اما فکر نمی‌کنم داوری به خاطر علاقه رنگی‌اش سوت بزند. ما زمانی که فوتبال بازی می‌کردیم و می‌باختیم گریه می‌کردیم، مگر می‌شود یک داور حقی را ضایع کند و ناراحت نشود.

چه کسی باعث پیشرفت شما در داوری شد؟

با توجه به این که من ابتدا در مسابقات آموزشگاه‌ها دیده شدم، حمید خوشخوان نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت من داشت. او تنها یک ایرادی به قضاوت من می‌گرفت و آن هم این بود که می‌گفت فریدون، نمی‌دانی کجا قضاوت می‌کنی! باید بدانی که داوری در استادیوم آزادی یا یک بازی در اردبیل فرق دارد. وقتی در استادیوم آزادی سوت می‌زنی، مو را باید از ماست بکشی بیرون، اما در یک شهرستانی که نه دوربینی هست و نه هوادار زیادی، کار خودت را بکن و خودت باش.

یادم می‌آید در یک بازی که در اردبیل قضاوت می‌کردم، یکی می‌گفت که "۴ تا گوسفند بزنید زمین تا من شکم داور را پاره کنم. " برای من فرقی نمی‌کرد کجا قضاوت کنم. یک بار فولاد خوزستان با یک تیمی بازی داشت و مهاجم داشت از محوطه جریمه خارج می‌شد که مدافع حریف مرتکب پنالتی شد. ناگهان یکی دیگر از بازیکنان حریف به هم‌تیمی‌اش گفتم من نگفتم این سخت‌گیر است و هر خطایی را می‌گیرد!

آیا تا به حال به شما پیشنهاد رشوه برای تغییر نتیجه داده‌اند؟

یک بار داوری به من می‌گفت که طوری رفتار کرده است که نمی‌توانند به او پیشنهاد دهند، امیدوارم که واقعیت داشته باشد، اما به من پیشنهاد شده بود. هفته آخر لیگ برتر بود و بازی صعود و نزول تیم‌ها از لیگ برتر به لیگ یک بود که ما هم تازه از خانه ویلایی به آپارتمان رفته بودیم. زنگ خانه ما را زدند که یک تاکسی زرد و یک ماشین شاسی بلند مشکی مقابل در ایستاده بودند. پایین که رفتم، راننده تاکسی با زبان ترکی به من گفت که این‌ها با تو کار دارند. از او پرسیدم که چه کسی هستند و او هم گفت که نمی‌داند و تنها از او آدرس خانه من را پرسیدند. نزدیک آن ماشین مشکی رفتم و گفتم بفرمایید؟ گفتند که آقای اصفهانیان می‌خواهیم شما در این بازی به ما کمک کنید. ما یک پیشنهادی هم برای این کمک داریم. ۱۰۰ میلیون قبل از بازی و ۱۰۰ میلیون بعد بازی می‌دهیم و ۱۵ روز هم خانواده شما را به مسافرت خارج از کشور می‌فرستیم. سال ۸۲ یا ۸۳ این پول آن قدری زیاد بود که من به خود می‌لرزیدم و نمی‌دانستم چه بگویم. گفتم من نمی‌توانم این کار را بکنم و از دست من کاری برنمی‌آید. آن‌ها اصرار کردند و من انکار. سرانجام دیدم خانمم نگرانم شده و آخر سر چک را گرفتم تا بروند. من واقعا ترسیدم، زیرا مشکی پوشیده بودند و ماشین‌شان هم مشکی بود. تا پله‌ها را رفتم بالا و وارد خانه شدم، به آقای غیاثی، رییس وقت کمیته داوران زنگ زدم و گفتم قصه این است و من دیگر این بازی را قضاوت نمی‌کنم.

گفتند ۱۰۰ میلیون قبل از بازی و ۱۰۰ میلیون بعد بازی می‌دهیم و ۱۵ روز هم خانواده شما را به مسافرت خارج از کشور می‌فرستیم. سال ۸۲ یا ۸۳ این پول آن قدری زیاد بود که من به خود می‌لرزیدم و نمی‌دانستم چه بگویم. گفتم من نمی‌توانم این کار را بکنم و از دست من کاری برنمی‌آید. آن‌ها اصرار کردند و من انکار. سرانجام دیدم خانمم نگرانم شده و آخر سر چک را گرفتم تا بروند. من واقعا ترسیدم، زیرا مشکی پوشیده بودند و ماشین‌شان هم مشکی بود.

او قبول نمی‌کرد و می‌گفت باید بازی را تو سوت بزنی، اما بالاخره راضی‌اش کردم. وقتی برای بازی به تهران آمدم، حتی هتل نرفتم و خانه حسین عسگری ماندم. غیاثی به من گفت که شما در زمین حاضر شو، اما قضاوت نکن. من با عسگری و غیاثی به استادیوم رفتم، اما آن بازی را سوت نزدم. در آن زمان هم این‌گونه بود که غیاثی برای هر بازی ۲ داور را اعلام می‌کرد، اما نمی‌گفت کدام قرار است قضاوت کند. برای آن دیدار هم نام من و یک داور دیگر را گفته بود که سرانجام هم آن داور بازی را سوت زد و آن اتفاقی هم که نباید رخ دهد، رخ داد و آن تیم سقوط کرد. حتی یک شماره هم به من داده بودند که گفتم آن را کمیته داوران پیگیری کند، اما این اتفاق رخ نداد و بعد از آن هم نمی‌دانم چه شد. من پلیس زمین هستم و هر چیزی رخ دهد، آن را انجام می‌دهم، اما بعد از آن هم نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد. حتی فردوسی‌پور بعد از آن بازی در برنامه نود گفت که چرا اصفهانیان آن بازی را قضاوت نکرد وقتی این داور مثل آب، پاک و زلال است.

یک بازی دیگر هم بود که من قرار بود در مشهد قضاوت کنم، اما ناگهان به من گفتند قضاوتت لغو شده و با همان بلیت من یک داور دیگر را به مشهد فرستادند که من نمی‌دانم چرا این تغییر ناگهان رخ داد!

آیا چنین اتفاقی خارج از ایران هم برای شما رخ داده است؟

بازی عراق و تاجیکستان در تاجیکستان بود که عراقی‌ها گفتند ما نمی‌خواهیم اصفهانیان به دلیل ایرانی بودنش برای ما سوت بزند. من ناراحت شدم و گفتم که جنگی که دیگر نیست و من هم داور هستم. ناظر بازی از من پرسید که می‌خواهی قضاوت کنی یا خیر که من به او گفتم اگر قضاوت نکنم، برای من بد است. درست است که ۸ سال در جنگ بودیم، اما می‌خواهم نشان دهم که برای ما ایرانی‌ها چنین چیز‌هایی مهم نیست و بر اساس عدالت سوت می‌زنیم. بازی شروع شد و تاجیکستان صاحب پنالتی شد و یک بر صفر جلو افتاد. در دقیقه ۹۳ عراق به گل تساوی رسید و بازی مساوی شد. عراق در بازی بعد با عمان بازی داشت. بعد از آن بازی عراقی‌ها گفتند که کاش اصفهانیان داور ما بود، اما من گفتم که دیگر برای عراق قضاوت نمی‌کنم و دیگر هم قضاوت نکردم.

