شناسهٔ خبر: 54839756 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

حضور ایران و آمریکا در دوحه؛ از افزایش شانس احیای برجام تا برهم خوردن بازی اسرائیل و عربستان

واشنگتن می‌داند که تهران عامل اصلی ثبات در خاورمیانه است و هرگونه ترتیبات مبتنی بر خصومت می‌تواند منطقه را تبدیل به بشکه باروت کند و فرصت‌های کاهش قیمت نفت را از بین ببرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایلنا، نشریه الاخبار لبنان در گزارشی به برگزاری نخستین روز از مذاکرات ایران و آمریکا در قطر پرداخته و می‌نویسد: به رغم تمامی صحبت‌ها از کوچک‌تر شدن «پنجره فرصت‌ها» برای دستیابی به توافقی که منجر به بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای ایران می‌شود، با این حال، شتاب از سرگیری مذاکرات غیرمستقیم در دوحه بین علی باقری رئیس هیئت مذاکره‌کننده ایران و رابرت مالی، مسئول پرونده هسته‌ای در دولت جو بایدن، نشان می‌دهد که احتمال احیای توافق همچنان وجود دارد. 

احتمال احیای برجام، با دلایل متعددی تقویت می‌شود که با نقش مهم ایران در هرگونه ایجاد «ثبات» در خاورمیانه آغاز و به باز کردن درهای بازارهای نفت و گاز به روی امکان اشباع ناشی از حضور نفت و گاز و ایران ختم نمی‌شود.

بین این دو موضوع، اهمیت جایگاه مذاکره در دوحه است که تجربیات گذشته ثابت کرده که غیرممکن‌ها از طریق آن ممکن می‌شود.

به نظر نمی‌رسد ائتلاف جدیدی که واشنگتن به دنبال تشکیل آن در خاورمیانه است، به عنوان بخشی از بازگشت به اتحادهای منطقه‌ای قدیمی با هدف محاصره روسیه، جایگزینی برای تغییر دیدگاه سیاست جهانی باشد. زمانی که آمریکا در سال ۲۰۱۵ به توافق هسته‌ای با ایران دست یافت، نشانه‌های محکمی از آن ارائه کرده بود. بنابراین، بار دیگر به نظر می‌رسد بازگشت به مذاکرات اجتناب‌ناپذیر باشد. 

اتحاد فوق‌الذکر می‌تواند راه را برای تقویت اتحاد متضاد بین روسیه و ایران باز کند. علاوه بر موارد فوق، تقاضای بالای نفت و گاز همراه با جنگ اوکراین که جهان را به بحران غذایی سوق داد، با افزایش تولید عربستان و امارات حل نخواهد شد، به ویژه نفت ممنوعه روسیه که در حال حاضر فقط چین از آن سود می‌برد که آن را با تخفیف‌های عالی مانند نفت ایران و ونزوئلا خریداری می‌کند.

این ایده جدید نیست؛ آمریکا آن را با صدای بلند در آغاز جنگ اوکراین سر داد، در حالی که فرانسه در حال حاضر آن را تکرار می‌کند. اما رسیدن به آن مرحله مستلزم بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران است و از نظر غرب، چنین بازگشتی علاوه بر اشباع بازار از نفت و گاز، منجر به متعادل کردن تهران هرچند به طور نسبی از همسویی کامل با روسیه می‌شود. 

قطر یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است که کمتر تحت تاثیر عامل اسرائیل قرار گرفته و با توجه به توانایی پایگاه العدید آمریکا که بزرگترین پایگاه در خاورمیانه است، نیازی به اتحاد امنیتی با اسرائیل برای تضمین امنیت این رژیم ندارد. ارائه خدمات این ضمانت در واقع زمانی مورد آزمایش قرار گرفت که ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، قصد داشت برای سرنگونی حکومت قطر اقدام نظامی انجام دهد اما نهادهای امنیتی آمریکایی برای برهم زدن آن مداخله کردند. در آن روز، صباح الاحمد صباح، امیر فقید کویت نیز نقش خاصی ایفا کرد و در حالی که در کنار ترامپ ایستاده بود، گفت «ما توانستیم یک اقدام نظامی را در خلیج فارس متوقف کنیم». 

