شناسهٔ خبر: 54831044 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

اثراتی که حمله روسیه بر ژئوپلتک گذاشته است

جنگ اوکراین، ابتکار کمربند یک راه و گزینه ای به نام ایران

محمد باقر فروغ، پژوهشگر موسسه آلمانی «پژوهشهای منطقه‌ای و جهانی» (GIGA) و موسسه روابط بین المللِ وابسته به دانشگاه کلینگِندال (لاهه، هلند)،  / دیپلمات

پس از جنگ اوکراین، سایر گذرگاه های کمربند جاده جهت اتصال چین و اروپا به همدیگر، بصورتی اجتناب ناپذیر، اهمیت بیشتری یافته است. گذرگاه‌های اتصال مرکز و غرب آسیا (CAWA) به همدیگر، در کانون توجه چینی ها قرار گرفته است؛ مثل راه‌هایی که از کشور‌های آسیای مرکزی، حاشیه دریای خزر، ایران و ترکیه بعنوان بخش‌هایی از مسیرهای کمربند جاده عبور می کنند. راه هایی که روسیه را دور زده و به اروپا می رسند. در این رابطه توافقنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین می تواند سبب تقویت گذرگاه اتصال مرکز و غرب آسیا به همدیگر شود.

صاحب‌خبر -

نویسنده: محمد باقر فروغ، پژوهشگر موسسه آلمانی «پژوهشهای منطقه‌ای و جهانی» (GIGA) و موسسه روابط بین المللِ وابسته به دانشگاه کلینگِندال (لاهه، هلند)، 

دیپلماسی ایرانی: ابتکار چینی کمربند راه، بر اثر جنگ اوکراین عمیقاً دچار دگرش شده است. برای چین، سرزمین پهناور روسیه قابل اتکاترین مسیر زمینی اتصالِ چین به بازار ثروتمند اتحادیه اروپا بوده است. این اتصالِ رویائیِ زمینی، پس از جنگ اوکراین نابود و برای چین تبدیل به دردسر شده است. همت و اشتیاق چین برای اتصال ریلی در طرح کمربند جاده اینک با بحران جدی مواجه شده است.

نگاره و خطوط ترسیم شده برای برنامه و ابتکار کمربند راه عبارت بود از همکاری و تشریک مساعی در متصل شدن مرکز چین [به اروپا] از طریق آسیای مرکزی.

ساختار ۱۷+۱ به عنوان زیربنای همکاری میان چین با ۱۷ کشور اروپایی، محور اصلی در مسیرهای خشکی ابتکار کمربند راه تلقی می شد. این محور پیش از شروع جنگ اوکراین با موانع ناشی از جدائی و اختلاف میان چین و آمریکا و مشکلاتی دیگر مواجه شده بود اما اینک واگرائی سریع غرب و روسیه و بلاروس از همدیگر، همچنین نابودی زیرساختها در اوکراین بر اثر جنگ، باعث شده تا در کوتاه مدت و میان مدت، چشم انداز تقویت همکاری در قالب ساختار ۱۷+۱ به محاق برود و البته این مشکل بزرگی برای چین است.

چین در کوتاه مدت ناچار است به مراحل پیش از احداث زیرساخت های کمربند جاده در ۱۷ کشور یاد شده در بالا بازگردد. اتصال چین و اتحادیه اروپا به همدیگر همواره بیشتر متکی به مسیرهای قدیمی دریانوردی بوده؛ مسیرهایی که ثابت شده تاب آوری بیشتری در مقایسه با شبکه های جاده ای و ریلی داشته است. شایان توجه است بیشتر از ۸۰٪ تجارت جهانی همچنان از مسیرهای دریایی انجام می پذیرد.

پس از جنگ اوکراین، سایر گذرگاه های کمربند جاده جهت اتصال چین و اروپا به همدیگر، بصورتی اجتناب ناپذیر، اهمیت بیشتری یافته است. گذرگاه‌های اتصال مرکز و غرب آسیا (CAWA) به همدیگر، در کانون توجه چینی ها قرار گرفته است؛ مثل راه‌هایی که از کشور‌های آسیای مرکزی، حاشیه دریای خزر، ایران و ترکیه بعنوان بخش‌هایی از مسیرهای کمربند جاده عبور می کنند. راه هایی که روسیه را دور زده و به اروپا می رسند. در این رابطه توافقنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین می تواند سبب تقویت گذرگاه اتصال مرکز و غرب آسیا به همدیگر شود.