داور وقتی در زمین می‌رود، باید شرافت و عدالتش را در زمین بگذارد و سوت بزند.

آیا به گوش‌تان رسیده بود که داوری چنین پیشنهاد‌هایی را قبول کرده باشد؟

زمان حضور من در کمیته داوران این قضیه رخ داد و همه در جریان بودند و جریمه هم شدند، اما یک سال بعد، نمی‌دانم به چه دلیل بخشیده شدند و حتی الآن هم با کمیته داوران همکاری دارند. این نظر فدراسیون فوتبال و کمیته اخلاق بود که هر کسی چند سال و چقدر جریمه و محروم شود.

اگر قرار بود شما به عنوان کمیته اخلاق یا کمیته انضباطی نظر دهید و جریمه کنید، حکم شما چه بود؟

من در آن جایگاه نیستم که نظر دهم. مثلا وظیفه نیروی انتظامی برقراری امنیت است؛ وظیفه دادگستری قضاوت و صدور حکم است. هر کسی وظیفه‌ای دارد و قانون شرح وظایف را مشخص کرده است و باید به کسانی که تخصص دارند سپرده شود، اما باید طوری برخورد کنند که دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد.

با چه تفکری تصمیم به حضور در راس کمیته داوران گرفتید؟

با توجه به این که من در شهرستانی بودم که شاید از نظر داشتن زیرساخت‌ها خوب بود، اما اسپانسر و سرمایه‌گذار وجود نداشت. یک بار یک مسئولی گفت که زنجان چه چیزی دارد که داور هم داشته باشد! من ناراحت می‌شدم که درباره من و شهرم با دید بد صحبت می‌کردند و برای حضور در راس کمیته داوران تصمیم گرفتم.

بازی ملوان و یک تیمی بود که من به انزلی رفته بودم. در جلسه قبل بازی، من حضور داشتم و خودم را که معرفی کردم و گفتم من فریدون اصفهانیان از زنجان هستم، ناگهان با تعجب پرسیدند از زنجان؟ فکر می‌کردند که من از اصفهان آمده‌ام. طوری حرف می‌زدند که باور نداشتند یک داور از زنجان آمده و یک بازی مهم را می‌خواهد قضاوت کند. به خاطر این اتفاقات به فدارسیون فوتبال آمدم و حتی طرح‌هایی هم داشتم که فرصت نشد همه را اجرایی کنیم. یکی از آن‌ها تقسیم‌بندی استان‌ها به ۸ منطقه بود که در هر استان یک کمک استعدادیاب بگذاریم و برای هر ۴ استان یک سراستعدادیاب بگذاریم. با این روش استعدادیاب‌های هر استان داوران استان‌های کوچک را هم شناسایی می‌کردند و با توجه به این سراستعدادیاب‌ها با ما در ارتباط می‌بودند. متاسفانه این طرح انجام نشد!

دومین طرح ما ایجاد آکادمی داوران بود که بتوانیم در استان‌ها این کار را انجام دهیم. می‌گفتم باید آکادمی داوران جوان را داشته باشیم که داور توسط ۴ یا ۵ تا مدرس تعلیم ببیند. این اتفاق باید برای داوران بین ۲۳ تا ۲۸ سال رخ می‌داد که تنها فقط در استان چهارمحال و بختیاری رخ داد که آن هم توسط یک مدرس بود و تمام برنامه‌های ما پیش نرفت. بسیاری از داوران باتجربه در زمان ما خداحافظی کردند و جامعه داوری پوست‌اندازی کرد؛ محسن ترکی، سعید مظفری‌زاده، نوید مظفری، هدایت ممبینی، یدالله جهانبازی و سعید بخشی‌زاده رفتند و داورانی که الآن در لیگ برتر هستند، همان موقع به لیگ برتر تزریق شدند تا جای این داوران را پر کنند.

برنامه‌ریزی و داشتن تقویم سالانه و ارسال برای همه استان‌ها، برگزاری کلاس تربیت مدرس آمادگی جسمانی برای نخستین بار، تشکیل گروه آنالیز برای اولین بار در کمیته داوران که من، حسین عسگری و غیاثی در آن حضور داشتیم، تشکیل جلسه با رییسان کمیته داوران استان‌ها، تفکیک داوران لیگ برتری، لیگ یکی و لیگ دو و لیگ سه، استفاده از مدرسان خارجی مثل ایوانف، پدرو گالان، سوبخدین و فرناندو اسپانیایی، استفاده از مدرس خارجی خانم برای داوران لیگ برتر بانوان، برگزاری کلاس آفلاین VAR، برگزاری کلاس تربیت مدرس توسط فرناندو اسپانیایی برای فوتبال، افزایش ناظران ایرانی حاضر در AFC، ارسال داور به مسابقات جهانی مثل کامرانی‌فر، فغانی که بعد‌ها تبدیل به کوبل داوری شدند، ارسال داور کوبل به لیگ‌های کشور‌های دیگر مثل اندونزی، فوتبال ساحلی و فوتسال و هم‌چنین تشکیل چارت سازمانی کمیته داوران و دپارتمان داوری منطبق بر استاندار‌های فیفا و AFC از جمله کار‌های ما در کمیته داوران بود که در مورد آخر از AFC به ما گفتند که ما ۱۶ کشور را بررسی کردیم و هیچ‌کدام چنین چارتی نداشتند. کار‌هایی که انجام دادیم زیرساختی بود و امیدواریم در آینده این کار‌ها نتیجه‌بخش شود و به پیشرفت جامعه داوری کمک کنند.

می‌گفتند اصفهانیان مدیر پروازی است، چنین چیزی درست بود؟

کار اجرایی با دپارتمان داوری است که همیشه در فدراسیون مستقر هستند. کسانی هم که در آن جا هستند، فقط در مواقع تعطیلی اجازه حضور در کلاس‌ها را می‌دادیم. حضور رییس کمیته داوران در فدراسیون فوتبال نیاز نیست همیشگی باشد. همین که جلساتش را برگزار کند، کافی است. در اساسنامه جلسات هیات رییسه فدراسیون فوتبال سالانه ۹ مورد است، اما اکنون عزیزان همه‌شان هستند. من هم همیشه پروازی نبودم و بعضی از بازی‌ها باید در ورزشگاه حضور می‌داشتم. در زمان قضاوت من هم زمانی که بازی‌های مهم بر عهده من بود، رییس کمیته داوران هم برای دیدن بازی به ورزشگاه می‌آمد؛ چه مرحوم صالحی، چه غیاثی و چه منوچهر نظری.

یک بار صنعت نفت با راه آهن بازی داشت که فشار بازی قدری زیاد بود که غیاثی به من گفت با هر سوتی که تو می‌زدی، مو‌های تن من سیخ می‌شد. درست است که ما ناظر می‌گذاریم، اما گاهی اوقات باید رییس کمیته داوران هم برای نظارت به ورزشگاه برود. گاهی اوقات با رییسان کمیته داوران شهرستان‌ها تک به تک جلسه می‌گذاشتم و از مشکلات‌شان را می‌پرسیدم. گاهی اوقات کار‌های مانده افراد قبلی کمیته داوران رما انجام می‌دادیم. به عنوان ناظر یا مدرس در شهرستان‌ها حضور داشتم و مشکلی وجود نداشت.

