شناسهٔ خبر: 55461734 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

روایت آکروبات‌باز بوشهری که عاشق حسین(ع) بود+عکس

گرگعلی خسروی اسطوره‌ای در چرخ‌سواری قدیم بوشهر است که با استفاده از توانمندی خود، خود را خالصانه وقف امام حسین (ع) کرده بود.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس - بوشهر، سینا ناجی: خاک و جان مردمان استان بوشهر با عزاداری و محرم عجین شده است، اگر در کنار سال‌داران و جوانان دیروز این شهر بنشینید روایت‌های بسیاری شگفت انگیزی را خواهید شنید که در کمتر جای دنیا نظیر آن وجود دارد.

یکی از این شخصیت‌های بوشهری گرگعلی خسروی است؛ نابغه‌ای در عرصه دوچرخه‌سواری و آکروبات‌بازی که عاشق امام حسین (ع) بود و هر ساله در ایام محرم و صفر از این توانمندی خود در راه خادمی سید و سالار شهیدان استفاده می‌کرد.

گرگعلی خسروی معروف به گرگی چرخی در دی ماه سال ١٣١۶ خورشیدی متولد و بزرگ شده در محله دهدشتی یکی از چهار محل قدیمی شهر بوشهر بود؛ پدرش دکان مواد سوختی مانند هیزم و ذغال و نفت در آخر بازار آهنگری‌ها داشت و روزگار را به سختی و شکرخداگویان می‌گذراند.

او از اول جوانی علاقه زیادی به دوچرخه داشت و در آن وقت کمتر کسی از مردم شهر دوچرخه داشتند؛ بیش‌تر کرایه می‌گرفتند، پدر و مادرش با اصرار زیاد او یک دوچرخه (ریلی) انگلیسی سایز بیست و هشت برایش خریدند. او شروع به راندن و تمریناتی که از ابتکار و خلاقیات خود بود در محل و یا در زمین فوتبالی که بعداً پاساژ ملت و دبیرستان داریوش کبیر یا امیرکبیر شد، کرد.

شروع نمایش

مردم رهگذر از آن جا از نمایش سخت و عجیب ایشان که ندیده بودند غرق در تماشا می‌شدند. او با توجه به شغل سختی که در گرما و سرما در بارگیری برای لنج‌ها و برای تجارتخانه آقای مشفقیان و غیره، کارگری می‌کرد و این شغلش باعث شد او فردی ورزیده و قوی بار بیاید و همیشه ایمان به خدا داشت و می‌گفت نان حلال باید به دست آورد و بعداً کار جاشویی (ملوانی) را شروع و کم‌کم ناخدایی لنج‌ها هم به عهده می‌گرفت.

در تمرینات و نمایش‌ها همیشه برادرش علیرضا (که به نمکی) معروف بود کمک حالش می‌شد و در باشگاه ورزشی نیرومند هر دو ورزش ژیمناستیک انجام می‌دادند؛ گرگعلی به فکر افتاد که تک چرخ براند. او انسانی جدی بود و پشتکار فراوانی هم داشت، یک عدد شاخک (عنبر) و رکاب و چرخ و بلبرینگ و زین دوچرخه را فراهم کرد و در اول به سراغ آقای جعفر بخار آهنگر معروف در بازار آهنگری‌ها که فقط او دستگاه جوشکاری داشت رفت و قطعه‌ای از لوله فلزی آبی و قسمت‌های دیگر به هم وصل‌و‌جوش زد و یک تک چرخ کوتاه و محکم درست کرد و شروع به تمرین در خانه و محل کرد.

بعد از موفقیت در آن، تک چرخ دیگر به ارتفاع ۲/۵ متر ساخت ولی این بار با زنجیر دوچرخه که راحت‌تر می‌راند و در آخر به ارتفاع ۴ متری درست کرد که برای نشستن بر بالای آن در نمایش‌ها و جشن‌ها از پله و در استادیوم ورزشی از دروازه زمین فوتبال استفاده می‌کرد. 

از نمایش مهم بر روی این تک چرخ این بود که با کمک دوستش آقای علی‌اکبر نیک‌بین، حدود بیست زیر پیراهن رنگی از پایین برایش پرتاب می‌کرد و او می‌پوشید و بعد یکی یکی از بدنش بیرون می‌آورد. گرگی بر بلندای این تک چرخ بلند با دستان باز که رکاب می‌زد به مانند پرنده‌ای بود که در حال پرواز است. او با وجود این که بدون مربی بود خلاقیت در کارش را با فکر و اندیشه خودش انجام می‌داد.

