مرجان قندی
خبرنگار
مرزها حد فاصل بین کشورها هستند. یک لحظه زمین را بدون این خطوط تصور کنید، پیدا کردن حدود سرزمینی کشورها تقریباً غیرممکن میشود. البته اینکه مرزها تا کجا باشند و از کجا عبور کنند همیشه مناقشه برانگیز بوده و مرز مشترک ایران و عراق یکی از این مرزهاست. پیشتر دو کشور بر سر مرزی که بر مبنای اروند رود بود به توافق رسیده بودند اما سال 1359حزب بعث عراق برای این خط مرزی رؤیای دیگری در سر پروراند و میخواست روی نقشه مرز جدیدی مطابق سلیقه خود ترسیم کند. در نقشه جدید علاوه بر خاک عراق بخش وسیعی از ایران نیز به عراق تعلق میگرفت و عراق برای تحقق این رؤیا طولانیترین جنگ متعارف قرن بیستم را آغاز کرد.
اشغال شهرهای مرزی ایران توسط ارتش عراق
صدام بعد از اینکه در 26 شهریور ۱۳۵۹ در پارلمان عراق در سخنرانی گفت:«من اینجا در برابر شما اعلام میکنم که قرارداد ششم مارس ۱۹۷۵ الجزایر را رسماً ملغی شده میدانم.» در ۳۱ شهریور دست به حمله گسترده علیه ایران زد و توپهای آتش را پشت سرهم به سمت خاک ایران نشانه گرفت. ارتش عراق همزمان در چند جبهه از مرزهای بینالمللی عبور و خاک ایران را اشغال کرد. مردم شهرهای مرزی ایران با کمترین امکانات دفاعی تلاش میکردند مانع سقوط شهرها شوند اما توان آنها برای مقابله با ارتش قدرتمند عراق کافی نبود. مرزهای جدیدی روی نقشه ترسیم شدند و چند شهر ایران به دست عراقیها افتاد، یکی از این شهرها مهران بود.
مردم آواره شهر را تخلیه کردند تا جنگ سرپناه تازه آنها باشد. برخی شهید شدند، برخی به اسارت عراقیها درآمدند و عدهای به کوهها پناه بردند. آوارگانی که خود را به نزدیکی ایلام رساندند در کمپی موقت سر پناه گرفتند. بیشتر آنها فکر میکردند جنگ بهزودی به پایان میرسد و به شهر خود برمیگردند اما نمیدانستند برای بازگشت به مهران باید بیش از ۱۰ سال صبر کنند.
اتحاد همه مردم با مرزنشینان برای آزادسازی مهران
در جبهه نبرد هنوز نیروی نظامی منسجمی وجود نداشت و آتش توپخانه عراق هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد. روحانی مبارز آیتالله عبدالرحمن حیدری، عشایر و طوایف منطقه را برای دفاع از مناطق مرزی ساماندهی میکرد. مرزنشینانی که سقوط مهران برای آنها قابل تحمل نبود در منطقه ماندند و برای آزادسازی مهران جنگیدند اما این کافی نبود. همه آنهایی که میتوانستند بجنگند از سراسر ایران برای حضور در جبههها داوطلب شدند. خیل عظیمی از مردم عازم شدند تا دشمن بعثی را از خاک ایران بیرون و مناطق اشغال شده را آزاد کنند.
با حمله گسترده ایران ،عراق عقبنشینی میکند. اما به خاطر موقعیت خاص منطقه نگهداری آن کار دشواری بود و مهران چندین بار بین ایران و عراق دست به دست شد. سال ۶۵ سال سرنوشت ساز برای آزادسازی مهران بود.
بعد از ۱۰ روز نبرد نفسگیر روز دهم تیرماه سال 65 آخرین مواضع عراقیها از دست رفت و تنها چند قدم تا آزادسازی مهران باقی ماند و عملیات کربلای یک نقطه پایانی بر اشغال مهران شد. در این عملیات که منجر به آزادسازی مهران شد بیش از 913 نفر به شهادت رسیدند، صدها رزمنده جانباز و مجروح شدند و برگ دیگری بر افتخارات مردم شجاع کشور افزوده شد.
باور آن ساده نبود اما بالاخره مهران آزاد شد. شادی بازپسگیری مهران بسیار زیاد بود اما آنچه در انتها به جامانده بود مخروبههای بیشمار بود و شهر باید از نو ساخته میشد. آوارگان بعد از سالها که از پایان جنگ گذشت به مهران برگشتند تا شهر جدیدی در دل خرابهها احداث کنند.