یدالله سلیمانی در مصاحبه‌ای تعریف کرده بود که شما برای کار شخصی به اصفهان رفته بودید، اما به او گفتید که تا آن جا هستید، برای شما نظارت بگذارد، اما سلیمانی اعلام کرد لیست داوران و ناظر‌ها مشخص شده و امکان تغییر نیست. سپس فردای آن روز شخص دیگری در کمیته داوران حضور داشت و ابلاغیه را برای آقای سلیمانی فرستاد و او هم مجبور به امضا شد. چنین چیزی درست است؟

ضمن احترام؛ اولا سلیمانی در جایگاهی نبود که به من بگوید چه کار کنم یا نکنم، زیرا مسئولیت با من بود. اگر چیزی می‌خواستم، مگر می‌توانست به من بگوید نه! بار‌ها من در شهری بوده‌ام و با وجود این که ناظر بازی مشخص شده است، من خودم به ورزشگاه رفتم تا بازی را از نزدیک ببینم. چه کسی می‌خواهد به من نظارت دهد، وقتی خودم رییس هستم. ضمن احترام به ایشان، اولا سلیمانی در جایگاهی نبود که به من بگوید چه کار کنم یا نکنم، زیرا مسئولیت با من بود. اگر چنین چیزی من می‌خواستم، مگر می‌توانست به من بگوید نه! چنین چیزی اتفاق نیافتاده است. بار‌ها من در شهری بوده‌ام و با وجود این که ناظر بازی مشخص شده است، من خودم به ورزشگاه رفتم تا بازی را از نزدیک ببینم. چه کسی می‌خواهد به من نظارت دهد، وقتی خودم رییس هستم. چنین چیزی وجود نداشته و خواسته ما را خراب کند. من این کار را هیچ وقت انجام نمی‌دهم. من حتی وقتی در چالوس یا نوشهر بودم، بازی‌های لیگ دو یا سه را می‌رفتم و از نزدیک مشاهده می‌کردم. من علاقه دارم که به داوران جوان کمک کنم. من حتی اکنون هم که صحنه‌هایی را برای من می‌فرستند، به داوران زنگ می‌زنم و می‌گویم اشتباهت اینجا بوده و خودت را درست کن. حتی زمانی که قضاوت می‌کردم، به داوران دیگر می‌گفتم نقاط قوت و ضعف من را بنویس و بعد بازی به من بگو.

شروع انتقاد‌ها از شما در زمان جدایی کمیته داوران و دپارتمان داوری و دخالت شما در شرح وظایف دپارتمان بود. چنین چیزی آیا درست بود؟

وظیفه دپارتمان این است که چیدمان را انجام دهد و آن را به زیر کمیته بدهد و در خصوص آن نظر دهند. وقتی عسگری رییس دپارتمان داوری بود، من اصلا به تهران نمی‌آمدم. یک بار قرار بود یک کلاسی در تهران برگزار شود و من دیدم نفراتی که در این کلاس هستند با نفراتی که کمیته تصویب کرده بود، متفاوت است؛ حتی نگذاشتم داوران زنجان در این کلاس‌ها بروند و گفتم که آن کلاس غیرقانونی است. حتی در همان هفته اول به کمک داوران زنجانی بازی دادیم که فردوسی‌پور گفت چگونه وقتی آن‌ها در کلاس نبودند، به آن‌ها بازی دادید؟ به او هم گفتم من آن کلاس را قبول ندارم، زیرا با من هماهنگ نشده بود و حتی یک سری را به عنوان مدیر و مدرس برای تدریس به آن کلاس آورده بودند که من اصلا آن‌ها را نمی‌شناختم. مسئولیت با کمیته داوران است و هر اتفاقی بیافتد، از رییس کمیته داوران می‌پرسند نه از رییس دپارتمان داوری. ما برای بعضی از بازی‌ها پاسخگوی وزارت ورزش بودیم. گاهی اوقات در چینش دپارتمان، دو یا سه نفر را تغییر دادیم، اما باز هم افراد داخل دپارتمان، همان داور‌هایی را می‌فرستادند که خودشان می‌خواستند. از آن‌ها هم که می‌پرسیدیم چرا، می‌گفتند نتوانستیم برای‌شان بلیت بگیریم در حالی که نخواسته بودند برای‌شان بلیت بگیرند.

گاهی اوقات چنین اتفاقاتی رخ می‌داد. گاهی اوقات داوری که خوب قضاوت نکرده بود را باز هم به او بازی می‌دادند و وقتی می‌پرسیدم چرا، می‌گفتند داور نداریم! اگر هر کسی وظایف خودش را انجام دهد، مشکلی پیش نمی‌آید. وظایف دپارتمان و کمیته مشخص است. به دلیل این که آن‌ها اینجا مستقر هستند و با دبیرکل در ارتباط هستند، گاهی اوقات ما می‌دیدیم که کاری که می‌خواستند را بدون هماهنگی انجام داده‌اند و کار از کار گذشته است.

این اتفاقات سبب شد که با حسین عسگری اختلاف پیدا کنید؟

من به همه بزرگ‌ترهایم احترام می‌گذاریم. من داور چهارم ایشان بود و او هم یک بازی داور چهارم من بود. ما به هم کمک می‌کردیم و احترام می‌گذاشتیم. آقایان دزفولی، صالحی و خوشخوان خیلی به من کمک کردند. اگر همکاری درست باشد و هر کسی وظایف خود را انجام دهد و دلی باشد، کمیته داوران می‌تواند موفق باشد، اما اگر الکی یکدیگر را حمایت کنند، کار به جایی نمی‌رسد. همین الآن می‌گویند ۶ هفته برگزار شده و فقط ۸ اشتباه تاثیرگذار بوده است. آن وقت ادعا می‌کنند اگر دروغ بگویم، شب خوابم نمی‌برد.

درباره جزییات دیدار جنجالی نفت و تراکتور صحبت کنید که دقیقا چه اتفاقی در تبریز افتاد.

در آن بازی، من داخل ورزشگاه بودم. وقتی داور بزرگی برای یک بازی انتخاب می‌شود و به او اعتماد می‌کنند، دوست دارند نتیجه درستی از آب در بیاید و همه راضی باشند. به هر حال اخراج آندرانیک تیموریان حاشیه‌ساز بود، اما وقتی ما برای پاسخگویی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس رفتیم، تاج صحبت‌هایی کرد و من هم باید حرف می‌زدم. وقتی من توضیحات را دادم، نمایندگان تبریز گفتند که قضاوت مشکل نداشته و قانونی بوده است و اشتباهاتی صورت گرفته که دست اصفهانیان و تاج نبوده است. گیر اصلی آن‌ها این بود که چرا از بلندگو‌ها گفته شده که تراکتور قهرمان شده است. البته شانس آوردند مردم استادیوم را ترک کردند وگرنه در ورزشگاه بلبشو می‌شد. مردم آذربایجان هویت خاصی دارند و نباید از طریق بلندگو اشتباه اعلام می‌شد. می‌گفتند چرا مردم ما باید با این تفکر که سپاهان نتیجه نگرفته، ورزشگاه را ترک کنند.