گزینه دیگر چین می تواند اتکای بیشتر کمربند جاده به گذرگاه اقتصادی سی پاک (اتصال چین و پاکستان به همدیگر) باشد. این گذرگاه همچنین از قابلیت اتصال به ایران و ترکیه و سپس اروپا (از مسیرهای جاده ای و ریلی) برخوردار است. (مثل راه آهن اسلام آباد، تهران، استانبول). بنابراین چین از ظرفیت فراوانی برای اتصال و همگرائی بیشتر میان گذرگاه سی پاک و گذرگاه CAWA همچنین ایجاد همبستگی و همگرایی میان ۳ کشور چین، پاکستان و ایران در راستای اتصال زمینی به اروپا برخوردار است.

اگر همزمان دور زدن ایران و روسیه مد نظر باشد، چین می تواند مسیرهای کمربند جاده خود را از گذرگاه مرکزی که شامل ابتکار ژئواکونومیک ترکیه در متصل ساختن کشورهای آسیای مرکزی و حوزه خزر به ترکیه است، در نظر گیرد. سیاست سازان در ترکیه پیوسته ظرفیت‌های هم افزایی بین ابتکارات خود و ابتکار کمربند جاده را ارتقاء داده اند.

اتحادیه اقتصادی اوراسیا هم ناچار به گسترش تجارت و همکاری با شرکای بیشتری است. ایران از جمله گزینه‌های همکاری با اتحادیه مزبور است مخصوصاً که بر پایه محوریت آسیا در سیاست خارجی اش درصدد انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیاست. ایران حتی امیدوار است بتواند مبادرت به انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا کند.

هند با اقتصاد بزرگ خود در مقابل جنگ اوکراین سکوت کرده و گزینه دیگری برای همکاری با ایران و اتحادیه اوراسیاست. دهلی نو درصدد انتفاع بیشتر از نفت ارزان روسیه برآمده و برای دور زدن تحریم‌های غرب، راهکار انجام مبادله با ارزهای ملی را در بازرگانی با روسیه در پیش گرفته است. هر سه کشور ایران، هند و روسیه شریک همدیگر در گذرگاه شمال/ جنوب هستند؛ گذرگاهی که اینک دو دهه از آن می گذرد.

ایران علاقمند به اتصال منطقه ای، روسیه مستأصل از مشکلات اقتصادی تحریم و هند محصور از نظر جغرافیایی توسط چین و پاکستان و علاقمند به اتصال زمینی با اوراسیا از راه بندر چابهار، انگیزه‌های زیادی برای تسریع در توسعه گذرگاه شمال – جنوب فراهم می کند. ابتکار این گذرگاه همچنین می تواند کشورهای آسیای مرکزی را با هدف اتصال آنها به آبهای بین المللی از طریق ایران در بر بگیرد.

روسیه از طریق گذرگاه چند وجهی شمال – جنوب می تواند ارتباطات خود را با حوزه خزر، خاورمیانه، آسیا و آفریقا تعمیق بخشد. بسیاری از کشورها و بازیگرانِ مناطق پیش گفته در برابر جنگ اوکراین سکوت کرده اند. این سیاست نشان می دهد آنها نمی خواهند درهای تجارت و بازرگانی با روسیه را ببندند. شورای همکاری خلیج فارس نیز در واکنشی مشابه، روابط خود را با روسیه افزایش داده است. اتحادیه آسه آن هم حمله روسیه را محکوم نکرده و نشان داده است که به انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا نظر دارد.

در کوتاه مدت، روسیه برای دفع شوک ناشی از تحریم ها، نیازمند نزدیکی راهبردی به اقتصاد، خدمات و مالیه چین به عنوان تنها گزینه آنی خود است. پس از کنار گذاشتن روسیه از «ماستر کارت» و «ویزا»، مسکو به دنبال جایگزینی سامانه چینی «union pay» است. این نشانه ای از شروع دور جدیدی از روابط روسیه و چین است. روابطی که با توافقنامه اخیر دو کشور (اندکی پیش از حمله روسیه به اوکراین) شکل گرفته و ارتقاء یافته است.

در بلند مدت، ظرفیت های اقتصادی و جغرافیایی روسیه و اتحادیه اوراسیا، از قابلیت جذب در اقتصاد چین و جغرافیای کمربند راه برخوردار است. از این‌رو پیامد ناخواسته واگرایی و اختلاف روسیه و غرب، در بلندمدت، ایجاد دردسر راهبردی برای غرب است.