صدای انهدام مهمات کشف شده، صدایی آشنا برای اهالی مهران
مهران امروز یکی از مهمترین مناطق مرزی ایران است و هنوز میشود بخشهایی از خاطرات جنگ را آنجا مرور کرد. دست به دست شدن چند باره منطقه بین ایران و عراق ، مهران را بیش از هر چیز به یکی از بزرگترین مناطق آلوده به میادین مین و مهمات عمل نکرده تبدیل کرد و هنوز در گوشه و کنار شهر بقایایی از آن روزها از دل خاک بیرون میآید و دیگر خط مرزی بهواسطه این موانع شناخته میشد. حجم و وسعت آلودگیها فراتر از حد تصور بود. بلافاصله پس از جنگ پاکسازی منطقه شروع شد. آنقدر مین و مهمات عمل نکرده زیاد بود که بعد از مدتی صدای انهدام مهمات کشف شده به گوش اهالی مهران صدایی آشنا بود.
در انتهای جنگ ، عراق مرزهای بینالمللی را پذیرفت و رویاهای خود را به فراموشی سپرد. اما این پایان رودررویی ایران و عراق نبود. درست در وسط این منطقه مرزی و در عمق ۴۰۰۰ متری زمین میدان نفتی عظیمی وجود داشت که خط مرزی آن را به دو قسمت تقسیم میکرد. مرزی که میتوانست از دست برود و سهم ما را از ذخایرمان به عراق واگذار کند. مرزی که برای حفظ آن بهای گزافی پرداخت شد و خونهای بیشماری ریخته شد تا ذرهای از خاک ایران از دست نرود. امروز در گلزارهای شهدای گوشه گوشه کشور رشیدمردانی خفتهاند که محل شهادت پرافتخارشان مهران است، همانجا که برگرفته از نامش شهر مردمان مهربان است اما با تجاوز رژیم بعث عراق شهر رنگ خون شد تا دفتر پرافتخار مردم ایلام پرنقشتر شود. امروز مهران که در آن روزها شهر خون و مقاومت و پیروزی بود، یکی از امنترین شهرهای مرزی کشور و دروازه عتبات عالیات شده است و این آرامش که حاصل رشادتهای رزمندگان و مردم غیور منطقه در این خطه از استان ایلام است هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
∎
خبرنگار
مرزها حد فاصل بین کشورها هستند. یک لحظه زمین را بدون این خطوط تصور کنید، پیدا کردن حدود سرزمینی کشورها تقریباً غیرممکن میشود. البته اینکه مرزها تا کجا باشند و از کجا عبور کنند همیشه مناقشه برانگیز بوده و مرز مشترک ایران و عراق یکی از این مرزهاست. پیشتر دو کشور بر سر مرزی که بر مبنای اروند رود بود به توافق رسیده بودند اما سال 1359حزب بعث عراق برای این خط مرزی رؤیای دیگری در سر پروراند و میخواست روی نقشه مرز جدیدی مطابق سلیقه خود ترسیم کند. در نقشه جدید علاوه بر خاک عراق بخش وسیعی از ایران نیز به عراق تعلق میگرفت و عراق برای تحقق این رؤیا طولانیترین جنگ متعارف قرن بیستم را آغاز کرد.
اشغال شهرهای مرزی ایران توسط ارتش عراق
صدام بعد از اینکه در 26 شهریور ۱۳۵۹ در پارلمان عراق در سخنرانی گفت:«من اینجا در برابر شما اعلام میکنم که قرارداد ششم مارس ۱۹۷۵ الجزایر را رسماً ملغی شده میدانم.» در ۳۱ شهریور دست به حمله گسترده علیه ایران زد و توپهای آتش را پشت سرهم به سمت خاک ایران نشانه گرفت. ارتش عراق همزمان در چند جبهه از مرزهای بینالمللی عبور و خاک ایران را اشغال کرد. مردم شهرهای مرزی ایران با کمترین امکانات دفاعی تلاش میکردند مانع سقوط شهرها شوند اما توان آنها برای مقابله با ارتش قدرتمند عراق کافی نبود. مرزهای جدیدی روی نقشه ترسیم شدند و چند شهر ایران به دست عراقیها افتاد، یکی از این شهرها مهران بود.
مردم آواره شهر را تخلیه کردند تا جنگ سرپناه تازه آنها باشد. برخی شهید شدند، برخی به اسارت عراقیها درآمدند و عدهای به کوهها پناه بردند. آوارگانی که خود را به نزدیکی ایلام رساندند در کمپی موقت سر پناه گرفتند. بیشتر آنها فکر میکردند جنگ بهزودی به پایان میرسد و به شهر خود برمیگردند اما نمیدانستند برای بازگشت به مهران باید بیش از ۱۰ سال صبر کنند.
