شناسهٔ خبر: 54979827 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: راهبرد معاصر | لینک خبر

پرونده ویژه سفر بایدن به منطقه، شماره ۱؛

ماجرای حضور بایدن در ریاض و سرنوشت پرونده یمن

چگونگی مواجهه رئیس‌جمهور آمریکا با سعودی‌ها در ارتباط با پرونده یمن، وجه‌المصالحه قرار دادن آن برای پیشبرد بخش‌های دیگر گفت‌وگوهای سیاسی – دیپلماتیک میانشان خواهد بود؛ یعنی اینکه اقدامات بایدن در زمینه پرونده یمن چگونه پیش خواهد رفت، به میزان و حدود برآورده سازی انتظارات واشنگتن از ریاض در قبال موضوعاتی همچون افزایش تولید نفت جهت‌گیری در ارتباط با ایده ناتوی خاورمیانه بستگی دارد.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با قطعی شدن سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به منطقه در ماه آینده و حضور در ریاض و برگزاری نشست ها و جلسات با مقام های این کشور و حتی میزبانی این کشور برای نشست میان بایدن و اعضای شورای همکاری خلیج فارس، به نظر می آید نقشه راه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دیدار با بایدن از پیش مشخص شده است.


با وجود این، آنچه در خلال سفر بایدن به منطقه قابل توجه و مربوط به عربستان است، علاوه بر چگونگی ادامه روابط میان ریاض و واشنگتن، به سرنوشت یمن و پرونده این کشور بحران زده مربوط می شود که سعودی ها به عنوان یکی از بازیگران اصلی و درگیر در این عرصه، متهم ردیف اول بحران زایی و جنگ در این کشور در هشت سال گذشته هستند.


پرسش اینجاست سفر بایدن به منطقه و گفت و گوی مستقیم با مقام های سعودی، چه تأثیری بر آینده بحران یمن خواهد داشت؟ آنچه روشن است، اینکه قطعاً بخشی از گفت و گوهای میان دو طرف بعد از حل و فصل اختلافات دیدگاهی میانشان، پرداختن به موضوع یمن است.


با وجود این، باید تأکید کرد چگونگی مواجهه دیپلماتیک بایدن با سعودی ها در ارتباط با پرونده یمن، وجه المصالحه قرار دادن آن برای پیشبرد بخش های دیگر گفت و گوهای سیاسی – دیپلماتیک میانشان خواهد بود. به عبارت روشن تر اینکه اقدامات بایدن در زمینه پرونده یمن چگونه پیش خواهد رفت، به میزان و حدود برآورده سازی انتظارات واشنگتن از ریاض در قبال موضوعاتی همچون افزایش تولید نفت و موضع گیری آنها در قبال جنگ اوکراین و جهت گیری در ارتباط با ایده ناتوی خاورمیانه و ... بستگی دارد.

منافع سیاسی طرف های دوگانه، یعنی ریاض و واشنگتن تأثیر مستقیمی بر آینده تحولات جاری، کاهش یا تعدیل بحران در یمن خواهد داشت


بی تردید اگر برآورده شدن مطالبات واشنگتن از ریاض حداکثری و قانع کننده باشد، سعودی ها خواهند توانست امتیازات ویژه ای را از آمریکا در قبال بحران یمن کسب، نظر واشنگتن را حتی در سطح دیپلماتیک و قطعنامه ای به سمت خود جلب کنند و مطالبات یمن به مانند گذشته قربانی منافع سیاسی و مناسبات دیپلماتیک شود.


اما اگر واشنگتن نتواند به اهدافش دست یابد و با سماجت و مقاومت ریاض همراه شود، دو سناریو درباره آینده بحران یمن وجود خواهد داشت که از سوی آمریکا به ریاض پیشنهاد یا تحمیل می شود. سناریوی نخست؛ اینکه واشنگتن برای دستیابی به اهدافش، ریاض را با موضوع یمن قانع خواهد کرد تا به مطالبات آمریکا جامه عمل بپوشاند و در ازای کمک به واشنگتن، کمک و حمایت های آمریکا را در ارتباط با پرونده یمن دریافت کند.

 

سناریوی دوم، منوط به رفتار متهورانه ریاض در برابر مطالباتی است که واشنگتن دارد؛ به نحوی که اگر ریاض بخواهد رفتار و عملکردی غیر از آنچه از آن انتظار می رود به نمایش بگذارد و از موضع برابری با واشنگتن سخن بگوید و خلاف دوره ها و سال های گذشته با واشنگتن بر سر میز گفت و گو بنشیند،  واشنگتن یکی از مؤلفه های تنبیه ریاض را در پرونده یمن خواهد دید.


واشنگتن با طرح پرونده یمن و دادن هشدار و ضرب الاجل های سیاسی به عربستان، با پیش کشیدن موضوع آتش بس دو ماهه و امکان تمدید آن و فراگیری آن در مدت و زمان بیشتری، ریاض را به انجام اقدامات اصلاحی در روند مذکور به وسیله صدور فرمان به وابستگان یمنی اش در مذاکره با صنعا مجور خواهد کرد. واشنگتن با طرح آتش بس موانع موجود بر سر راه عمل به مفاد توافق آتش بس تمدیدی دو ماهه را دنبال خواهد کرد و عربستان را در تنگنای انجام اقدامات مذکور قرار خواهد داد.


نکته قابل توجه در زمینه سناریوهای طرح شده این است که منافع سیاسی طرف های دوگانه، یعنی ریاض و واشنگتن تأثیر مستقیمی بر آینده تحولات جاری، کاهش یا تعدیل بحران در یمن خواهد داشت. واضح تر اینکه چگونگی انجام گفت و گوها تأثیر مثبت یا منفی خود را بر آینده یمن بر جای خواهد گذاشت.

اگر برآورده شدن مطالبات واشنگتن از ریاض حداکثری و قانع کننده باشد، سعودی ها خواهند توانست امتیازات ویژه ای را از آمریکا در قبال بحران یمن کسب کنند


روند مناسبات و تحولات در یمن در ماه های گذشته به واسطه طرح آتش بس دو ماهه و تمدید آن بر این موضوع دلالت دارد که چگونگی حل و فصل پرونده یمن به واسطه شرایط ایجاد شده، در وضعیت فعلی علاوه بر متغیرهای داخلی به متغیرهای خارجی نیز وابسته، به نوعی تمایلات را به سمت متغیرهای خارجی سوق داده است و کفه ترازو به سمت آن سنگینی می کند.


با توجه به برآوردهای تحلیلی می توان ادعا کرد مذاکرات مستقیم و گفت و گوی دوجانبه واشنگتن و ریاض علاوه بر آنکه می تواند روند تحولات در یمن را مشخص کند، خواهد توانست از حجم و سنگینی سایه متغیرهای خارجی در صورتی که به سود صنعا نباشد، از مختصات جغرافیایی یمن و در مناطق تحت سیطره صنعا بکاهد و یمن را در زمینه تصمیم گیری و تصمیم سازی مصمم تر کند.

نظر شما