شناسهٔ خبر: 54846105 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

در نشست «در جست‌وجوی روایت ایرانی» مطرح شد؛

روایت‌ ایرانی از قرآن گرفته شده‌ و کرامات محور کشمکش‌هایش هستند

زینب رازدشت تازکند

یک پژوهشگر ادبی با تأکید بر اینکه روایت‌های ایرانی از قرآن گرفته شده‌اند، گفت: محور کشمکش داستان ایرانی کرامات و امر خارق‌العاده است، چیزی که در رئالیسم جادویی رخ می‌دهد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «در جست‌وجوی روایت ایرانی» با حضور محمد رودگر نویسنده و پژوهش‌گر ادبی در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

رودگر با تأکید براینکه روایت یک موضوع خیلی مهم است چون به حوادث خیلی علمی و منطقی که فقط با علت و معلول جمع می‌شود، روح می‌دهد و آن را با احساس شاعرانه همراه می‌کند، گفت: روایت یک چینش از حوادث است. روایت بالاتر از تاریخ است؛ در تعریف امروزی از تاریخ کلمه‌ای از روایت نیامده است ولی کسی که می‌خواهد کار هنری انجام دهد مجبور به توجه به روایت است تا بتواند یک کار جذاب خواندنی خلق کند.

این پژوهشگر علت جذابیت کتاب‌های عبدالحسین زرین‌کوب را کشش به سمت گزاره‌های تاریخی فلسفی دانست و افزود: زرین‌کوب در آثار خود خیلی به زبان و نثر روایت توجه داشته است. جناب نفیسی نیز در آثار خود چنین ویژگی‌هایی داشته است چون به روایت شناخت داشته و همین باعث درخشش کارش شده است.

وی به نگارش کتاب «خانه تاجدار» درباره آقامحمدخان قاجار توسط یک نویسنده خارجی اشاره و گفت: نویسنده با اینکه در تاریخ تحریف انجام داده است اما داستانی جذاب نوشته که در خیلی از کتابخانه‌های پدرانمان وجود داشته است و مخاطب ایرانی را درگیر خود کرده است.

نویسنده کتاب دخیل هفتم به تشریح کاربرد روایت پرداخت و افزود: روایت نه تنها در هنر بلکه در مسائل جامعه‌شناسی، سیاست و حکمرانی نیز اهمیت دارد. ما هر روز در کشور با یک مشکل روبرو هستیم که در نهایت امنیتی می‌شود چون حکمران‌هایمان حکمرانی بلد نیستند درحالی که حکمرانی درست به‌معنی همراه کردن مردم است.

وی در خصوص روایت در داستان و رمان گفت: در عالم داستان و رمان نویسنده بسیار است و بسیاری زندگی شأن را وقف نوشتن داستان کرده‌اند که نمونه آن‌ها بسیار است اما مسئله مهم و ریشه‌ای وجود دارد که کسی به آن نزدیک نمی‌شود و آن روایت است.

این پژوهشگر و نویسنده به تشریح فعالیت‌های خود در مقایسه داستان‌های ایرانی با داستان‌های معاصر پرداخت و با بیان‌اینکه من به مقایسه روایت در داستان‌های ایرانی و ادبیات امروز جهان پرداختم، گفت: معتقد بودم تفاوت‌هایی در داستان‌های معاصر با حکایت‌ها و متون روایی ایرانی وجود خواهد داشت.

نویسنده کتاب دخیل‌هفتم، شناخت واقعیت فرهنگی را مورد تأکید قرار داد و گفت: من کتاب تذکرةالاولیای عطار که عین واقعیت است را مورد بررسی قرار دادم. کسی که دست بر قضا قصه‌پردازترین و شخصیت ایرانی در داستان است که ۱۸۰۰ قصه دارد. کتاب تذکرة‌اولیا را یک طرف قرار دادم و در طرف مقابل کتاب ۱۰۰ سال تنهایی بود.

رودگر به بررسی تذکرة‌الاولیا عطار و گسست نویسندگان و جامعه اشاره و گفت: در روایت ایرانی باید ببینیم واقعیتی که مردم آن را می‌پذیرند حتی اگر معجزات است چیست، لذا در ادامه تحقیق به روایت‌ها و داستان‌های قرآن کشیده شدم. بزرگانی مثل عطار روایت ایرانی را از قرآن گرفته‌اند.

وی با بیان اینکه در هیچ داستان قرآنی امر واقعی وجود ندارد، بلکه همه داستان‌ها فراواقعی است، افزود: بخاطر پژوهشی که کردم متوجه شدم چرا نویسندگان مختلف آمریکایی بخشی از قرآن را در ابتدای کتاب خود می‌آورند.

این نویسنده درباره تفاوت داستان‌های روایی سنتی ایرانی با داستان‌های امروزی در مکتب رئالیسم گفت: اساتید رئالیسم جادویی در تعریف این مکتب می‌گویند رئالیسم جادویی یک شیوه روایی است و این تعریف حکم می‌کند هر ملتی برای خودش شیوه روایی داشته باشد و ایران اسلامی نیز باید شیوه روایی منطبق بر فرهنگ ایرانی اسلامی را پیدا کند.

نویسنده کتاب دخیل هفتم به تشریح عناصر داستان‌های ایرانی پرداخت و گفت: اولین چیزی که به شکل واضح در داستان‌های ایرانی به چشم می‌آید، همین تقلیل عناصر است؛ اتفاقی که در رمان‌های معاصر جهان صورت می‌گیرد. چیزی که زمان و مکان در آن توصیف نمی‌شود و شخصیت‌پردازی جزگرایانه ندارد، در حالی که در کلاس‌های داستان‌نویسی این مسائل آموزش داده می‌شود.

رودگر با اشاره به اینکه در حکایت عرفانی باید از عناصر به‌نفع درونمایه وحدت عرفانی و باورپذیری کاسته شود، افزود: این اتفاق به‌نفع امر خارق‌العاده است؛ عنصر کشمکش‌، موتور متحرکه داستان است. چرا ما تاکنون درباره یک قدیس ایرانی و زندگی و شخصیت دینی فیلم فاخر نداریم؟ معتقدم گره اصلی این مسئله را باید یک پژوهشگر باز کند.

وی به تشریح گره داستان در آثار معاصر پرداخت و افزود: در حکایات عطار وقتی به کُشتن حلاج اشاره می‌شود، محور کشمکش عشق به دختر و… نیست، بلکه محور کشمکش کرامات و اتفاقات خارق‌العاده و همان چیزی است که در رئالیسم جادویی رخ می‌دهد.

این استاد دانشگاه در پایان با بیان اینکه کرامات یک محور جدید برای کشمکش است، افزود: اینکه نمی‌توانیم روایت جذاب برای شخصیت‌های برجسته داشته باشیم بخاطر گم کردن محور کشمکش است. در روایت ایرانی اصل بر تقلیل عناصر به نفع درون‌مایه و باور پذیری امر خارق‌العاده است. البته امر خارق‌العاده متفاوت از داستان‌های فانتزی است.

نظر شما