اتحاد همه مردم با مرزنشینان برای آزادسازی مهران
در جبهه نبرد هنوز نیروی نظامی منسجمی وجود نداشت و آتش توپخانه عراق هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد. روحانی مبارز آیتالله عبدالرحمن حیدری، عشایر و طوایف منطقه را برای دفاع از مناطق مرزی ساماندهی میکرد. مرزنشینانی که سقوط مهران برای آنها قابل تحمل نبود در منطقه ماندند و برای آزادسازی مهران جنگیدند اما این کافی نبود. همه آنهایی که میتوانستند بجنگند از سراسر ایران برای حضور در جبههها داوطلب شدند. خیل عظیمی از مردم عازم شدند تا دشمن بعثی را از خاک ایران بیرون و مناطق اشغال شده را آزاد کنند.
با حمله گسترده ایران ،عراق عقبنشینی میکند. اما به خاطر موقعیت خاص منطقه نگهداری آن کار دشواری بود و مهران چندین بار بین ایران و عراق دست به دست شد. سال ۶۵ سال سرنوشت ساز برای آزادسازی مهران بود.
بعد از ۱۰ روز نبرد نفسگیر روز دهم تیرماه سال 65 آخرین مواضع عراقیها از دست رفت و تنها چند قدم تا آزادسازی مهران باقی ماند و عملیات کربلای یک نقطه پایانی بر اشغال مهران شد. در این عملیات که منجر به آزادسازی مهران شد بیش از 913 نفر به شهادت رسیدند، صدها رزمنده جانباز و مجروح شدند و برگ دیگری بر افتخارات مردم شجاع کشور افزوده شد.
باور آن ساده نبود اما بالاخره مهران آزاد شد. شادی بازپسگیری مهران بسیار زیاد بود اما آنچه در انتها به جامانده بود مخروبههای بیشمار بود و شهر باید از نو ساخته میشد. آوارگان بعد از سالها که از پایان جنگ گذشت به مهران برگشتند تا شهر جدیدی در دل خرابهها احداث کنند.
صدای انهدام مهمات کشف شده، صدایی آشنا برای اهالی مهران
مهران امروز یکی از مهمترین مناطق مرزی ایران است و هنوز میشود بخشهایی از خاطرات جنگ را آنجا مرور کرد. دست به دست شدن چند باره منطقه بین ایران و عراق ، مهران را بیش از هر چیز به یکی از بزرگترین مناطق آلوده به میادین مین و مهمات عمل نکرده تبدیل کرد و هنوز در گوشه و کنار شهر بقایایی از آن روزها از دل خاک بیرون میآید و دیگر خط مرزی بهواسطه این موانع شناخته میشد. حجم و وسعت آلودگیها فراتر از حد تصور بود. بلافاصله پس از جنگ پاکسازی منطقه شروع شد. آنقدر مین و مهمات عمل نکرده زیاد بود که بعد از مدتی صدای انهدام مهمات کشف شده به گوش اهالی مهران صدایی آشنا بود.
در انتهای جنگ ، عراق مرزهای بینالمللی را پذیرفت و رویاهای خود را به فراموشی سپرد. اما این پایان رودررویی ایران و عراق نبود. درست در وسط این منطقه مرزی و در عمق ۴۰۰۰ متری زمین میدان نفتی عظیمی وجود داشت که خط مرزی آن را به دو قسمت تقسیم میکرد. مرزی که میتوانست از دست برود و سهم ما را از ذخایرمان به عراق واگذار کند. مرزی که برای حفظ آن بهای گزافی پرداخت شد و خونهای بیشماری ریخته شد تا ذرهای از خاک ایران از دست نرود. امروز در گلزارهای شهدای گوشه گوشه کشور رشیدمردانی خفتهاند که محل شهادت پرافتخارشان مهران است، همانجا که برگرفته از نامش شهر مردمان مهربان است اما با تجاوز رژیم بعث عراق شهر رنگ خون شد تا دفتر پرافتخار مردم ایلام پرنقشتر شود. امروز مهران که در آن روزها شهر خون و مقاومت و پیروزی بود، یکی از امنترین شهرهای مرزی کشور و دروازه عتبات عالیات شده است و این آرامش که حاصل رشادتهای رزمندگان و مردم غیور منطقه در این خطه از استان ایلام است هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
نظر شما