تراکتور ۲ یا ۳ گل از کرنر خورد و خیلی هم مشکلی وجود نداشت. در آن زمان آقای عسگری چینش را انجام داده بود و ما هم عمل کردیم. فغانی باید در آن دیدار باهوش‌تر عمل می‌کرد و بازی را مدیریت می‌کرد. داور باید این‌ها را مد نظر قرار می‌داد.

حسین عسگری گفت که ترکی را برای دیدار تراکتور و نفت پیشنهاد داده، زیرا تجربه بالاتری داشته، اما شما در چینش فغانی را جایگزین کردید. دلیل این کار چه بود؟

با توجه به این که مشکلی که برای ترکی به وجود آمده بود و هم‌چنین شرایط خوب فغانی و هم‌چنین حساسیت بازی تراکتور و نفت، کمیته داوران تصمیم گرفت که فغانی آن دیدار را قضاوت کند. این اتفاق یک بار رخ نداده و بار‌ها شده که چینشی که آقای عسگری اعلام کرده را کمیته داوران تغییر داده است؛ البته تاکید می‌کنم کمیته داوران نه فریدون اصفهانیان!

چنین چیزی درست است. عسگری چیدمان را انجام می‌داد و کمیته این تصمیم را گرفت. با توجه به این که مشکلی که برای ترکی به وجود آمده بود و هم‌چنین شرایط خوب فغانی و همچنین حساسیت بازی، کمیته داوران تصمیم گرفت که فغانی آن دیدار را قضاوت کند. این اتفاق یک بار رخ نداده و بار‌ها شده که چینشی که آقای عسگری اعلام کرده را کمیته داوران تغییر داده است؛ البته تاکید می‌کنم کمیته داوران نه فریدون اصفهانیان!

آیا عسگری را استعفا دادند؟

من نمی‌دانم و باید از او پرسید، اما فکر می‌کنم خودش استعفا داد و اگر هم فشاری به او آوردند، به من چیزی نگفت.

بازی‌هایی بود که مجبور به توضیح به نهاد‌های بالاتر مثل وزارت ورزش شدید؟

فکر می‌کنم بازی پرسپولیس و تراکتور بود که توپ به شکم بازیکن خورد و کار بالا گرفت. داور ما پنالتی گرفت و رفتیم وزارت ورزش و گفتیم که اشتباه وجود داشته و هیچ قصد و غرضی هم وجود نداشته است. یک بازی هم بین پرسپولیس و ذوب‌آهن بود که من قضاوت کرده بودم که ۲ پنالتی در عرض چند دقیقه برای پرسپولیس گرفتم. یک نفر از فنس‌ها پایین آمد که با چاقو سمت من آمد و یک ضربه هم به توپ زد که دروازه‌بان ذوب‌آهن این هوادار را گرفت. بعد از آن فروسی‌پور در برنامه از من پرسید نترسیدی که آن هوادار با چاقو به سمتت می‌آمد، گفتم کجا فرار کنم، من با چاقو بزرگ شدم!

یادم می‌آید مدافع ذوب‌آهن را به دلیل استفاده از دستش اخراج کردم. مرحوم حجازی که متولد استان زنجان است، بعد از پایان بازی به او گفتم ببخشید خیلی شلوغ کردی و من مجبور شدم از زمین اخراجت کنم. او هم گفت من این همه پول می‌گیرم و اگر این داد و بیداد را هم نکنیم که کاری انجام نداده‌ایم!

بیش‌ترین فشاری که در طول دوران مدیریت در کمیته داوران به شما آوردند، سر کدام تیم بود؟

برای تیم‌ها حساسیت است و از ما می‌خواهند داوران را درست بچینیم و قضاوت درست انجام دهند. اگر اتفاق خاصی رخ دهد، توضیح می‌خواهند. گاهی اوقات یک سری اتفاقات می‌افتاد که ما ناراحت می‌شدیم. در گذشته اکثر داوران، بازیکن بودند و بعد داور شدند. به همین دلیل است که می‌خواستم آکادمی داوران بگذارم، زیرا آن‌ها شرایط بازیکن و مربی را می‌فهمند و می‌دانند که در رابطه با کنترل بازی چه کنند. داور باید کار را مدیریت کند. داور هم برای خودش جعبه ابزار دارد. داور باید شخصیت و دیسیپلینش را برای تیم تفهیم کند. هم‌چنین می‌تواند تذکر دهد، چشم‌غره رود، تبسم کند و در نهایت اخطار دهد و یا اخراج کند. به داوران می‌گفتم شما بعضی اوقات می‌بینید بازیکن عصبانی است، شما چرا عصبی می‌شوید؟ شما باید حق را در زمین اجرا کنید. مسئولیت بازیکنان و هواداران با اشخاص دیگر است. داور نباید عصبانی شود و ریلکس باشد. بازیکن منطقی است عصبی شود وقتی فشار رویش است و می‌خواهد برنده شود، اما داور این‌گونه نیست. او زحمت می‌کشد و عرق می‌ریزد، اما نباید عصبی شود و با انگشت اشاره با بازیکن صحبت کند. احترام باید متقابل باشد. اگر دیدید بازیکن احترام شما را رعایت نمی‌کند، شما می‌توانید با استفاده از ابزارهای‌تان او را جریمه کنید.

آیا در خصوص داربی‌ها هم فشار نمی‌آوردند که فلان تیم ببرد یا بازی مساوی شود؟

شاید تیم‌ها خودشان این کار را می‌کردند، اما برای داور چنین توصیه‌هایی را نداشتیم. تیم‌ها حتی خبر نداشتند که ما و داوران کجا هستیم و محل اسکان ما کجا است. ما به دوران توصیه می‌کردیم که چگونه بهتر قضاوت کنند و نصیحت‌هایی که باید چگونه برخورد کنند را به آن‌ها یادآور می‌شدیم. به من چیزی تاکنون گفته نشده است.

تا به حال پیش آمده بود از سوی وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال یا سازمان لیگ، یک بازی را به دلایل غیرمنطقی و غیرواقعی لغو کنید؟

چنین چیزی نبوده است. درباره دیدار اخیر ملوان و فولاد که لغو شد، سامان سلطانی که همشهری ما است، اعلام کرد که زمین مناسب نبوده است، اما ناظر بازی و ناظر ویژه سازمان لیگ به او گفته‌اند که بازی نباید برگزار شود.