چین و بیشتر کشورهای شرق آسیا، کلید هر گونه تجزیه و تحلیل راهبردی برای بحران جاری در اروپا هستند: دو قطبی شدن دنیا میان قدرت ژئوپولیتیکی غرب (به ویژه آمریکا) و قدرت ژئواقتصادی شرق آسیا (به ویژه چین).

سطح دیگری از پیچیدگی، تمایز میان اقتصاد و ژئواکونومیک (اقتصاد بعلاوه جغرافیا) است.

برخی، حجم اقتصاد روسیه را نسبت اندکی از اقتصاد جهانی می دانند (حدود ۳-۲%). آنها فراموش می‌کنند قدرت ژئواکونومی روسیه بسیار بیشتر و مهمتر از اقتصاد آن است. هیچ کس نمی تواند وسعت جغرافیایی روسیه به عنوان گستره قابل توجهی از اوراسیا (و دنیا) را نادیده بگیرد. تحریم اقتصاد، راحت تر از منزوی سازی جغرافیاست. ژئواکونومی، مرتبط با تفکرات راهبردی در بلند مدت، و تحریم، حرکتی تاکتیکی در کوتاه مدت است. تحریم ها اکنون به شدت به روسیه آسیب رسانیده است ولی پاسخگوی نیازمندی های راهبردی در بلند مدت نیست. یک نتیجه معکوس تحریم ها می تواند گفت وگوهای چین و عربستان برای جایگزینی یوآن به جای دلار در معاملات نفتی باشد.

دوگانگی در سیاست کلان و تحلیل در بحران جاری چنین است: قدرت های غربی از یکسو چین را به عنوان رقیب اصلی ژئوپولیتیک و سیستمی خود در نظر گرفته اند و از دیگر سو درصدد جدایی کامل روسیه از اقتصاد، مالیه و جغرافیای غرب برآمده اند. بدین ترتیب آنها روسیه را از نظر ژئواکونومیک بطرف چین هُل می دهند. این رفتار در کوتاه مدت سبب مشکلاتی برای چین می‌شود که برخی از آنها شدید است. اما در بلند مدت، تقدیم مجانی توانمندی‌های جغرافیایی و اقتصادی روسیه به چین، پکن را در رویارویی‌های آتی با غرب در ایندوپاسیفیک، نیرومندتر و ترسناک تر نخواهد کرد؟

در دوائر سیاست گزاری غرب، در اغلب موارد به تمایز میان اقتصاد و ژئواکونومی بی توجهی می شود. در هیچ یک از چهار ابتکار زیر ساختی غرب که برای رقابت جدی با ابتکار کمربند راه چین رونمائی شده اند توجه کافی به تکانه جهانی در زمینه ژئواکونومی نشده است. چهار ابتکار «دروازه جهانی اروپا»، ابتکار آمریکایی «نقطه آبی»، ابتکار ژاپنی «سرمایه‌گذاری زیر ساختی» و ابتکار گروه ۷ موسوم به «ساختن دنیای بهتر». غرب بطور خطرناکی به ژئواکونومی بی توجهی می کند، در حالی که جنگ سرد را با ابزار ژئواکونومی نظیر طرح مارشال و برتون وودز بُرد.

یک راه رو به جلو جان دادن به چهار ابتکار غربی و هم افزایی و قرار دادن آنها تحت یک روایت راهبردی منسجم بمنظور افزایش توان رقابتی با ابتکار چینی کمربند راه است. این روایت باید مثل ابتکار کمربند راه چند وجهی باشد و نباید پیچیدگی‌های امور بین‌الملل، به یک روایت ایدئولوژیکی تک بُعدی درباره نزاع میان دموکراسی و دیکتاتوری تنزل یابد. روایت اخیرالذکر می تواند بخشی از داستان باشد نه تمامی آن. ارائه چنین روایتی می تواند افت بهره مندی غرب از بسیاری ظرفیت‌ها و امکانات شرکای خود در دنیا را سبب شود. تلفیق ابتکارات غربی با همدیگر، مخصوصاً برای مقابله با ترکیب احتمالی ظرفیت های ژئواکونومیک روسیه و اتحادیه اوراسیا با کمربند راه چین، ضروری است. ترکیب ظرفیت‌های چین و روسیه با همدیگر پیامد ناخواسته جدایی روسیه از غرب است. 

در چنین برهه حساسی از تاریخ، تصمیمات راهبردی بلند مدت می تواند یک بازیگر یا یک نظام را بسازد یا فروپاشد.

منبع: دیپلمات / ترجمه: سید قاسم ذاکری/یک حرف از هزاران

نظر شما