علاوه بر آنچه گفته شد، قطر در زمانی که غیرممکن به نظر می‌رسید، میزبان مذاکراتی به نفع آمریکایی‌ها بود. مذاکراتی که با «طالبان» انجام شد و منجر به دستیابی به هدفی شد که تعداد زیادی از رؤسای جمهور ایالات متحده به دنبال آن بودند اما نتوانستند به آن دست یابند، این هدف خروج آمریکا از افغانستان بود. 

گفت‌وگو با ایران امروز شبیه الگویی است که آمریکا پیشتر از آن استفاده می‌کرد، زمانی که منافع واقعی برای دستیابی به توافق وجود داشت. دوحه برای چنین مذاکراتی مناسب‌تر از عمان است که درگیر میانجیگری طولانی‌مدت و کم‌حاشیه بین آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها بود و به دستیابی به توافق ۲۰۱۵ کمک کرد.

به نظر می‌رسد اسرائیل از ازسرگیری مذاکرات آنقدر آزرده خاطر شده است که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به دلیل سفر اخیرش به تهران مورد انتقاد قرار داده است. 

از سوی دیگر، خشم عربستان بر دوحه متمرکز شده است چراکه بلافاصله پس از اعلام از سرگیری مذاکرات، ریاض فکر کرد در نتیجه امتیازات بایدن به بن سلمان، اکنون می‌تواند توافق آمریکا و ایران را وتو کند.

آمریکا ممکن است با عربستان سعودی، امارات و سایر کشورهای خلیج فارس با اتحاد دیگری به رهبری اسرائیل همراه شود که دشمنی آن با ایران در حال تشدید است، اما واشنگتن متوجه است که تهران عامل اصلی ثبات در خاورمیانه است و هرگونه ترتیبات مبتنی بر خصومت می‌تواند منطقه را تبدیل به بشکه باروت کند و فرصت‌های کاهش قیمت نفت را از بین ببرد.

بنابراین، اتحاد اسرائیل و خلیج‌فارس یک اتحاد جزئی است که هدف واقعی آن این است که در وهله اول، در ازای عادی‌سازی روابط و وارد کردن اسرائیلی‌ها به خلیج فارس، از حکومت‌های این محدوده در مقابل مردم‌شان محافظت کند، زیرا واشنگتن، در سیاست جدید خود، دیگر نمی‌خواهد این نقش را به تنهایی ایفا کند.

ایران علاوه بر وسعت موقعیتی که در خاورمیانه دارد، با اتحادها و نفوذ گسترده و ریشه‌دار خود در بسیاری از کشورهای منطقه، یکی از بزرگترین ذخایر گازی جهان و میدان عظیمی را با قطر به صورت مشترک در اختیار دارد. 

این میدان گازی مشترک که ایران و قطر در توافقی مشترکا از آن استفاده می‌کنند، می‌تواند توافق احتمالی با ایران را به فرصتی برای کاهش بحران گاز در جهان به ویژه در اروپا تبدیل کند که اشتیاق زیاد اروپا برای از سرگیری مذاکرات می‌تواند یکی از دلایل آن باشد.

 در مورد میزان جدیت آمریکایی‌ها در مذاکره، یکی از شاخص‌های بارز موفقیت احتمالی مذاکرات دوحه، انتساب سرپرستی هیئت آمریکایی به رابرت مالی، مسئول پرونده ایران در دولت بایدن است. رابرت مالی از حامیان بازگشت به توافق هسته‌ای و یکی از شخصیت‌های منفور در اسرائیل است.

نظر شما