* قصه جایگزینی علی‌اصغر مومنی ۳۴ ساله به جای امیر عرب براقی ۲۸ ساله در لیست داوران بین‌المللی جنجال‌های زیادی ایجاد کرد و انعکاس عکس چک مومنی به شما خبرساز شد. یک بار شفاف می‌گویید که چرا این اتفاق افتاد؟

من می‌خواستم زمین بخرم و مومنی در آن شهر بنگاه داشت و من فقط او را می‌شناختم و به کس دیگری اعتماد نداشتم. او گفت ۱۰۰ میلیون به او بدهم و من هم گفتم چگونه بدون ضمانت به تو این مقدار پول را بدهم. به او گفتم یک چک ضمانت به من بده تا اگر یک زمان ناپدید شدی، من آن ۱۰۰ میلیون را ببرم بانک و یک چیزی در دستم داشته باشم. او قبول کرد و من ۲ تا ۵۰ میلیون برای او ریختم و او هم یک چک ۱۰۰ میلیونی به من داد که آن هم دست خودم نگه نداشتم و آن را به آقای احمدی، دپارتمان داوری دادم تا همه در جریان باشند و کار مخفیانه‌ای صورت نگرفته باشد.

این موضوع در فدراسیون فوتبال توسط فغانپور پیگیری و بررسی شد. من می‌خواستم زمین بخرم و مومنی در آن شهر بنگاه داشت و من فقط او را می‌شناختم و به کس دیگری اعتماد نداشتم. او گفت ۱۰۰ میلیون به او بدهم و من هم گفتم چگونه بدون ضمانت به تو این مقدار پول را بدهم. به او گفتم یک چک ضمانت به من بده تا اگر یک زمان ناپدید شدی، من آن ۱۰۰ میلیون را ببرم بانک و یک چیزی در دستم داشته باشم. او قبول کرد و من دو تا ۵۰ میلیون برای او ریختم و او هم یک چک ۱۰۰ میلیونی به من داد که آن هم دست خودم نگه نداشتم و آن را به آقای احمدی دپارتمان داوری دادم تا همه در جریان باشند و کار مخفیانه‌ای صورت نگرفته باشد.

وقتی معامله انجام شد، چک مومنی را به او برگرداندیم. وقتی همه این اتفاقات رخ داد، مجری آن برنامه ورزشی که جانشین فردوسی‌پور شده از من سوال کرد. مگر من باید به او جواب دهم؟ ضمن احترام به او، چرا باید همه چیز را توضیح دهم. الآن هم همه چیز تمام شده است و من همه قضایا را توضیح دادم و همه چیز قانونی بود. آقای فغانپور پیگیری کردند و همه چیز طبق قانون بود. مساله ناراحت‌کننده این است که این قضیه زمانی انعکاس پیدا کرد که من از کمیته داوران رفته بود. ما همه پرونده‌ها و مدارک را تحویل فغانپور دادیم و پس از بررسی کمیته اخلاق مشخص شد که کار غیرقانونی صورت نگرفته است.

دلیل اصلی جابه‌جایی مومنی و عرب براقی چه بود؟

کمیته داوران یک بار در زمان ایلدروم این کار را انجام داد. ایلدروم ۳۴ ساله بود و حجتی اهل تبریز ۲۹ یا ۳۰ ساله بود. ما گفتیم اگر ایلدروم امسال در لیست نرود، می‌سوزد و دیگر این شانس را ندارد که بین‌الملی شود. این تصمیم هم تصمیم شخصی نبود و کمیته تصمیم گرفت. ایلدورم داخل لیست رفت و حجتی بیرون آمد. بعد از آن گفتیم که سخندان که قرار است از لیست خارج شود، حجتی را جانشین او می‌کنیم. درباره قضیه مومنی و عرب براقی هم این اتفاق رخ داد. ما خودمان عرب براقی را وارد لیست کرده بودیم. گفتند عرب براقی ۶ بازی در لیگ برتر قضاوت کرده در حالی که در ۵ بازی سوت زده بود، ۳ سال باید بیرون از لیست می‌ماند، اما تنها یک سال و نیم بیرون لیست بود و توسط یک عده‌ای هم حمایت شده بود. سن او اجازه می‌داد که امسال از لیست خارج شود و دوباره برای سال بعد وارد لیست شود. با این کار هیچکدام از داوران نمی‌سوزند. دپارتمان باید گزارش درست انجام دهد و حالا نمی‌دانیم گزارش‌شان درست بوده یا نه، اما به ما گفتند که این ۳ سال در آکادمی باشد، الیت می‌شود که در نهایت الیت هم نشد. ما هم کاری کردیم نه این بسوزد و نه آن. البته عرب براقی جوان بود و زحمت کشیده بود و حقش بود که وارد لیست شود. نظر ما این بود؛ نه با کسی مشکل داریم و نه می‌خواهیم در حق کسی اجحاف کنیم.

جنجالی‌ترین تصمیم شما در کمیته داوران، حذف نام علیرضا فغانی از لیست داوران بین‌المللی بود. چرا چنین تصمیمی گرفتید؟

چنین چیزی اصلا وجود ندارد و زایده ذهن آقایانی است که می‌خواهند نام من را زیر سوال ببرند. رفتار این آقایان نشان از باطن آن‌ها دارد. آقای نبی در جریان این موضوع است که با توجه به این که فغانی از ایران رفته بود، به دانیال مرادی گفتیم که برای حضور فغانی در لیست ایران از فیفا استعلام بگیرد که آیا می‌تواند جزو داوران ما باشد یا خیر. فیفا هم این گونه جواب داد که اگر قبلا برای ایران قضاوت کرده، می‌تواند در لیست حضور داشته باشد. اگر داوری در کشورش قضاوت نکند، نمی‌تواند در لیست ایران در فیفا و AFC باشد. الآن هم فغانی سالی دو بار به ایران می‌آید و ۲ بازی سوت می‌زند که در لیست داوران ایرانی فیفا باشد. بعضی موقع‌ها می‌گویند که این قانون برای تازه‌واردهاست که اگر چنین چیزی باشد که اصلا این افراد در خارج از ایران قضاوت نداشته‌اند.

حضرت علی می‌فرماید آن چه را برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند. من، حسین عسگری، جلال مرادی و بسیاری از داورانی که ۴۵ سال را پر کرده بودند، باید از لیست داوران بین‌المللی بیرون می‌رفتند که این اتفاق افتاد. بعضی از داوران مثل کامرانی‌فر هم چند سالی زودتر به خاطر مشکلات معده و سلامتی‌اش خود را از لیست خارج کردند. این‌هایی که در لیست بین‌المللی قرار گرفتند، تصمیم فردی نبوده و کمیته تصمیم گرفته است.

چه بازی‌های بوده که داوران هدیه گرفته بودند که نتیجه را تغییر دهند؟

من نمی‌خواهم درباره سایرین صحبت کنم، اما مثال‌هایی که برای خودم رخ داده را می‌گویم. بازی تراکتور با یک تیمی بود که یک نفر از طرف باشگاه به زنجان آمد و آن مرحوم به هتل سپید زنجان آمد تا با من صحبت کند. با من تماس گرفت و گفت که می‌خواهد با من حرف بزند. من هم برای او احترام می‌گذاشتم و آدم بزرگی بود. من پیش او رفتم و او درباره بچه‌هایم و این که چه زمانی ازدواج کردم پرسید. سپس گفت هدیه‌ای برای من آورده و می‌خواهد که در بازی پس فردا تیمش را کمک کنم. من هم پرسیدم صحبتی نداری و خداحافظی نکرده گفتم هدیه‌ات برای خودت و از هتل خارج شدم. بعد از قضاوت آن بازی، تیم ایشان باخت و از اعضای همین تیم بازنده به من گفتند که حریف بیش‌تر از ما داده بود؟ من فهمیدم آن بنده خدا رفته به سایر اعضای باشگاه گفته که من هدیه را به اصفهانیان دادم و آن‌ها فکر کردند من از تیم حریف بیش‌تر گرفتم. فکر می‌کنم حریف‌شان اهوازی بود. به آن‌ها گفتم تو نمی‌دانی و خدا حاکم است.

