شناسهٔ خبر: 54970485 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مفدا | لینک خبر

به مناسبت هفت ذوالحجه سالروز شهادت امام محمد باقر(ع)(شکافنده علوم)

هشام بن عبدالملک از دشمنان جدی امام باقر(ع)، به امام می‌گوید: «تا زمانی‌که مثل تو [در علم و مقام]وجود داشته‌باشد، قبیله قریش بر عرب و عجم آقایی می‌کند.»

امام باقر (ع) فرمود: «چقدر دست و پای شیعیان را با اندک بهانه ای قطع کردند و کسانی که به دوستی ما معروف بودند، راهی زندان ها شدند و اموالشان به غارت رفت تا حجّاج بن یوسف روی کار آمد. او با انواع شکنجه ها عرصه را بر پیروان ما تنگ کرد تا جایی که اگر کسی را زندیق و کافر می نامیدند، بهتر از آن بود که او را شیعه علیّ امیر المومنین(ع) بنامند.»

صاحب‌خبر -

به گزارش مفدا بهشتی – دشمنان به چادرها یورش آوردند چادرها را به آتش کشیدند پدرم امام سجاد(ع) فرمود: «همه در بیابان پراکنده شوید هیچ کسی در چادری نماند.» قوم ظالم به کودکان هم رحم نمی کرد عمه ام حضرت زینب(س) گاه کودکان را حمایت می کرد. گاه زنان را و گاهی از پدرم که در تب می سوخت. دشمن می خواست او را به شهادت برساند ولی عمه ام مانع شد چه هنگامه ای بود. دود بود و دشمن سیاه دل. آتش و دل های شعله ور از این همه ظلم، فریاد کفار بود و جیغ وداد کودکان وحشت زده، آری «جدم امام حسین(ع) کشته شدند، در حالی که من چهار ساله بودم و کشته شدن او را به یاد می آورم.»۱

امام باقر(ع) در سال ۵۷ هجری در مدینه متولد شد.

نام او محمد و تنها کنیه او ابوجعفر است و چون دو امامِ همام، مُکنّا به ابوجعفر هستند. امام نهم کنیه اش ابوجعفر الثّانی است.

در تورات، باقر نامیده شده است. پدر ایشان حضرت امام سجاد(ع) و مادر ایشان ام عبدالله است. دختر امام حسن(ع) است. امام باقر(ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است: «روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار گذاشت و گفت، به حق حضرت محمد(ص) سوگند، اجازه فرو ریختن نداری دیوار ثابت ماند تا مادرم از آنجا دور شد، سپس دیوار فرو ریخت.»۲

آن حضرت پس از شهادت پدر گرامیشان امام سجاد(ع) در سن ۳۶ سال به امامت رسیدند و به مدت ۱۹ سال و دو ماه امامت شیعیان را عهده دار بودند.

در سرگذشت امام از هنگام تولد تا به دست گرفتن زعامت شیعیان، خلیفگانی آمدند و درگذشتند و حضرت (ع)، امامت را در سال پایانی حکومت ولید بر عهده گرفتند...

امام باقر(ع) مؤدب به آداب اسلامی بود. سیرت و صورتش ستوده بود. پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید. در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود.

کشمکش سیاسی آل عباس و امویان و همچنین ظهور قیام‌های بسیاری در کشورهای تحت سلطه اعراب، سبب شد که حاکمان وقت، زمان و توان کافی برای فشار آوردن بر خاندان پیامبر(ص) (علویان) را نداشته‌باشند و همین مسئله، باعث شد که این بزرگان با فراغ‌بال، به گسترش علوم اسلامی بپردازند.

آن حضرت القاب بسیاری داشت که از آن میان لقب «باقر یا باقر العلم» به معنی شکافنده علوم از همه مشهورتر است. به دلیل اینکه آن حضرت شکافنده معضلات فکری و حل کننده مسائل پیچیده بودند و در دانش و معارف سرآمد بنی هاشم و منحصر به فرد بودند.

او نیز گنجینه‏ های نهانی معارف و حقایق احکام و حکمت ها و لطایف را که جز از دید کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار می ‏کرد.»

ابرش کلبی، خطاب به هشام درباره امام باقر(ع) گفته‌است:《به راستی این مرد (امام باقر) نسبت به آنچه در آسمان‌ها و زمین است، داناترین مرد روی زمین است؛ ایشان فرزند رسول خدا(ص) است.》

ابن مکی در جایی گفته‌است: 《من هرگز دانشمندان اسلامی را نزد هیچ‌کس، به اندازه مجلس درس امام باقر(ع)، حقیر و کوچک ندیده‌ام.》

امام باقر(ع) مبدع بسیاری از علوم اسلامی مربوط به حدیث و فقه هستند. گفته می‌شود که کتاب‌های زیادی به سفارش و راهنمایی امام باقر(ع) نوشته شده است.

احادیث فراوانی در زمینه‌های مختلفی همچون فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن، اخلاق از او نقل شده است تا جایی که محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر بن یزید جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کرده‌اند.

“حکم بن عتیبه” که در علم و فقه مشهور جهانیان است، در خدمت امام باقر(ع) مانند کودکی در برابر استادش بود.

امام باقر(ع) در دوران حیات خود، نهضتی را ایجاد کردند که پس از ایشان توسط شاگردان گرانقدرشان و همچنین پسر بزرگوار ایشان، امام صادق(ع) پیگیری شد و به اوج و نهایت خود رسید.

زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر(ص) و ناموس و قانون عدالت بودند و می بایست به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار دست یابند و فقه آل محمد(ص) را جمع و تدوین و تدریس کنند. به همین جهت محضر امام باقر(ع) مرکز علماء و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود. در مکتب تربیتی امام باقر(ع) علم و فضیلت به مردم آموخته می شد.

کلینی به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: «پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت به من به ودیعت سپرد، پس چون لحظه وفاتش فرا رسید به من فرمود:《چهار شاهد فرا بخوان.》

من چهار نفر از قریش را دعوت کردم که یکی از آنها نافع مولای عبدالله بن عمر بود. پس به من فرمود:

«بنویس، این چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد، که‌ ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس از دنیا نروید مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشید.»

وصیت کرد محمد بن علی به جعفر بن محمد که او را به جامه بُردی که هر جمعه در آن نماز می‌خواند، کفن کند و عمامه‌اش را بر سرش ببندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کند....

سپس به شهود فرمود: 《باز گردید خداوند شما را رحمت کند!》

امام صادق(ع) می‌فرماید: به پدرم گفتم:

«ای پدر در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردی؟ فرمود: پسرم؛ خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده‌ام و می‌خواستم بدین‌ وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم»

در کافی آمده است که: امام باقر(ع) وصیت کرد که هشتصد درهم برای برگزاری مراسم سوگواری او اختصاص دهند و این کار را از سنت می‌دانست،

آنان نیز به وصیتش عمل کردند و حضرت صادق(ع) فرمود:

«پدرم به من سفارش کرد که از مالم فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه سرایان ۱۰ سال در ایام حج در منی برایم نوحه سرائی کنند.»۳

امام محمد باقر (ع) در ۷ ذی الحجه در ۵۷ سالگی به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع در کنار مرقد پدر بزرگوارشان امام سجاد(ع) و عموی پدرش، امام حسن مجتبی(ع) به خاک سپرده شدند.

شهادت امام محمد باقر(ع) شکافنده علوم بر مسلمانان تسلیت باد.

پی نوشت ها:

۱) کلینی، الکافی، ج ‏۴، ص ۲۲۳

۲) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۷

۳) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۱۱۷

انتهای خبر

کد خبرنگار: 110217

نظر شما