خلاصه او به فکر کارهای بزرگ‌تری افتاد و آن نمایش حرکات آکروباتیک بر روی سیم بُکسل بود و شروع به این کار کرد. ابتدا چهار تا چندل (چوب کلفت) که دو تا دو تا به هم وصل کرد به عنوان پایه برای عبور کردن و روی آن‌ها سیم را محکم بست. با تمرینات زیاد توانست پیاده و هم با تک چرخ کوتاه روی آن عبور کند. این قهرمان هنرمند در دو دهه چهل و پنجاه برای مردم شهر و شهرهای اطراف و حتی بعضی کشورهای عربی برنامه نمایشی خود را به بهترین شکل انجام می‌داد. او دیگر در بین مردم محبوب و دوست داشتنی شده بود، مردم در حین اجرا در استادیوم از جای خود بلند می‌شدند و برایش کف می‌زدند.


حرکات نمایشی شادروان گرگعلی خسروی

گرگعلی اخلاقی شیرین و شوخ و بذله‌گویی داشت. در سال ١٣۴٩ خورشیدی یک گروه سیرک هندی وارد بندر بوشهر شد و نمایش‌هایی از جمله آکروبات و بندبازی و شعبده‌بازی و نمایش‌های جالب از حیوانات در زمین پشتی در استادیوم اجرا کردند و این بزرگوار گرگعلی هم در کنار آن‌ها عملیات چرخ‌سواری و غیره انجام داد که مورد استقبال اعضای سیرک و مردم قرار گرفت؛ پرده نمایشی آن توسط تابلوساز آقای ارژنگ که دکانش اول خیابان شاپور (لیان امروز) بود به طور زیبایی ترسیم گردید و برای باخبر شدن مردم روی دیواری اول دروازه شهر نصب کردند.

عشق به حسین(ع)

گرگعلی خادم امام حسین(ع) هم بود. در اشکون‌زنی و غمبرزنی استاد بود که از طرف بزرگان محل به او شال سپاس یا قدردانی می‌دادند. به راحتی بر روی فَرمن (یک چوب کلفت و بلند) که برای بادبانی جهازها (کشتی) استفاده می‌شد، آن را برای ساختن سقف حیاط مسجد که دو سر آن در دو طرف پشت بام می‌گذاشتند و گرگی روی آن راه می‌رفت و با کمک بچه‌های محل تَلوار (چادر برزنتی) سقف را می‌پوشاندند که آماده برای سینه‌زنی شود.

یکی از کارهای مهمی که بنا به گفته خود مرحوم علم‌گردانی بود که در بوشهر به شَدّه معروف است. این علامت یا نشان محل که از بدنه و تیغه‌های فلزی و شال و پایه آن از چوب درخت سپیدار تشکیل شده، را باید حمل می‌کرد.

در آن سال‌ها محلات کمتر شدّه داشتند تا این که یکی از اهالی خود محله دهدشتی در زیارتی که به مشهد مقدس داشت با خود یک شده آورد. هنگام مراسم عزاداری قطعات شدّه به هم وصل می‌شد؛ با راهنمایی و کمک حاج اسماعیل مصلحیان بانی مسجد دهدشتی، تعدادی شال‌های رنگارنگ بر آن گره می‌زدند و سبب شد که این دستگاه سنگین‌تر شود و تنها کسی که قدرت و تعادل بدنی برای این کار داشت گرگعلی بود که آن را حمل کند.

در عصر روز عاشورا سال ١٣۴٧ خورشیدی به دور کمر گرگعلی شالی را محکم می‌بستند تا تکیه گاهی برای چوب «شدّه» باشد و در جلو دسته‌جات از درب گمرک حرکت کرده و در بین مسیر با چرخاندن «شدّه» و صلوات گویان مردم عزادار تا مسجد پیرزن (فاطمه زهرا) و میدان ششم بهمن (انقلاب) امروز با مهارت و بدون این که بر زمین بگذارد آن را حمل کرد و باعث افتخار برای محل گردید.

گرگعلی در ادامه زندگی مدتی هم راهنما و مربی پسرانش بود که سیرک تشکیل داده بودند تا این که این اواخر دچار دردهایی شدید در قسمت‌های بدن مانند پا و گردن شد و درخانه بسر می‌برد و دوستارانش و اهالی محلات به دیدارش می‌رفتند. او که هنرمند در رشته‌های نمایشی و چرخ‌سواری بود، علاقه زیادی به خانواده و اهل بیت داشت. سرانجام او در اسفند سال ١٣٩٣ خورشیدی آسمانی شد.

عزاداری در بوشهر رنگ و بوی دیگری دارد و با مرور زندگی همین افراد متوجه خواهیم شد که شوریدگی امام حسین(ع) چه تاثیر شگرفی در زندگی شخصی و اجتماعی آنان داشته است. به امید روزی که آیندگان ما را هم جز خادمین اهل بیت بدانند.

انتهای پیام/ی

نظر شما