برای یک بازی که یک سمت آن تیم ملی تاجیکستان بود، در هتل بودم و اتاق جداگانه‌ای داشتم. یک نفر داخل اتاق شد و با زبان فارسی به من خوش آمد گفت و ۱۰ هزار دلار به من داد و از من خواست کمک کنم تا پیروز از زمین خارج شوند. مانده بودم در کشور غریب چه بگویم و مانده بودم که این‌ها دیگر چه آدم‌هایی هستند! به او گفتم نمی‌توانم و او گفت خیلی‌ها آمدند و گفتند که نمی‌توانیم، اما هدیه را قبول کردند. او باز اصرار کرد و گفتم من نمی‌توانم. نمی‌فهمی که نمی‌توانم بگیرم. گفت این جا که کسی نیست؛ گفتم بله کسی نیست، اما خدا هست و ما را می‌بیند. این بازی خارج از تاجیکستان بود و آن‌ها ۲ بر صفر باختند، اما من در کمال تعجب دیدم که آن‌ها شاد هستند. به یکی از کمک داوران گفتم که این‌ها چرا شاد هستند و او گفت که ببین بازی برگشت چه اتفاقی خواهد افتاد. در بازی برگشت تاجیکستان ۷ گل به حریفش زد. ما، چون با آن‌ها در ارتباط بودیم، از آن‌ها پرسیدم چگونه ۷ گل زدید و گفتند داوران بازی برگشت، داوران هندی بودند و کار را در آوردند.

موارد داخلی را می‌توانید مثال بزنید؟

مواردی بوده است و دورانی بوده‌اند که یک سال، دو سال و حتی مادام‌العمر محروم شده‌اند، اما نمی‌توانم اسم ببرم. هنوز هم نمی‌توانم باور کنم داوری این کار را انجام دهد، اما رخ می‌دهد. برای خود من سخت است که چنین چیزی رخ دهد و پول را به داخل خانواده‌اش و به داخل شهرش ببرد. درست است که پول در داوری نیست، اما من با همین داوری‌ها عضو شورای شهر و کمیته داوران شدم. من را چه کسی می‌شناخت؟ من با توجه به همین داوری و علاقه و احترام مردم توانستم به شورای شهر برسم که ۲ دوره در آن حضور داشتم و ۲ دوره هم عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال بودم.

حضور شما به عنوان بازنشسته در فدراسیون فوتبال خیلی خبرساز شد و حواشی زیادی را در پی داشت.

یک بار تاج به من گفت که مجلس قانون گذاشته که بازنشسته‌ها در کار‌های اجرایی نباشند که من به او گفتم من کار‌های اجرایی انجام نمی‌دهم، اما من یک نامه نوشتم و استعفایم را دادم؛ آن هم در حالی که بسیاری از افراد بازنشسته در کمیته‌های دیگر ماندند. بعد از ما یک فرد دیگری آمد، اما دیدند که مشکل پیش آمد و تصمیم گرفتند که ما دوباره حضور پیدا کنیم.

فدراسیون فوتبال یک نهاد عمومی غیردولتی است و خودش باید در آمدزایی کند و خرج کند. این موضوع در اساسنامه فیفا آمده است. دولت و وزارت ورزش اگر کمکی به فدراسیون می‌کنند، می‌توانند پیگیر شوند که این پول آن‌ها کجا هزینه شده است. این قضیه در خصوص اداره کل استان‌ها و هیات‌های فوتبال هم همین است، اما وقتی خودش اسپانسر و تبلیغات محیطی می‌گیرد، دولت دیگر چه کار می‌تواند داشته باشد؟ یکی از مشکلات فعلی فوتبال ما همین حق پخش تلوزیونی است که در کل دنیا چنین چیزی نیست.

در دوران کرونا، گفتند اصفهانیان داوران را بدون تست کرونا به زمین فرستاده است. چنین چیزی درست است؟

خیر چنین داستانی نبود. داورانی که در تهران بودند، در کمپ تیم‌های ملی آزمایش می‌دادند. داورانی هم که در شهرستان بودند، باید همان‌جا آزمایش می‌دادند و جواب آزمایش‌های‌شان را برای ما می‌فرستادند. فدراسیون فوتبال به استان‌ها گفته بود که هیات‌های فوتبال این هزینه‌ها را پرداخت کنند و بعدا فدراسیون به هیات‌های استان این پول را بدهند. ما در زنجان همین کار را انجام دادیم.

مثلا الآن در کیش کلاس گذاشتند و از داوران ما ۲ نفر در آن شرکت کردند که می‌شود هزینه‌اش ۲ یا ۳ میلیون، اما در تهران ۱۳ یا ۱۴ داور شرکت می‌کردند که هزینه‌اش می‌شد ۱۴ یا ۱۵ میلیون! این برای هات فوتبال شهر‌های بزرگ مثل تهران، اصفهان و آذربایجان شرقی که پولی نیست. وسیله انتقال پول این گونه بود که هیات‌ها باید پول می‌دادند و فدراسیون به هیات‌ها پول می‌داد. البته بگویم وقتی فدراسیون می‌خواهد کاری انجام دهد یا کلاسی برگزار کند، خودش باید مستقیم پولش را بدهد مثل فیفا که وقتی می‌خواهد کاری انجام دهد، خودش پول بلیت، هتل و کلاس‌ها را می‌دهد.

بسیاری می‌گفتند اصفهانیان برای رای آوردن داوری را به استان‌های خاص می‌داده و داور اضافه کرده، چنین چیری صحت داشت؟

زمان من تعداد داوران در هر سطحی بین ۷۵ تا ۸۵ داور بود و الآن آقایان آن را به ۱۵۰ یا ۱۶۰ داور رسانده‌اند. آن هم تازه اگر می‌خواستیم ۲ نفر اضافه کنیم، ساکت و تاج دلیل می‌خواستند و به من تاکید می‌کردند که هزینه‌های‌شان زیاد می‌شود. به من توصیه می‌کردند که از داوران همجوار برای بازی‌ها استفاده شود تا هزینه‌های فدراسیون زیاد نشود، اما همیشه نمی‌شد که این‌گونه باشد و ما هم سعی می‌کردیم در حد توان همکاری کنیم و مثلا داور را به جای ۴ پرواز با ۲ پرواز به زمین بفرستیم.

این که ما برای رای، داوری به استان می‌دادیم، به هیچ وجه درست نیست. شخصیت و کارایی داور ملاک انتخاب ما بود. در اولین دوره‌ای که من به عنوان هیات رییسه انتخاب شدم، مگر هیات فوتبال داشتم یا سمتی داشتم که بخواهند به من رای بدهند. در سال اول، من ۴۹ رای از ۷۲ رای ممکن را آوردم و حتی از کفاشیان بیش‌تر بود. دخترم گفت بابا تو چرا رییس فدراسیون نشدی! به او گفتم بابا جایگاه‌ها فرق می‌کند و اگر می‌خواستم در جایگاه او باشم، شاید حتی یک رای هم نمی‌آوردم.

این که ما برای رای، داوری به استان می‌دادیم، به هیچ وجه درست نیست. شخصیت و کارایی داور ملاک انتخاب ما بود. در اولین دوره‌ای که من به عنوان هیات رییسه فدراسیون فوتبال انتخاب شدم، مگر هیات فوتبال داشتم یا سمتی داشتم که بخواهند به من رای بدهند. در سال اول، من ۴۹ رای از ۷۲ رای ممکن را آوردم که حتی از کفاشیان بیش‌تر بود. دخترم گفت بابا تو چرا رییس فدراسیون نشدی! به او گفتم بابا جایگاه‌ها فرق می‌کند و اگر می‌خواستم در جایگاه او باشم، شاید حتی یک رای هم نمی‌آوردم. آدم‌های داخل مجمع، آدم‌های فرهیخته و بزرگی هستند و این نیست که بخواهند برای داوری رای دهند. اکنون هم چنین چیز‌هایی را نسبت به افشاریان می‌گویند. هیات‌ها در بیش‌ترین حالت ۲۰ نفر رای می‌دهند و سایرین هم هستند. مثلا سیدجلال حسینی که یک زمان کاپیتان تیم ملی بود، می‌آمد به خاطر اصفهانیان آبرویش را به خطر بیندازد؟ زمانی که من شرکت کردم، رویانیان و فتح‌الله‌زاده هم شرکت کردند، اما من انتخاب شدم.

شما همکاری طولانی با تاج داشتید و صحبت‌هایی درباره صلاحیت نداشتن تاج به خاطر مشکلات مالی وجود داشت. شما در طول همکاری‌تان با ایشان چنین چیز‌هایی را دیده بودید؟

این را باید همین عزیزانی که در ارتباط بودند، بگویند. ما بیش‌تر در مسائل فنی حضور داشتیم. اگر مشکلی وجود داشت که تاج تایید صلاحیت نمی‌شد. برخی نمایندگان مجلس برای این که بخواهند خودشان را در جامعه نشان دهند، مدام سوال می‌کنند که فلان پول چه شد؟ بهمان کار چه شد؟ من می‌گویم مجلس کارش نظارت است، اما مملکت صاحب دارد و هر ارگانی باید وظیفه‌اش را انجام دهد. آقای نماینده مجلس شما یک بار حرفت را زدی و مدام نباید در تلویزیون آن را تکراری کنی. این حرف‌هایی که تو زدی را آن‌ها می‌دانند و تو اگر بگویی "ف"، آن‌ها می‌گویند "فرحزاد". بگذارید آن آقایان کارشان را انجام دهند. فدراسیون کمیته اخلاق و کمیته انضباطی دارد که وظیفه‌اش همین است و پس از بررسی این گزارش‌ها را به دادگستری یا ارگان‌های مربوطه ارسال می‌کنند تا بررسی کنند. اکنون هم با وجود این که تاج پرونده باز دارد، اما مشکلی وجود ندارد و او توانسته رییس فدراسیون شود.

به نظر شما اگر امثال علی دایی کاندید شوند، رای خواهند آورد؟

علی دایی یکی از سرآمدان فوتبال ایران است و فیفا در همه مراسم‌ها از او دعوت می‌کند، پس چرا کاندید نمی‌شود؟ نمی‌تواند؟ دایی جایگاهش را می‌داند که کاندیدا نمی‌شود. باید امثال او را بخواهند که بیایند. دایی آدم کمی نیست.

در یک دوره‌ای از فدراسیون برای تیم‌داری کمک گرفته‌اید. ماجرای آن را تعریف می‌کنید که برای‌تان هم مشکل حقوقی ایجاد کرد.

ما یک تیم فوتبال لیگ دو داشتیم که هبه شده از سوی فدراسیون فوتبال به استان زنجان بود. آن هم زمانی که در هیات رییسه بودم، این پیشنهاد را دادم که به استان‌هایی که سهمیه لیگ یک یا لیگ برتر ندارند، سهمیه لیگ دو دهند. در نتیجه به ۱۰ استان تیم لیگ دویی دادند. ما هم تیم زنجان را مدام حمایت مالی می‌کردیم و بعد از این که من از شورا رفتم، به من گفتند تیم را می‌خواهی چه کار کنی، من هم برای پیدا کردن منبع مالی دنبال اسپانسر، شورا، استانداری، امام جمعه و سایر مسئولان رفتیم، اما آن‌ها گفتند که ما دیگر برای فوتبال هزینه نمی‌کنیم. اسپانسر هم وجود نداشت و هیات رییسه فدراسیون هم گفت که تیم را واگذار کنیم و من هم از سازمان لیگ مجوز گرفتم. هم‌چنین برای خارج شدن امتیاز آن از استان، باید کمیسیون ماده ۵ هم مجوز لازم را می‌داد که اداره کل ورزش و جوانان هم این مجوز را داد. در سال ۹۴ با ۴۱۰ میلیون باشگاه را واگذار کردیم که ابتدا ۱۵۰ میلیون به حساب ما ریختند که هنوز هم در حساب هیات فوتبال است. قرار شد ۲ تا ۱۳۰ میلیون هم چک دهند که آن چک‌ها پاس نشد و برگشت زدیم و حکم جلب آن‌ها را هم گرفتیم، اما دادگاه زنجان من را ۲۶۰ میلیون محکوم کرد و من را به دلیل اهمال در گرفتن ضمانت محکوم کردند.

در دادگاه بدوی و تجدید نظر هم محکوم شدم و به خاطر همین پرونده نه توانستم در انتخابات شورای شهر شرکت کنم و نه انتخابات فدراسیون فوتبال. بعد از آن پرونده را به دیوان عالی بردم و بعد از ۲ سال موفق شدم تبرئه شوم. این ظلم است. من چه گناهی کرده بودم. من حتی از دیوان عالی نامه گرفته بودم که نوشته بود اصفهانیان می‌تواند در هیات رییسه شرکت کند، اما به من گفتند که شما توسط دادگاه محکوم شده‌ای و تا محکوم هستی، اجازه شرکت نداری. گاهی اوقات سهل‌انگاری‌هایی که در دادگستری انجام شد، باعث می‌شود که این اتفاق‌ها رخ دهد. به من گفتند می‌توانم از این قضات شکایت کنم، اما چه سودی داشت و محکوم شدن آن‌ها برای من چه فایده‌ای داشت.

خاطره جالبی از بازی‌هایی که قضاوت کردید، دارید؟

یک بازی بین الزورا عراق و الوحده امارات بود. من، فلاح، نوشه‌ور و حمیراد باید این دیدار را قضاوت می‌کردیم. به دلیل این که عراق ناامن بود، به ما گفتند این بازی در اردن برگزار می‌شود و ما هم از طریق سوریه به اردن رفتیم. قبل از بازی به عراقی‌ها گفتیم اگر این بازی در عراق بود، ما می‌توانستیم به زیارت عتبات عالیات برویم و آن‌ها گفتند ببینیم بازی چه می‌شود. این بازی مساوی شد و بازی به پنالتی کشید و الزورا بازی را باخت.

در هتل بودیم که زنگ اتاق ما خورد. حسن نوشه‌ور رفت و آمد گفت که مسئولان الزورا گفتند که می‌خواهند برای زیارت عتبات عالیات ما را با خود به کربلا ببرند. ما هم باور نمی‌کردیم و خیلی خوشحال شدیم. پاسپورت‌های خود را به آن‌ها دادیم و برای ما ویزا گرفتند و به عراق رفتیم. در عراق برای ما هتل گرفتند و از ما پذیرایی خوبی کردند. یک هفته در عراق بودیم و همه زیارتگاه‌ها را رفتیم. به دلیل مسائل امنیتی همیشه ۲ ماشین و ۲ محافظ در اختیار ما گذاشته بودند و خیلی به ما محبت کردند. این اتفاق در زمان صدام رخ داد که عراق از نظر امنیتی مشکل داشت. بعد از یک هفته می‌خواستیم از طریق کرمانشاه به ایران برگردیم و قانون این اجازه را نمی‌داد و ما باید برمی‌گشتیم اردن و سپس به ایران می‌رفتیم. من با منوچهر نظری که رییس کمیته داوران بود، تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم که با تعجب پرسید فریدون، تو آن جا چه کار می‌کنی؟ بعد از ساعت‌ها انتظار آن‌ها برای ما مجوز گرفتند تا ما بتوانیم از طریق خسروی به کشور برگردیم. همه این محبت‌ها در حالی رخ داد که تیم آن‌ها باخته بود، اما چون داوری خوبی داشتیم، لطف زیادی کردند و حتی برای ما ماهی‌گیری می‌کردند و محبت زیادی داشتند.

به نظر شما بهترین داوری که در ایران قضاوت کرده، چه کسی بوده است؟

ضمن احترام به تمامی داورانی که در ایران قضاوت کرده‌اند، نمی‌شود چنین چیزی را با قطعیت گفت. من ۳ بار پشت سر هم بهترین داور ایران شدم. گاهی اوقات در نظرسنجی‌ها اسم اصفهانیان کم می‌آید، اما من ۳ سال بهترین داور ایران بودم. این موارد مقطعی هستند. مثلا روزگاری زمانی بهترین داور ایران بود، حسین خوشخوان از دیگر داوران خوب ایران بود. عسگری بازی‌های مهمی را سوت زده و برادران حیدری یا مرحوم صالحی در دوره‌ای بهترین داوران بودند. اکنون نیز بیژن حیدری و علیرضا فغانی سابقه بهترین داور ایران بودن را دارند.

سخت‌ترین تیمی که برای آن قضاوت کرده‌اید، کدام تیم بوده است؟

نمی‌توان گفت سخت‌ترین تیم، اما می‌توانم به بازی‌های سخت اشاره کنم. پرسپولیس – سپاهان، استقلال – سپاهان، فولاد – سپاهان، فولاد – پرسپولیس و فولاد خوزستان – استقلال اهواز سخت‌ترین بازی‌هایی بوده که قضاوت کردم و می‌گفتند بازی فولاد – استقلال اهواز بازی " خون تا زانو" است. البته داور نباید بگوید این بازی برای من سخت است یا بگوید آسان است. داور باید به اندازه برای بازی‌هایش استرس داشته باشد، اما استرسی که زیاد از حد نباشد و کمکش کند که بی‌خیال نباشد. داور اگر به خودش از نظر آمادگی جسمانی و دانش داوری اطمینان داشته باشد، نیازی ندارد بگوید که کدام بازی سخت است. داور باید به داشته‌های خودش اطمینان داشته باشد و اعتماد به نفس یا شجاعت داشته باشد.

بازی بوده که بعد از آن تهدید شده باشید؟

خیر، چنین بازی نبوده است. آن زمان فضای مجازی زیاد نبود. من بار‌ها گفته‌ام که هر شهری می‌روم سرم بالاست. گاهی اوقات به بعضی استان‌ها که می‌روم، احترام زیادی به من می‌گذارند و من را از صمیم قلب دوست دارند.

اگر فریدون اصفهانیان قرار باشد یک میراث از خود در داوری به جای گذاشته باشد، آن میراث چه بوده است؟

این‌هایی که اکنون در حال قضاوت کردن هستند، حاصل تفکرات ما بوده‌اند که با آن‌ها جای خالی داوران بزرگ را پر کرده‌ایم. بسیاری از داوران بین‌المللی در زمان من مجوز گرفته‌اند. عرب براقی، منصوریان، حیدری، سواد وفاپیشه و سامان سلطانی از داوران فعلی لیگ برتر هستند که در زمان من به لیست اضافه شدند.

اگر به عقب برگردید، باز هم به سراغ داوری می‌روید؟

خدا را شاکرم که چند سال در خدمت عزیزان بودیم و کار‌های خوب و زیرساختی انجام دادیم. در گذشته مثل الآن نبود. در گذشته داوران از افراد کارمند بودند، اما با داوری زندگی خود را سپری می‌کردند؛ مثلا در جام تخت جمشید داور ما ۱۰۰ تومان پول می‌گرفت، اما بازیکن از جیبش به باشگاه پول می‌داد و بازی می‌کرد. اگر قرار بود دوران فوتبال بازی کردنم را ادامه می‌دادم، اکنون ارزش قراردادم ۱۵ میلیارد بود. مرحوم آقامدد می‌گفت اگر تو و محمود حمزه‌لو به تیم من بیایید، ما قهرمان تهران می‌شویم. متاسفانه فضایی نبود که خود را برسانیم؛ با این که به تیم ملی رساندیم، اما چون رسانه نداشتیم، حمایتی هم نداشتیم. اکنون هویتی که بازیکنان دارند، متسفانه باید داوران ما هم داشته باشند که ندارند. داوری علاقه است و به پول ربطی ندارد. من به داوری علاقه دارم، اما اگر آن زمان بود، بازیکن می‌ماندم. داوری ما حرف برای گفتن دارد.

به عنوان سوال آخر، در کل مدت حضورتان در داوری از کدام کارتان پشیمان هستید؟

زبان انگلیسی من در حد متوسط است و فقط می‌توانم گلیمم را از آب بیرون بکشم. اگر زبان بلد بودم، بهترین مدرس آسیا بودم. از نظر فنی خیلی خوب هستم، اما متاسفانه باید زبانم قوی‌تر می‌بود. من تحصیلات خوبی دارم و کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دارم، اما آدم باید دنبال زبان باشد و از خانواده‌ها هم می‌خواهم که حتما فرزندان‌شان را به کلاس زبان بفرستند.

بیشتربخوانید

منبع: ایسنا

برچسب‌ها:

نظر شما